بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد جهانگير آقايي : شهيد جهانگير آقايي در سال 1342 در ميان خانواده اي مذهبي و متدين در روستاي کورده خنج از توابع شهرستان لارستان ديده به جهان گشود . سال به سال از عمر با برکت وي مي گذشت . مقطع ابتدايي را پشت سر گذاشت و به اتمام رساند . بعلت اينکه خانواده وي از کسب درآمد خوبي برخوردار نبودند و موقعيت اقتصادي والايي نداشتند براي گذران زندگي تصميم گرفت که به کارگري بپردازد . تا اينکه به سن جواني رسيد تصميم گرفت که براي دفاع از مملکت و دين و ناموس به جبهه برود . شور و شوق وصف ناپذيري نسبت به رفتن داشت . موقعي که خود را شناخت به فرمان ولي امر مسلمين امام راحل (ع) لبيک گفت به سپاه رفته و به عنوان بسيجي و داوطلب به جبهه هاي حق عليه باطل اعزام گشت . خود را وقف حفظ و برقراري امنيت کشور کرده بود . او که در اين راه سختي و مشقات بسياري را متحمل شد ولي هيچگاه حاضر نشد دست از مبارزه با ظالمين و مزدوران و کمک به محرومان و مستضعفان بردارد . او بسيار خوش اخلاق و با ديگران برخورد صميمانه داشت . شب بود و خسته بوديم مي خواستيم بخوابيم که شهيد آقايي نزدم آمد و يک جمله گفت : "حيدري ! فردا صبح من با هوشمند و لطفي شهيد مي شويم و تو بر مي گردي ، همانطور هم شد" سرانجام در 8/5/1362 در سن 20 سالگي در منطقه مهاباد در عمليات والفجر 5 به آرزوي ديرينه خود رسيد و به فيض شهادت نائل آمد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد جهانگير آقائي
انا لله و انا اليه راجعون. ما از آن خدائيم و بسوي او باز مي گرديم.
هدف من از رفتن به جبهه حق عليه باطل اينست پيروزي دين خدا و ادامه دهنده راه علي اکبر تازه داماد و در نهايت رسيدن به عبدالله که همانا هدف آرزوي قلبي بنده است من مي روم تا با کشته شدن بتوانم درخت پژمرده اسلام را آبياري کنم و شايد خون من و امثال من سيلي شود تا احزاب ؟؟؟ و دمکرات و منافق و منافقين از کشور عزيزمان برهاند و بار ديگر پس از گذشت سال ها زياد اسلام عزيز بتواند در جامعه حاکم گشته و مردم مظلوم بتوانند حقوق از دست رفته خويش را باز يافته و بطور کلي معني مسلمان بودن را ؟؟؟ کنند و بدانند اگر سعادت داشتم و شهادت در راه خدا که براي ؟؟؟ و جامعه افتخار و مايه سعادت و خوشبختي است نصيبم شد ؟؟؟ همسر و فرزندان و قومان و خويشانم و هم محليانم و همه و همه مي خواهم در مرگ خونبارم گريه نکنيد.والسلام عليکم . وصيت من اينست که 2000 تومان محمد ولي عيالي به من مي خواهد و ؟؟؟ 2000 تومان حسن آقائي و 600 تومان حاجي ابراهيم نمازي و 50 تومان محمد اسدالله و 50 تومان حسين آقائي خواهشمندم که اگر شهيد شدم ؟؟؟ نمايند و طلب من 10000 تومان به اردشير مي خواهم بگيريد و 5000 تومان آن خرجم نمايند.پيام من به ملت شهيد پرور اينست که راه من را ادامه دهيد و در حفظ خون من کوتاه نباشيد.