بسمه تعالی
مروری بر زندگی کرامت الله شریفی :شهید کرامت الله شریفی در شهرستان آباده در سال 1344 دیده به جهان گشود از همان کودکی با اخلاق خوبی که داشت مورد توجه خاص و عام بود به نماز اهمیت می داد و تا آن جا که امکان داشت اول وقت به جا می آورد . عاشق امام زمان (عج) بود و دشمن کافر . در جلسات مذهبی شرکت می کرد و با شرکت در این جلسات آگاهی های سیاسی و مذهبی خود را بالا برد و رفته رفته رشد کرد او که فهمیده بود تنها راه نجات مردم از تسلط آمریکا و اسرائیل آگاهی و پیروی از امام خمینی (ره) است همه همت خویش را در این راه به کار بست او شب ها اعلامیه های امام را در کوچه پس کوچه ها می برد و داخل خانه و مغازه ها می انداخت تا مردم با مطالعه آن بفهمند که دور و برشان چه می گذرد او با کسانی که سر و کار داشت صحبت می کرد و مسائل را برایشان توضیح می داد . کم کم کارش به جائی رسید که تعدادی از جوان های مبارز و مسلمان را جمع می کرد تا کارهای بزرگ تر و اساسی انجام دهند و وقتی از طرف ارتش به عنوان سرباز وارد منطقه شده بر اثر واژگون شدن خودرو بر سر پل ذهاب در تاریخ 4/2/1365 به شهادت رسید .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيتنامه شهيد كرامت الله شريفي : " ما من قطرة احب الي الله من قطرة دم في سبيل الله : هيچ قطره خوني در مقياس حقيقت از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود گرانبها تر نيست «قرآن كريم »"در آغاز از همه شما بخاطر بديها و اشتباهاتي كه داشتم پوزش مي طلبم و اميدوارم كه بجاي كند و كاو در زندگي پر از اشتباه و گناه من در زندگي ائمه اطهار و آيات عظام و ديگر شهيدان بپردازيد . قبل از هر چيز بدانيد كه من با كساني دوست بودم كه به امام امت و راه اما عشق مي ورزيدند و روحانيت را دوست داشتند و با غير از اين افراد ممكن است رفت و آمد داشتم تا شايد اصلاحشان كنم . آنان نيز تا اينچنين نشده اند حق ندارند بر سر قبرم بيايند يا حتي نام مرا ببرند و شما برادرهايي كه باهم در جبهه هاي اسلام مي كوشيده ايم بسياري از شما هدايتگر من در اين راه بوديد از همه شما تشكر و براي همه شما از درگاه خداوند توفيق اطاعت و ترك معصيت خواهانم و اميدوارم كه باهم مورد رحمت قرار گرفته و در بهشت برين جاي داده شويم . برادرها اين دنيا سرابي بيش نيست كه هر چه برويد بدان نمي درسيد اين دنيا منزلگاهي است كه فقط براي دادن يك امتحان در آن توقف كرده ايم . اين دنيا آنطور كه امام علي عليه السلام مي گويد هيچ نمي ارزد پس چرا بايد پيروان علي عليه السلام اينگونه به آن چسبيده باشند بار خدايا اين قطره خون ناچيز و ناقابل ما در راه مكتب ريخته شود و اسلام پيش رود هزار بار به ما جان بده تا در راه تو مبارزه كنيم و در راه تو به شهادت برسيم و از خداي بزرگ مي خواهم مرا ياري كند تا در راه او قدم بردارم و هستيم او باشد تا در اين راهي كه مي روم هر گلوله كه به تنم مي خورد به ياد الله تحمل كنم . اي مادرم و برادران و خواهران من، هيچگاه فكر نكنيد كه ب اجبار يا طور ديگري به جبهه رفته ام بلكه هدفم پيروزي اسلام است به شما سفارش مي كنم در برابر دشمنان سر تسليم فرود نياوريد و در برابر دشمنان اسلام خشمگين باشيد و از شهيد شدن من ناراحت و افسرده نباشيد كه با شهادت در راه اسلام به بهشت خواهيم رفت . مادرم هيچ وقت ناراحتي نكن كه فرزندت را با آن گريه ناراحت كني ، تبليغ براي اسلام كن و همكاري كامل با رهبر كنيد و در هر كجا كه هستيد نگذاريد دشمنان اسلام سر بيرون بياورند و مردم را شكنجه دهند . من از شما طلب بخشش مي كنم كه اگر چنانچه اين جانب در زندگيم اشتباهي و ناراحتي براي شما ايجاد كرده باشم شما مرا به بزرگواري خودتان ببخشيد . سخني از شهيدي ديگر است : شهيدي به خاك و خون خفته از تبار هابيلان . تاريخ سخن از عاشقي به معبود و پاسداري از پاسداران پاك روح الله مي گويد .سخن از مردي است كه دليرانه و عاشقانه براي دفاع از اسلام و قرآن جنگيد و عاقبت با خمپاره كافران و دشمنان اسلام آرام در آغوش زمين قرار گرفت و خون پاكش بر حلقوم گرمش فرو رفت . برادر ذات الله رئيسي من به جبهه مي روم مادر و خواهرانم امانت است پيش شما برادر جان اگر شهادت نصيب من شد من را در شيراز به خاك بسپاريد و مادر و خواهرانم براي من لباس سياه به تن نكنند . شريفي مورخ 6/12/1364 .
