بسم الله الرحمن الرحيم. زندگينامه برادر شهيد حميدرضا نوروزي عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به نام الله يگانه رب محرومان و يگانه رب شهيدان و با سلام به شهداي ارمغان آور طلوع فجر و ترفنده برددان شب پوست. کنون رسيده است ياران را نويد رهائي و نويد نجات و رستگاري بشارت صبح اميد است. اين پيام، پيام فلاح و بردباري بر دليران و حق پرستان، بر شهيدان آن دلاور مردان. يا رب اين واژه حق است نه بانگ ديوان صبح گريز، حکمت عقل است نه سود اگر خصم، اين بياني است زيبا از براي يک شهيد و يک عزيز، عزيزي که صلابت کوه در برابرش خاک و خروش دريا در برابرش چون کف است. پس مژده باد بر خوانندگان و دست يابي به وصال دوست. شهيد حميدرضا نوروزي که در اول شهريور ماه 1343 در شهرستان شيراز ديده به جهان گشود وي در خانواده اي مذهبي تولد يافت و همگام بار شديد بدني از همان اوان کودکي روحيه اسلامي را نيز در خود بارور ساخت چنانکه از همان دوران سيماي نوراني، الهي او دليلي براي هجرتش در آينده بسوي پروردگارش بود. حميدرضا دوران تحصيلات ابتدائي را در مدرسه حافظ با موفقيت و جديت که خاص او بود به اتمام رسانيد. وي پس از گذراندن تحصيلات راهنمايي خود در مدرسه حکمت که آنهم با موفقيت همراه بود راهي هنرستان طالقاني گرديد. ايام هنرجوئي او مصادف با انقلاب شکوهمند اسلامي گشت. در آن لحظات تاريخ ساز انقلاب، حميدرضا نيز همانند هزاران جوان پرشور به خيل عظيم عاشقان اسلام پيوست و مبارزات الهي خود را در آن روزهاي خفتان و وحشت با جديت و پشتکار و سعي فراوان در پخش اعلاميه هاي حضرت امام و شرکت فعال خود در تظاهرات و راهپيمائي ها آغاز کرد. گام هاي استوار و مشت هاي گره کرده او حاکي از بيعتي شورانگيز با خدا و رهبرش بود. در آن روزهاي انقلاب و در آن يوم الله هاي عشق و حماسه حميدرضا همچو کانوني از روشنائي و آتش بود که با سوختنش روشنگر راه بسياري از انسانهاي ديگر مي شد. پس از پيروزي جنود الله بر جنود شيطان، در 22 بهمن، اين شهيد عزيز با تجربه هائي که اندواخته بود ميرفت تا استمرار بخش هر چه بيشتر انقلاب اسلامي باشد از اينرو با بهره وري از نيروي ايمان و اخلاص وافر جهت ياري به تمامي در بند کشيده شدگان و مستضعفين وارد خدمت مقدس پاسداري از حريم قرآن و کشور امام عصر مردمي (عج) شد. ناگفته نماند که قبل از ورود به سپاه پاسداران، او در گروههاي مقاومت و مخصوصاً در گروه مقاومت شهيد مصطفي رستم پور عضويت فعال داشت. او با عشق و علاقه اي فراوان در راه پاسداري از اسلام تلاش مي کرد و پس از ورود به سپاه، از جمله پاکترين، خالصترين و با وفاترين انسان هائي بود که حتي لحظه اي حاضر نبود دست از خدمت و تلاش بردارد. لحظه به لحظه زندگي وي در خدمت به اسلام، قرآن و ايستادگي در برابر ظلم و فساد در آمده بود. حميدرضا در بدو ورود به سپاه در قسمت حفاظت سپاه مشغول انجام وظيفه شد. وظيفه اي پس خطير و حساس، وظيفه اي که در آن مردان خدا به ميدان امتحان دعوت مي شوند و چه زيبا و خسوب توانست از اين امتحان سربلند و پيروز بد آيد. او مدتي سمت حفاظت از شخصيتهاي اسلامي که در خدمت جمهوري اسلامي هستند را عهده دار بود، محلها و مکانهاي مقدس هستند که وجب به وجب آنها بوي دل انگيز اين شهيد را در خود دارد. وي در طول اين مدت بارها به جبهه هاي نبرد نور عليه ظلمت و اسلام. عليه کفر رفته بود و هر بار که از جبهه مي آمد تعريفها و صحبتهاي او نشان از ايمان و نوراني شدن هر چه بيشتر او داشت. تقوايش هميشه زبانزد دوستان و آشنايان بود. در دوران خدمت خود چندين بار به بيت امام، به آن خانه نور و ايمان به خانه اي که در وصيتنامه اش صاحب آنرا بزرگ و سرور و آقاي خود مي خواند رفت