کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
06:55
جهانزیر نوشادی

جهانزیر نوشادی

فرزند مرتضی

تاریخ تولد
1348/06/29
تاریخ شهادت
1365/10/22
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس - فراشبند
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
اصابت ترکش به کمر
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم متن وصيت نامه برادر شهيد جهانزير نوشادى ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء اند ربهم يرزقون گمان مى كنيد كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مرده اند بلكه آنان زنده ا ند و در نزد خداى خويش روزى مى گيرند. خوشا آنان كه در محراب ايمان مصلاى عشق بوسيدند و رفتند با درود به رهبر كبير انقلاب امام خمينى و نا يب بر حقش حضرت مهدى (عج ) وبا سلام به تمام خانواده هاى شهدا معلولين ومجروحين جنگ تحميلى وانقلاب اسلامى وصيت خود را آغاز مى كنم وظيفه هر فرد مسلمان است كه در مقابل تجاوزات بيگانه كه به ميهن ودينش شده است دفاع كند من براى حفظ اسلام ومسلمين وپايدارى ولايت فقيه وحكومت جمهورى اسلامى ايران به رهبرى امام خمينى اين راه را سعادت همه انسانهاى روى زمين مى دانم و يك وظيفه شرعى مى دانم وداوطلبانه مى پذيرم براستى چقدر شهادت در راه خدا زيباست وهمانند گلهاى مهدى مى ماند كه وارثان خون شهيدان ازآن مى گويند . من مرگ را در بستر براى خودم ننگ مى دانم ودر تمام عمرم با تمام وجودم مى خواستم كه در راه خدا شهيد شوم وسربلند بمانم من بر حسب احساس مسئوليت دينى ووطنى خود فى سبيل الله در اين راه قدم برداشتم واميدوارم كه بتوانم از جلوى راه اسلام خارى بردارم نه اينكه خارى باشم در راه اسلام وآرزو دارم كه خدا مرا يارى كند وتا آنجا كه بتوانم مبارزه كرده و دشمن را نابود وزمانى كه شهادت نصيبم شد اين خون ناقابل خود را در راه اسلام وايران ريخته واين خونها پيروزى را براى اسلام به دنبال دارد در حال حاضر تنها آرزويم پيروزى اسلام وشركت در جبهه وشهادت در راه الله است . من به جبهه مى روم ودر كنار همرزمانم مى جنگم وشهيد مى شوم تا راه كربلا را براى ملت ايران باز كنم وازاين راه به قدس برويم وقدس را آزاد كنيم اى مردم به خدا قسم دراين موقع حساس به جبهه بروييد وجبهه ها را خالى نگذاريد به يارى امام بشتابيد ومانند مردم كوفه نشوييد كه انشاالله نيستيد وشهيد پروريد . هميشه در نمازجمعه ها شركت كنيد ومتفرق نشويد كه منافقين كور دل هميشه درفكر متفرق ساختن شمايند. من كوچكتر از آنم كه بخواهم شما را نصيحت كنم وخود شما مى دانيد كه چگونه درراه اسلام مجاهدت كنيد ودر آخر از تمام مردم ودوستان مهربانم مى خواهم كه در طول اين چند سال كه در كنار همديگر بوديم اگر ازمن خلافى سرزده ببخشند چون من به جبهه جنگ مى روم وشايد به درجه رفيع شهادت نائل گشتم از پدر ومادرم كه عمرى در خدمت من بوده وبراى من رنج وزحمت كشيده اند ومن نتوانستم آن را جبران كنم مى خواهم كه مرا ببخشند اى مادر من مى دانم كه شبها بى خوابى كشيده تا مرا بزرگ كرده اى اما تو بايد مرا ببخشى از تمام قومان وخويشان مى خواهم كه در مرگ من گريه نكنند وصداى بلند ندهند واگر خواستند گريه كنند براى مظلوميت حسين (ع ) گريه كنند .