بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه کرامت الله نوشادي ؛ شهيد کرامت الله نوشادي در سال 1345 خانواده اي مستضعف و بي آلايش در دامان پدر و مادري مهربان چشم به جهان گشود والدين از تولد فرزندشان بسيار خرسند بودند و خدا را شاکر که فرزندي به آنها عطا فرموده نام او را کرامت الله نهادند. دوران طفوليت را پشت سر گذاشت تا به سن 7 سالگي رسيد براي کسب دانش او را روانه مدرسه نمودند. دوران ابتدايي را با موفقيت پشت سر گذاشت و وارد دوران راهنمايي شد کلاس سوم راهنمايي بود که جنگ عليه کشور عزيزمان شروع شد وي همه اوقات خود را در سپاه مي گذراند و با نيروهاي سپاه بسيار انس گرفه مي خواست برود جبهه چون تک فرزند خانواده بود پدرش مخالفت مي کرد او هم احترام پدر را داشت و نمي خواست پدرش از او ناراحت باشد براي بار دوم که مي خواسته برود باز پدرش ممانعت کرد اين بار به پدر گفت : دفعه قبل تو را احترام کردم و نگذاشتي بروم جبهه ولي اين بار اگر مخالفت کني يا نکني من مي روم پدر هم ديد مخالفت فايده اي ندارد رضايت داد رفت و در تاريخ 23/4/1361 در عمليات رمضان در منطقه شلمچه به ديار حق شتافت . روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام
متن وصيت نامه شهيد بزرگوار كرامت الله نوشادى بسم الله الرحمن الرحيم اينجانب كرامت الله نوشادى چون ديدم كه اسلام و قرآن در خطر است و ميهن عزيز جولانگاه بعثيون گشته بود بر خود واجب دانستم و لازم ديدم كهچندقطره خون نا قابل را كه در بدن دارم در راه اسلام و قرآن و رهبر فدا كنم تا آنها در امان باشند از برادران مى خواهم كه راه شهدا را كه همان راه انبياء است ادامه دهند و اگر من شهيد شدم برادرحبيب داستانى سخنرانى كند و اگر هم امكان دارد تا آنجا كه مى توانيد به برادر حجت الاسلام رضوانى بگوئيد كه در جلسه ختم يا هفته يا چهلمين روزم به فراشبند بيايد و سخنرانى كند من كه در فقدان جسمم زنده ام من كه از بند ستم در هر زمان آزاده ام قال رسول الله : الموت قتل الشهاده شرافتمند ترين مرگ شهادت است با سلام به مهدى موعود (ع ) و با درود به رهبر كبيرانقلاب اسلامى ايران و با درود به شهداى راه حق و حقيقت و شهداى انقلاب اسلامى بخصوص شهداى جنگ تحميلى سخن را آغاز مى كنم اينجانب كرامت الله نوشادى روانه جبهه حق عليه باطل شدم و آزادانه اين راه را انتخاب كردم زيرا در جهان دو راه وجود دارد يك راه مستقيم و ديگرى راه انحراف شدن از راه است و من راه راست را انتخاب كردم فرياد مى زنم كه اى حسين اگر در آن زمان نبودم كه فرياد هل من ناصر حسينى تو جواب دهم ولى امروز به نداى امام خمينى بت شكن لبيك گفته و وارد جبهه حق عليه باطل مى شوم موضوع ديگر تا آنجا كه مى توانيد وتا خون در رگ داريد از اسلام دفاع كنيد و پشتيبان ولايت و روحانيت مبارز باشيد تا به اسلام صدمه اى وارد نشودو تنها خواهشى كه از شما امت حزب الهى دارم كه گول منافقان منزوى شده را نخوريد و با تمام قوا فرياد بزنيد كه فقط حزب الله رهبر فقط روح الله از پدر و مادرم مى خواهم كه اگر شهيد شدم مرا ببخشيد و از دو خواهرم و همچنين پدر و مادرم مى خواهم حسين وار و زينب وار زندگى كنيد و در عزاى من گريه نكنند تا دل دشمنان و منافقان شاد شود و اگر با تركش خمپاره مغزم متلاشى شد و اگر در زير زنجيرهاى تانك له شدم و يا اگر اسير شدم شما شكر خدا را بجا آوريد و مانند كوه استوار باشيدو يك موضوع ديگر اينكه پشتيبان سپاه پاسداران باشيد چون امام عزيزمان مى فرمايد اگر سپاه نبود كشور هم نبود اگر ملت از سپاه جدا باشد سپاه كارى نمى تواند بكند و برادران عزيزم فرزندان خود را جهت ثبت نام در بسيج ارشاد كنيد و به گفته حجت الاسلام رفسنجانى خدا حفظ كند اين بسيجيان را كه بدون هيچگونه مزدى از اسلام و قرآن و شهرها حفاظت مى كنند در پايان از تمام قوم و خويشان مى خواهم كه تنها براى خدا مرا ببخشند و در ضمن اين را هم بدانيدكه خيلى بهتر از ما مى دانيد كه دشمن در هرلباسى كه باشد ضربه خود را مى زند و تنها خيلى خيلى بايد هوشيار باشيد و فريب اينطور دشمنان را نخوريد خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهداراز عمر ما بكاه و به عمر او بيفزا ما زنده از آنيم كه آرام نگيريم موجيم كه آسودگى ما عدم ماست والسلام كرامت الله نوشادى
