بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد ولي الله عبداللهي
ولي الله عبداللهي بهار 1350 در دهکرد از توابع شهرستان آباده در خانواده اي متدين به دنيا آمد.بعد از 20سالگي از دهکرد مهاجرت کردند و به آباده آمدند ولي الله در هفت سالگي وارد مدرسه شد و دوران ابتدايي را در دبستان حافظ به پايان رساند و دوران راهنمايي را نيز به پايان رساند ولي الله با هوش و با استعداد بود و خيلي به مسائل اسلامي توجه داشت و از همان کودکي نماز مي خواند و روزه مي گرفت و در شب هاي ماه محرم هميشه جزء سينه زنان و عاشقان اباعبدالله الحسين(ع) بود او همزمان با اوج گيري مبارزات مردم خداي جوي ايران در حالي که کوچک و کم سن و سال بود هميشه در تظاهرات و راهپيمايي ها شرکت مي کرد و خيلي فعال بود در بسيج محل ثبت نام کرد و به نگهباني مي رفت و مکرر از مرگ و شهادت و عشقش به شهادت حرف مي زد فردي با خدا بود خيلي هم پرهيزگار بود و فردي زحمت کش بود کار کردن را زياد دوست داشت و از بيکاري و گذراندن وقت به بطالت بسيار متنفر بود هر روز و شب که به خانه مي آمد مي گفت من مي خواهم به جبهه بروم ولي جلوگيري مي کردند و بالاخره با اصرار زياد با اعزام وي به جبهه موافقت شد و جزو کاروان راهيان کربلاي يک در تاريخ 12/9/1364 اعزام شد آنها را به کازرون بردند و مدت 45 روز آموزش رزمي دادند او به جبهه رفت و چون سن و سال کمي داشت او را مسئول تدارکات کردند و پس از چند روز طاقت نياورد و به گردان زينب(س) رفت و در شب 22 بهمن 1364 براثر اصابت گلوله به سر و سينه وگلو به درجه رفيع شهادت نائل گشت.روحش شاد و يادش گرامي باد
بسم اله الرحمن الرحيم
تاريخ وصيتنامه 13/11/1364 وصيتنامه ولي اله عبدالهي فرزند بهرامعلي شهرستان آباده
با سلام و درود بر رهبر کبير انقلاب اسلامي و سلام به تمامي شهداي به خون خفته راه حق و حقيقت و به اميد پيروزي هر چه سريعتر ررزمندگان اسلام و باز شدن راه مسدود شده کربلا پدر و مادر مهربانم و خواهران و برادران گراميم و دوستان در آخرين لحظات مرگ و زندگي چند کلامي وصيت دارم که به شما مي گويم . پدر و مادر گرامي و بزرگوارم از شما کمال تشکر و قدرداني را دارم که در طول زندگي با سختي ها و مشکلات مبارزه نموديد و مرا بزرگ کرديد و به اين سن رسانديد تا بتوانم خدمتي به اسلام و کشورم و هموطنان خود کرده باشم بدانيد راهي را که من انتخاب کردمراه علي اکب رحسين عليه السلام بوده و راه من في سبيله اله بوده شهادت کمال انسان است و همه ما هر چه در اين دنياي فاني بيشتر بمانيم به اين مقام والاي انسانيت نخواهيم رسيد و اي بستگان و نزديکان من فرزنان خد را طوري پرورش دهيد که بتوانند خدمتي گرانبهاتر از بنده به اين انقلاب و اسلام بکنند .ماها که در راه خدا کشته شديم وظيفه الهي مان بود و خداوند دوست داشت حق داشت که ما را کشته ببيند و بجنگيد و زير بار صدام و اربابانش نرويد .ما در اين جنگ دو هدف مقدس و الهي داريم که يکي دفاع از اسلام که بر همه اقشار پير و جوان واجب است و ديگري دفاع از تماميت عرضي کشور که بر تک تک افراد واجب است از جنگ هراس نداشته باشيد تلخي دنيا به منزلت شيريني آخرت است و چه سعادت از آن بهتر که در راه خدا انسان قطعه قطعه شود و همچون حسين بن علي بي سر بميرد و چون رجائي و باهنر بسوزد و همچون دستغيب قطعه قطعه شود . پدر و مادر و بستگان من براي من عزاداري نکنيد چون دشمن شاد مي شود .همانطور که در روز عاشورا کسر نبود براي آقا ابا عبداله گريه کند بلکه به جاي عزاداري براي من راهم را ادامه و ارتباط خود را با خدا بيشتر کنيد که اثر مثبت دارد . پدر و مادرم هنگام دفن من از خدا بخواهيد که خدا قرباني شما را قبول کند و اي برادران من اسلحه مرا زمين مگذاريد اسلحه ام را برداريد و راهم را ادامه دهيد تا خون شهدا پايمال نشود و شما خواهرانم : همچون زينب خروشان باشيد و رسالت عظيمي بر دوش شماست .زينب وار باشيد و زينب وار راهم را ادامه دهيد . در خاتمه اگر به کربلا مشرف شديد سلام مرا به آقا حسين بن علي عليه السلام برسانيد .همگي شما را به خدا مي رسانم و براي شما زندگي همراه با سعادت آرزو مي کنم .دعا براي جان امام يادتان نرود هميشه در آخر نمازهايتان دعا براي امام و طول عمر بر آيت اله منتظري و پيروزي نهائي رزمندگان اسلام را از خدا بخواهيد و من اله التوفيق ضمنا بنده مقدار 500 تومان بدهکارم لطف کنيد بدهي مرا بدهيد خداوند اجر و پاداش زيادتري به شما بدهد. ولي اله عبدالهي خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.