کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
13:40
فرج اله کاظمی

فرج اله کاظمی

فرزند میرزا

تاریخ تولد
1343/03/18
تاریخ شهادت
1361/02/16
محل شهادت
فکه
محل تولد
فارس - سپیدان - رودبال
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بنام خدا وصيت نامه شهيد فرج اله كاظمى. و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون. كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مرده مپنداريد بلكه آنان زنده اند و نزد خداى خود روزى
مى گيرند. با درود فراوان به رهبر كبير انقلاب اسلامى كه نائب بر حقش امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف امام خمينى و با درود بر تمام شهيدان گلگون كفن صحراى كربلا وصيت نامه خود را آغاز مى كنم تا توانسته باشم چند كلمه اى با برادران عزيز داشته باشم. در اين موقعيت كنونى و در اين هنگام از زمان كه تجاوزگران داخلى و خارجى و منافقين محارب كه بر علين دين مقدس اسلام شورش آورده اند كه بسا بتوانند دين خدا را از بين برده و تاكنون سر مردم مظلوم ايران و جهان را در خواب غفلت و خواب خرگوشى فرو برده بودند ولى الآن ملت عزيز ايران آگاه شده اند و رژيم طاغوتى را از بين برده اند هم اكنون هم نوكران اجنبى و همان اربابان شاه ملعون جمع شده اند كه بسان سد معبرى باشند جلو اسلام ولى غافل از اينكه كورخوانده اند و انشاءالله آرزوى خود را با خويش به گور مى برند و به اميد خداوند پيروزى به همين زودى زود اسلام مقدس در سراسر جهان برهبرى امام زمان (عج) گسترش مى يابد و الآن ما جوانان و نوجوانان هستيم كه
مى توانيم جوابگوى هل من ناصر ينصرنى بيعت حسين (ع) باشيم. بايد بگويم زندگى من الآن كه سنين هفده هجده سالگى را مى گذرانم هيچ خدمتى به مسلمين و اسلام نكرده ام. حال مى خواهم به جبهه بروم تا بسا بتوانم دين خود را نسبت به اسلام ادا كرده باشم و توانسته باشم با ريختن خون خود نهال انقلاب را آبيارى كرده باشم. من در اين جا يك وصيت به پدر و مادرم و برادران و خواهران و تمام قوم و خويشان خود دارم. اين است كه اگر من لياقت شهيد شدن را داشتم و شهيد شدم و اين فيض ديرينه الهى نصيبم شد براى من به مراسم عزادارى ننشينيد و شهادت من را جشن بگيريد. چرا جشن بگيريد؟ چون كه توانسته ايد يك هديه ناقابل به خداوند بزرگ بدهيد. اگر ناراحت شويد مثل اين است كه كسى چيزى را به يك نفر هديه بدهد و خود هم ناراحت باشد. پس شما با ناراحتى و گريه و زارى خود روح مرا مى آزاريد. در آخر هم وصيت من اين است كه اگر شهيد شدم كه مايه افتخار است برادرانم راه مرا ادامه دهند و اگر هم شهيد نشدم چه بهتر كه‌من‌مى توانم در برنامه هاى بعدى به اسلام بيشتر خدمت كنم كه باز هم حاصل زحمت من از بين نرفته و اجر شهادت را
برده ام. به اميد پيروزى هرچه زودتر اسلام بر كفار و منافقين داخلى. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته. فرج الله كاظمى.