بسم الله الرحمن الرحيم. زندگينامه بسيجي شهيد خدامراد احمدي. شهيد خدامراد احمدي در سال 1344 در خانواده اي مؤمن و مذهبي و پاي بند به عقائد اسلامي در روستاي عمومي جاويد چشم به جهان گشود. شهيد از زماني که چشم به جهان گشود آثار صداقت و راستي و مظلوميت در چشمانش هويدا بود. شهيد زماني که به سن 6 سالگي رسيد راهي دبستان شد و نمره پنج ساله ابتدائي را با موفقيت کامل در همان روستاي زادگاهش به اتمام رسانيد و راهي مدرسه راهنمايي شد و دوره راهنمايي را تا سال دوم راهنمايي ادامه و در اين سال چون مصارف شد با جنگ تحميلي عراق عليه ايران راهي جبهه هاي نبرد حق عليه باطل گرديد و رهسپار ميدانهاي نبرد حق عليه باطل شد و پس از رشادتها و فداکاريهاي فراوان در تاريخ 16/12/1363 در منطقه سر پل زهاب بر اثر بمباران هوائي به فيض عظيم شهادت نائل آمد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيتنامه خدامراد احمدي فرزند رضا شهرستان نورآباد ممسني
قال علي عليه السلام : "ان الجهاد باب من ابواب جنه فتح اله لخاصته اولياء الله ". همانا جهاد دري از درهاي بهشت است که خداوند آن را بر روي بندگان خالص خود باز کرده است . "ان کان دين محمد لم ؟؟؟ الي يقتلي فياسوف خذيني" .امام حسين عليه السلام مي فرمايند : اگر دين محمد به جز کشته شدن من پايدار نيم ماند پس اي شمشيرها مرا دريابيد و در ميان بگيريد. با سلام و درود به يگانه پرچمدار اسلام حضرت بقيه اله العظم ارواح لنا امام زمان و نائب بر حقش امام خميني و با سلام و درود به ارواح پاک طيبه شهداي صدر اسلام تا کنون که با نثار خون پاک خويش درخت اسلام را آبياري کردند و به نداي هل من ناصر ينصرني امام لبيک گفتند و به حق پيوستند در چنين برهه اي از زمان که ملت به قيام کرد و يک رهبري شايسته و آگاه از شهرستان خميني و رهبري ملت ، ؟؟؟؟ انقلاب کرديم تا قدرت اسلام را به جهانيان برسانين آنها غافلند از اينک ما از کشته شدن ترس نداريم و هر توطئه اي که آنها مي چينند امام بزرگوار ما با آن تفکري که دارند توطئه شوم آنها را نقش بر آب مي کند امروزه اگر کسي به نداي اين رهبر بزرگوار لبيک نگوئيد گناه کبيره انجام داده است همانطور که امام حسين عليه السلام مي فرمايد: مرگ با عزت گرچه خونين است بهتر از زندگي ننگين است پس براي ما عيب است که در خانه و در بستر بميريم من که يک فردي از اين ملت انقلاب کرده مي باشم وظيفه شرعي خودم را دانستم که به جبهه بيايم تا به وظيفه انساني خويش عمل کرده باشم باشد که خداوند اين خدمت مرا بپذيريدوتوفيق به ما عنايت بدهد که بتوانيم دنباله رو شهداي باشيم و شهدا را ادامه دهيم ما ؟؟؟؟ آنقدر از اين متجاوزين را بکشيم تا اين که اسلام پيروز شود يا به شهادت برسيم خداوند ؟؟؟؟ انقلاب را به ما کرده است و به ما وعده پيروزي داده است ان شاء الله که پيروز خواهيم شد چه بکشيم آنها را و چه کشته شويم پيروزي از آن ماست چرا که ما راه حق را ادامه مي دهيم و خداوند حق است و وعده پيروي داده است که وعده خداوند تخلف ندارد و ان شاء الله تا ريشه اين استکبار جهاني را بر زمين ؟؟؟ از باي نخواهيم نشست و به وعده آيت اله قسم تا پرچم پر برکت اسلام را در سراسر گيتي برقرار کنيم و روح اين امام اين امام بزرگوارمان را شاد و خندان کنيم و نماز جماعت را در مرقد مطهر سالار شهيدان حسين بن علي به جماعت بخوانيم و در پايان پدربزرگوارم و مادر عزيزم هر وقت ناراحت شديد اسم يکي از امامان بزرگوار را به زبان بياوريد و هيچگونه غم و غصه اي نداشته باشيد زيرا اين فرزندي که شما داديد امانت خدا بوده است و هر چه که نظر او باشد بايد باشدو لباس سياه نپوشيد که نشانه ضعف است زيرا شهيد زنده است و در اين دنياي بي ازش در دنياي آخرت ارشي دارد تنها وصيت من از برادرم اين است که گوش به فرمان پدرم باشيد و فرمان پدر را اطاعت کنيد چون که واجب است بر همه والسلام .خدا مراد احمدي در تاريخ 25/11/1363