بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد مرضعلي کرمي
سرباز شهيد فرضعلي کرمي جعفرلو فرزند ارج کرمي جعفرلو در سال 1345 در ايل قشقايي استان فارس در يک خانواده متدين و مذهبي و غيرتمند ديده به جهان گشود.فرضعلي دوره کودکي را پشت سرگذاشت و براي فراگيري دانش وارد دبستان شد و با وجود مشکلاتي که داشت توانست تا سوم راهنمايي درس بخواند در تابستان کار مي کرد و خود مخارج تحصيلاتش را فراهم مي نمود شوق داشتن مسائل مذهبي او را وادار مي کرد که اوقات فراغت خود راصرف مطالعه کتب اسلامي و شرح حال بزرگان دين نمايد و همين معرفت و شناخت از مکتب اسلام بود که او را به ايثار و جانبازي واداشت وقتي که قيام شکوهمند و پر خروش امت مسلمان ايران به رهبري امام خميني شروع شد وي نيز همدوش مردم بپا خواسته ايران در تمامي راهپيمائي ها و تظاهرات ضد رژيم ستم شاهي پهلوي شرکت فعال داشت فرضعلي با اولين فرصت خود را به ارتش اسلامي معرفي کرد و با ميل و رقبت تمام به خدمت مقدس سربازي اعزام شد تا بتواند دين خود را نسبت به اسلام و امامش اداء نمايد پس از گذراندن دوره آموزشي به لشکر تنگه پيشگان منتقل شد و همراه ساير رزمندگان اسلام با کفار بعثي عراق به نبرد ايستاد فرض علي سربازي مؤمن و رزمنده بود از اخلاقي شايسته و رفتاري نيکو برخوردار بود و به تمام معنا انساني آرام،متين و فروتن و صبور و مقاوم بود.فرض علي حرکت خويش را در جهت رضاي خدا آغاز کرده بود تا اين که سرانجام در تاريخ 29/10/1365 در جبهه پيشگان در حالي که رانندگي براي راهسازي جبهه را مي کرد به فيض شهادت نائل آمد.روحش شاد و يادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد فرضعلي کرمي
ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون و انا لله و انا اليه راجعون الاعمال وبالنيت. به آن هائي که در راه خداوند کشته مي شوند مرده مپنداريد بلکه آنها زندگاني هستند که در نزد پروردگارشان روزي مي طلبند و ما از آن خداونديم و بسوي او باز مي گرديم و تمام کارهاي انسان از روي نيت اوست.
شهيد هم زمان با شهادت به بهشت مي رود شهيد سعيد است و شهادت سعادت با توام.(امام امت پيرعياد) دنيا زندان مؤمن و بهشت کافران دست اسلام از آغاز به روي کار آمدنش در درگير و خطر دشمنان داخلي و خارجي بوده است اسلام چون که تمام مردم را به يک ديد نگاه مي کند يعني عرب-عجم-ترک-سياه و سفيد را با يک نظر نگاه مي کند و تمام مردم را با هم برادر و برابر قلم داد نموده است در درگير منافقان ودشمنان بوده است و تاکيد اسلام بر اين است که هيچ بنده اي در نزد من عزيز نيست بجز متقين-با توجه به آيه مبارکه قرآن کريم-ان اکرمکم ان الله اثقاکم-که مي فرمايد:عزيزترين بنده اي در نزد من پرهيزگارانند اسلام چون با اين ديد به مخلوقات نظر مي کند در ديگر دشمن بوده است اين انقلاب با عظمت و شکومند هميشه اسلامي که منشا آن از انقلاب حسين بن علي(ع) است در خطر و مارض گرگ صفتاني همچون صدام پليد وحسن نامبارک و شيطان بزرگ آمريکا قرار گرفت دنيا زندان مؤمن است و بهشت کافران اين دنياي پوچ که به وضوح مشاهده مي شود به گفته مولايمان علي(ع) يک بازيچه اي بيش نيست انسان را مي فريبد و به جلد و