کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
11:42
محمد اکبری

محمد اکبری

فرزند کنعان

تاریخ تولد
1340/05/07
تاریخ شهادت
1361/06/30
محل شهادت
سردشت
تحصیلات
دیپلم
محل تولد
فارس - لار-اوز
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
نیروی واحد تدارکات
نحوه شهادت
اصابت گلوله
نوع خدمت
ارتش
عضویت
وظیفه
بسم رب الشهداء و الصديقين
زندگينامه شهيد محمد اکبري . خوشا بحال آنان که در خون عدالت غلتيدند و رفتند . شهيد محمد اکبري در تاريخ هفتم مرداد ماه سال 1340 در يکي از روستاهاي خنج لارستان بنام چهطلا در خانواده مذهبي و متدين ديه به جهان گشود . از سنين شش سالگي براي تحصيل در مدرسه عشايري ساروئي چاهطلا وارد شد . پس از اخذ مدرک پنجم ابتدائي براي ادامه تحصيلش به فيرزآباد انتقال يافت که شهيد در دوران تحصيلات ابتدائي علاقه وافري به عبادت و درس داشت . شهيد مدت 7 سال در شهر فيرزآباد در منزل شهيد کليج اکبري سکونت داشت که در اين مدت در فصل تحصيل به درسخواني مشغول بود و در تعطيلات تابستانه براي بدست آوردن توشه زمستانه اش به کارگري مي پرداخت .بسيار علاقه به شغل کارگري داشت از ساده پوشي و انساندوستي و عبادت از خصلت بارز شهيد مي باشد تا اينکه در تاريخ خرداد ماه 60-59 موفق به اخذ ديپلم شد . شهيد از زمان شروع انقلاب حتي قبل از آن تنفر و انزجار شديدي نسبت به رژيم سفاک پهلوي و حاميان خارجي و داخليش داشت و عزمي استوار در راه مبارزه با اين خونخواران از خود نشان مي داد .حتي لحظه اي از مبارزه بي امان براي نابودي دشمنان غفلت نمي ورزيد . فرارسيدن خدمت سربازي مژده اي بود براي رفتن به جبهه و پيوستن به رزمندگان با علاقه و ايماني ه به مبارزه برعليه صداميان داشت حتي قبل از موقع هم براي دريافت آماده خدمت وظيفه عمومي مي شتافت . از اينکه تاريخ اعزامش فاصله اي داشت و شهيد هم که نسبت علاقه اش به جبهه بسيار زياد بود . براي ثبت نام از جهت اعزام به جبهه به بسيج لارستان رفت که در جهرم به مدت 6 روز دوره ديد که کارت اعزام به جبهه هم دريافت نموده بود . اما چون در آنموقع احتياج به نيرو نبود از طرف بسيج خنج اعلام شده بود که فعلاً مي توانيد به مرخصي برويد تا اينکه از طريق رسانه هاي گروهي ترتيب اعزامشان داده شود اين مانند تيري در جگر شهيد فرو رفته بود که چرا تاريخ اعزام ما را به تعويق مي اندازند . از آنجا که شهيد همچنان مقاوم و استوار به راهش ايمان داشت دنبال وظيفه سربازي را پيش گرفت تا اينکه در تاريخ خردادماه 1361 به تهران اعزام شده . پس از گذراندن 3 ماه دوره آموزشي به پيرانشهر منتقل شد که درحين مبارزه درسنگرش به شرف شهادت نائل گرديد . روحش شاد و راهش پررهرو باد .

اين جانب محمد اكبرى فرزند مرحوم كنعان اكبرى ساكن روستاى چاه طلابخش اوز لارستان .
پس از عرض سلام و احوالپرسى وافر به برادران و خواهران -مادر - عموها - دائى ها - و به طور كلى به تمام قوم و خويشان و بستگان و همه افراد طايفه ساروئى مى رسانم كه بنده از تاريخ 20/6/61 وارد عمليات جبهه پيرانشهر واقع در استان آذربايجان غربى شدم تا شايد بتوانم كوچكترين قدمى را در راه كشور و امام امت در اين جنگ سهيم باشم اما وصيتى كه اين جانب از بستگان خويش دارم چنين است كه اگر اين مقام نهايى كه همان شهادت در راه وطن مى باشد نصيب بنده گرديد. قبر بنده را در بهشت زهراى فيروزآباد نزديك قبر شهيد كليج اكبرى گذاشته از تمام قوم و خويشان خواهان و خواستارم كه اصلا براى من گريه نكنيد ، زيرا اگر گريه كنند روح من در آن ديار عذاب مى باشد و همچنين خرجهايى كه مى خواهند براى من كنند اصلا نكنند بلكه اين پولها را به حساب 100 امام كه همان كمك به جبهه ها و مستضعفان مى باشد بريزيد از برادران مى خواهم كه على وار زندگى كنند . لباس ساده بپوشند و همچنين از خواهران مى خواهم كه زينب وار زندگى كنند. مژده بسيار جالبى كه براى مادر گراميم مى خواهم كه به هيچ وجه از طرف بنده ناراحت نباشد و يا گريه اى نكند و يا حتى لباس سياه و مشكى به تن نكند زيرا شهادت فرزند خود افتخار كن و همانند مادر تمام شهيدان باش و آخرين پيامم اين است كه وقتى نماز مى خوانند سلامتى امام امت و تعجيل در ظهور ولى عصر، پيروزى رزمندگان اسلام در تمام جبهه هاى جنگ نابودى صدام و صداميان و ديگر آنها به خصوص ابر جنايتكاران شرق و غرب و پايدارى جمهورى اسلامى را از خدا تبارك و تعالى بخواهيد . (آمين يا رب العالمين )
جانثار همه ملت مسلمان ايران به خصوص همه شما عزيزان - محمداكبرى ساروئى