بسم الله الرحمن الرحیم
زندگینامه برادر شهید علیرضا نتیجه بر .شهید علیرضا نتیجه بر در 8/2/1347 ه .ش در خانواده ای مذهبی در شهر زرقان دیده به جهان گشود .ایشان چهارمین فرزند خانواده بودند که 3 برادر و 2 خواهر دیگر نیز دارند . در سن 7 سالگی وارد مدرسه ( مهرداد) زرقان شدند . تحصیلات ابتدایی را در این مدرسه که بعدها به نام دبستان شهید مطهری نامگذاری شد .سپری کردند .پس از ورود به مقطع راهنمایی در کنار مدرسه به کار نیز علاقه داشت ایشان کارهای متفرقه نیز انجام می دادند .از همان دوران کودکی در فعالیت های مسجد و بسیج فعالیت چندانی داشتند .در سن 9 سالگی در سال 1358 به کمک دیگر اهالی شهر در سر کوبی منافقان که اقدام به ساخت پایگاهی در شهر برای خود کردند همت گماشت و در این راه از خود فداکاری به سزای نشان داد بعد از شروع جنگ تحمیلی با وجود سن کم همه اش در پی این بود که به صورتی خود را به جبهه برساند اما به دلیل سن کم و چثه ی کوچکش اجازه رفتن را به او نمی دادند .تا این که در تیر ماه سال 1365 با رفتن ایشان به جبهه موافقت گردید تا این که در تیر ماه سال 1365 با رفتن ایشان به جبهه موافقت گردید دوره ی آموزشی را در یکی از پادگان های اطراف مرودشت ( تخت جمشید ) گذارنید بعد از آن راهی جبهه های غرب ( گیلان ، خط شیخ صالح ) بودند زیاد می گفتند و این که در سنگر کمین بچه ها معمولا دو تایی با هم می رفتند اما ایشان با وجود سن کم تنهایی می رفتند پس از چندماهی ایشان خود را به رزمندگان همشهری خود در لشکر 19 فجر در جبهه های جنوب رسانید و دوشادوش دیگر برادران زرقانی به رزم بی امان خود ادامه داد .در عملیات کربلای 4 شرکت داشت اما به دلیل این که همرزمانش در این عملیات به درجه شهادت نائل آمده بودند بسیار حسرت می خورد که چرا وی شهید نشده بعد از کربلای 5 چند روزی مرخصی آمده که در این چند روز همه اش خانواده را آماده ی شهادت خود می کرد وی می گفت اگر جنازه ام برنگشت ناراحت نباشید دوست دارم هم چون فاطمه زهرا بدون قبر باشم .بعد از این که مرخصی را به سختی تمام کرد و همراه دیگر برادرانش راهی جبهه شد که همرزمان شده بود با آغاز عملیات کربلای 5 و ایشان نیز در عملیات با سمت کمک آر پی چی زن شرکت داشت .بعد از این که شب اول عملیات را تا صبح با درگیری گذارنیده بود روز اول عملیات جمعه 19/10/1365 در حالی که به گفته همرزمانش نام مولا و آقایش حسین را بر لب داشت .شهد گوارای شهادت را نوشیده و به لقاء الله پیوست . جسد مطهرش پس از دو هفته که به دلیلی که برای اینجانب معلوم نیست مفقودالاثر گردیده بود .شناسایی گردید و به شهر بازگشت و بر روی دست امت حزب الله تشییع گردید و به خاک سپرده شد .ایشان به فوتبال و ورزش های رزمی علاقه بسیار داشت و هم چنین بسیار خوش اخلاق اهل ارتباط با دوستان و آشنایان بود .روحش شاد و یادش گرامی باد .والسلام