لباس رنگارنگي در مي آيد و چه خوشي و چه ناخوشي مي گذرد اما ما انسان ها بايد آنقدر ضعيف النفس نباشيم تا دنيا را يک بهشت خودسازي و انسان فريبنده و مدت کم خوشي بدانيم يکي از سعادت بزرگ انسان چه اخروي و چه دنيوي کنترل کردن هواهاي نفساني و نفس اماره است اگر ما به ايمان خاصي که داريم بتوانيم جلو خواهش هاي نفساني را بگيريم آن وقت است که يک عمر سعادتمنديم در غير اين صورت يک عمر پشيمانيم-دنيا چون خانه گذر بود و آخرت خانه قرار اين جانب که بجز جان چيز ديگري نداشتم تا فداي يک لحظه از عمر گرانمايه امام و اسلام هميشه شکوهمند ايران بنمايم مجبور شدم همچون ديگر برادران ديني راهي که ائمه اظهار پيموده اند بپيمايم اسلام عزيز با اين خون هاي جاري شده آبياري شده است و اين اسلام نياز به خون من هم دارد چون اين را يکي از بزرگترين سعادت(چه اخروي و چه دنيوي)براي خود مي دانم جوانان ما مي روند تا همچون پروانه به گرد شمع در آيند و خود را بي پروا به آتش زنند بسوزند و به ديگران روشنائي هدايت و آزادي و افتخار بخشند من هم همچون ديگر عزيزان مي روم تا نداي هل من ناصر ينصرني زمان را لبيک گويم و در اين حال که عازم اين راه پر حقيقتم وصايائي براي بازماندگان دارم اميد است که مورد استفاده قرار گيرد:پدر و مادرم:گرچه من فرزند خوبي بر شما نبودم چون که نتوانستم زحمات طاقت فرساي شما را جبران نمايم لذا در اين موقعيت حساس که اسلام به ماها احتياج دارد عازم سفرم اميدوارم که مرا عفو کنيد و مورد بخشايش قرار دهيد و گيرم پدر جان هميشه در کارهايت صبور باش و جز خدا از هيچ کسي کمک و مدد نخواهيد چون تنها حلال تمام مشکلات آن خداوند سبحان است و در مورد احترام به امام وياري کردن او در احکام اسلامي او را فراموش نکنيد و او را ياري کنيد و هميشه پشتيبان ولايت فقيه و امامت باشيد قدر اين پير عباد شفاخواه معاد تنها برگزار کننده حکومت جمهوري اسلامي را بدانيد.مادرم:مادري که شب ها را به خاطر من صبح کردي و ستاره ها را شمردي و در دل خود اين زمزمه را کم کردي(زمين هر روز ستاره اي را بزمين مي کشد اما آسمان غرق ستاره هاي غم زده اي است)اگر شهادت پر افتخار نصيبم گشت و آن شربت گواراي شهادت را بر سر کشيدم هميشه در کارهايت صبور باش سعي کن سنت فاطمه زهرا(س) را فراموش نکنيد و آن نيست حجاب يا چار اسلامي است و سعي کن که زينب(س) گونه باشي و نقش حقيقت زينب(س) را بازي کنيد تنها وصيت من به خواهران و مادرم شما اين است که زينب زن که همان حفظ حجاب است را فراموش نکنيد در مورد برادرانم:عزيزانم خدا را سپاس و حمد مي گويم که برادرانش همچون شما را دارم تا اين که اگر اسلحه ام بر زمين افتاد شماها بر مي داريد نه اين که به خاطر انتقام براي حفظ اسلام و پاسداري از وطن و ميهن و ايران عزيز و با ديانت.اگر شهادت به سويم آمد برايم عزاداري نگيريد وگريه نکنيد براي حسين(ع) عزا بگيريد و به احوال و گريه کيند در پايان هميشه يار و ياور امام امت باشيد.برادرانم سنگرها را حفظ کنيد در دعاها(کميل-توسل)شرکت نمائيد و مساجد را خالي نگذاريد که شيطان از مساجد مي ترسند در پايان وصيت نامه را برادرم بخواند.آن که جز نيکي و پاکي نخوهد وسرباز جان برکف اسلام شکوهمند