و حتي يکبار نيز شخصاً در يک اتاق با امام با آن سرور و آقايش از نزديک ديدار و صحبت نمود. چنانکه در خاطراتش در اينباره مي نويسد: روز 21/ خرداد/ 62، در اين روز سعادت به ما رو آورد و موفق به ديدار رهبر کبير انقلاب اسلامي، بت شکن قرن، رهبر هميشه بيدار، خميني روح ا... نايب امام زمان شدم. ما تا ساعت 11 ظهر بيرون ايستاديم که موفق به ديدار امام شديم، خدايا تو را شکر مي کنم که اين توفيق را به من دادي که رهبر عزيز و امام بت شکنم را ديدار کنم. در پي سفرهاي مکرري که حميدرضا به جبهه هاي مختلف داشت در عيد سال 1360 عازم جبهه شد جبهه اي که سراسر آن شور و شعف است جبهه اي که ذره ذره آن رستنگاه لاله هايي سرخگون است. لاله هائي که با خود عطر شهيدان را به همراه دارد. در عمليات دشمن شکن و غرور آفرين فتح المبين حميدرضا همسنگران عزيزي همانند محسن شمس، اصغر شعله سعدي، و عيدي کشاورز را در يک شب، يک شب روحاني و ملکوتي از دست داد و در آنجا بود که روح والاي او را تاب تحمل ماندن نبود و معنويتي خاص پيدا کرده بود. پس از بازگشت از جبهه مبارزات قاطع و دامنه دار خود را با تمامي مفسدهاي اجتماع بخصوص در امر مبارزه با مواد مخدر آغاز کرد. او سختيهاي فراواني در اين راه تحمل نمود. پس از مدتي مجدداً عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل گرديد. پس از حدود يک ماه، در عمليات پرصلابت خبير که با رمز يا رسول ا... (ص) آغاز گشت شرکت کرد و در حين اين عمليات بود که بر اثر اصابت ترکش گلوله هاي ارتش وحشي صهيونيستي عراق به سوي خدايش شتافت و توانست به لقاء او بپيوندد. پس از چند روز جسد مطهر و گلگون فاتح عزيز خيبر در حاليکه از ناحيه پهلو و دست چپ مورد اصابت قرار گرفته بود به شهرش منتقل گرديد و در روز 12/12/62 پيکر مطهرش بر روي دست امت حزب الله تشييع و در قطع شهداي دارالرحمه شيراز بخاک سپرده شد. روحش شاد و راهش مستدام باد. والسلام.
وصيتنامه شهيد حميدرضا نوروزى. بسم الله الرحمن الرحيم. بقول سرور ما، پير جماران ما، جان و مال ما، نائب امام زمان ما، ما چه بكشيم و چه كشته شويم پيروزيم. چون ما براى خدا براى برپاماندن اسلام و براى قرآن مى جنگيم براى اينكه ديگر ظلم و ستم در جهان نباشد. براى اينكه ظالمان از بين بروند و براى اينكه اسلام دين حق و برادرى و برابرى در تمام جهان برپا گردد، اگر چه موجب شهادت عده زيادى شود. كافران و ظالمان از اسلام هراس دارند و منافع خود را در خطر مى بينند و مى ترسند كه اسلام دين حق در همه جا برپا گردد و ظالمان را از بين ببرند. و براى همين است كه مى خواهند اسلام را ريشه كن كنند و دست به ؟؟؟ شخصيتهاى مهم مثل شهيد بهشتى، شهيد باهنر، شهيد رجايى، شهيد دستغيب و صدوقى و اشرافى اصفهانى و غيره مى زنند. ولى نمى دانند كه مردم ما بيدارتر مى شوند نمى دانند كه با ترور يكى از آنها ده تاى آنها متولد مى شود. ابرقدرتها با هم يكى شدند كه اسلام را از بين ببرند ولى تا خون اين عزيزان مى جوشد موفق نخواهد شد. ملت ايران خدا را دارند امام زمان را دارند. پير جماران را دارند و ايمان را دارند و به همين جهت اسلام پيروز مى شود. ملت ايران بايد شبانه روز شكر خدا را به جا آورند براى اينكه رهبرى آگاه و بيدار و هوشيارى چون امام خمينى را دارند و بايد تا آخرين قطره خون خود هم رزم اين رهبر بزرگ باشند. پدر و مادران بايد افتخار كنيد كه فرزندان خود را در راه قرآن مى دهند. بقول امام شهادت هديه اى است از طرف خداى تبارك و تعالى براى آن كسانى كه لايق هستند. من از مادر و برادر و دوستان و اقوام تقاضا دارم كه مرا ببخشند و حلال كنند و همه چيز خود را به مادرم مى سپارم. به اميد پيروزى نهايى اسلام. والسلام. حميدرضا نوروزى.
