تاریخ تولد: 1344/05/15

تاریخ شهادت: 1369/02/07

محل شهادت: لارستان

محل دفن: (مسیر یابی و بازدید آنلاین)

تحصیلات: دیپلم

سمت : رزمنده

بسم الله الرحمن الرحيم زندگينامه شهيد جلال ديني . جلال تحصيلات دوران ابتدايي را در مدرسه سعدي سپري نمود و سپس وارد مدرسه راهنمايي شد که مصادف بود با پيروزي انقلاب و او به عضويت پايگاه مقاومت در آمد و در برنامه هاي بسيج فعالانه حضور داشت . اهميت زيادي به نماز خصوصاً نماز اول وقت و جماعت مي داد از نظر ظاهري بسيار ساده بود و ساده زيستن را ترجيح مي داد با دوستان و اقوام و با خوش اخلاقي و خوش رويي برخورد مي کرد و در مبارزه با ضد انقلاب و کمک به فقرا و تهي دستان فعال بود . تابستان سال 1360 پس از اتمام دوره راهنمايي بدون اطلاع خانواده راهي جبهه جنوب شد از اين که به جبهه رفته ام ناراحت نباشيد چون در لار دلم نمي گرفت و هر لحظه شوق جبهه داشتم و چون در طول اين انقلاب و جنگ دوستان زيادي از دست داده ام و مي خواهم ادامه دهنده ي راه آن ها باشم و از شما تقاضا دارم در دعاها و نماز جماعت شرکت کنيد و از کتاب هايم مواظبت نمائيد پس از بازگشت به طور منظم سه ماه به سه ماه عازم جبهه هاي شلمچه و دهلران شد در جبهه دهلران هنگام آموزش سلاح 106 بر اثر بي احتياطي يکي از بسيجيان در شليک گلوله توپ 106 از ناحيه کليه مجروح اما دست از جبهه و جهاد نکشيد يک ماه بعد در شهريورماه 1361 عازم جبهه خرمشهر شد و سپس به جبهه هاي عين و خوش و دشت عباس رفت . بار ديگر عازم جبهه شد و سه ماه در پاسگاه زيد بود سپس راهي جبهه عين خوش شد و هنگام سرنگون کردن هواپيماي دشمن از ناحيه شکم سينه و کليه ها مجروح شد بعد از اين که به هوش آمدم فهميدم که در بيمارستان کلانتري انديمشک هستم سپس براي مداوا به بيمارستان لقمان الدوله فرستاده شد . پس از 27 ماه حضور مداوم در جبهه فعاليت خود را در پشت جبهه و پايگاه مقاومت ادامه داد تحصيلات خود را پي گرفت و در سال 1363 در رشته اقتصاد از دبيرستان صحبت لاري فارغ التحصيل شد چندي بعد در اداره ثبت احوال به عنوان کارمند مشغول کار گرديد سرانجام 8/2/1369 بر اثر از کار افتادگي کليه در بيمارستان شهيد فقيهي شيراز به ديدار حق شتافت . روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام

بسمه تعالى و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون نپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده اند بلكه آنان زنده اند و در نزد خدا روزى مى گيرند با سلام و درود فراوان به رهبر كبيرمان امام خمينى و شهداى راه دين و اسلام و رزمندگان سلحشور چون بر هر فرد مسلمان واجب است كه وصيت خود را بكند اينك بر خود فرض مى دانم كه اينكار را انجام دهم و مى خواهم از جبهه نظرم را در آخرين لحظات زندگى بيان نمايم با زندگيم خدمتى به اسلام نكردم خواستم با ريختن خونم شايد توانسته باشم خدمتى به اسلام بكنم. چونكه اگر دنيا و زندگانى ناپايدار دنيا ارزش دارتر شمرده شود پس سراى پاداش خداوندى حتما برتر و شريفتر خواهد بود اگر پيكرها براى مرگ و در گذشتن از جهان ساخته شده اند و سرانجامشان مرگ است پس كشته شدن مرد با شمشير در راه خدا به يقين برتر با فضيلت تر است پس اى مردم ايمان كامل بياوريد و راه خدا را پيشه كنيد چونكه جايگاه و منزلت هر كس نزد خدا و خلق بر اساس ميزان تقوا و ارستگى او معين مى شود كه اين تقوى و وارستگى در صفاى چون صداقت ، امانت ، فداكارى ، پاكدامنى علم و آگاهى احساس مسئوليت در مقابل ديگران و تقدم آنرا بر خود و نهايتا ايثار و شهادت در راه آرمانهاى والاى الهى تجلى مى يابد.پدر ومادر سلام از بابت اين همه زحمات كه برايم كشيديد كمال تشكر را دارم و از شما خواهش دارم كه راه امام را كه همان راه الله است در پيش گيرند و در راه حفظ ولايت فقيه گام برداريد و همواره گوش به فرمان رهبر باشيد مادرجان اين راهى است كه همه ما بايد برويم و چه راهى بهتر از شهادت در راه اسلام و قرآن و يك پيام ديگر هم كه براى شما دارم اين است كه من كارنامه قبوليم را با امضاى خون گرفتم و تنها پيامى كه براى ملت شهيد پرور ايران دارم اين است كه تا جان در توان دارند از امام پيروى كنند و گوش به فرمان امام باشيد و تا آخرين قطره خون خود پشتيبان روحانيت كه در رأس آن رهبر قرار دارد باشيد و از شما ملت سلحشور خواهش دارم كه د ردعاها، نماز جمعه و جماعت شركت كنند و براى هميشه مساجد را پر نمائيد و خلاصه در صحنه هاى انقلاب باشيد و بى تفاوتى از خود نشان ندهيد و خود را به سوى جبهه ها سوق دهيد و تنها پيام كه براى برادران بسيجى و پايگاهى دارم اين است كه مسجد را رها نكنند و كار را براى خدا انجام دهند نه براى فرد خلاصه پايگاهها را پر كنيد و آن را رها نكنيد چونكه در تمام جبهه ها شما برادران پايگاه و بسيجى شركت دارند و در جبهه ها را پر كرده ايد. و تنها پيامى كه براى برادران محصل دارم اين است كه شما برادران يا درس خواندنتان در پيش برد انقلاب سهم داريد و هم مشت محكمى بر دهان ابر قدرتها زده ايد پس اين سنگر را رها نكنيد پيامم را به خواهرانم مى رسانم كه حجاب اسلامى خود را حفظ كنيد زيرا بهترين زينت مرد مرگ سرخ است بهترين زينت زن حفظ حجاب است. در آخر از خداوند مى خواهم كه مرا به آرزويم كه شهادت است برساند و طول عمر به امام امت عطا فرمايد و رزمندگان اسلام را به پيروزى برساند. آنان كه به يك زبان دو صد سخن ميگفتند آيا چه شنيدند كه خاموش شدند رو به گورستان دمى خاموش بنشين آن سخن گويان خاموش را ببين