کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
13:41
غلام مهدی عسکریان

غلام مهدی عسکریان

فرزند شکراله

تاریخ تولد
1338/06/01
تاریخ شهادت
1361/01/02
محل شهادت
شوش
تحصیلات
دیپلم
محل تولد
فارس - آباده - آباده
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسمه تعالي : زندگي نامه شهيد غلام مهدي عسکريان : شهيد غلام مهدي عسکريان در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود و در حالي تحصيلات متوسطه خود را سپري نمود که انقلاب شکوهمند اسلامي ايران حرکت خود را آغاز نموده و به حول قوه الهي در حال فروپاشي رژيم 2500 ساله ستم شاهي بود دنيا داشت بر ويرانه هاي برجا مانده از طاغوتيان قانون خدا پياده نمايد . و اين جا بود که وارد دانشگاهي به وسعت تاريخ شد که مهم ترين درس آن سخن از چگونه زيستن و در نهايت چگونه رفتن بود تا اين که چگونه زيستن را همراه با اولين مرحله از پيروزي انقلاب اسلامي ياد گرفت ولي همواره در تب و تاب پذيرش دومين مرحله از اين درس بزرگ بود آن هم در مرحله اي از انقلاب که انقلابي ماندن خود پيروزي بسي عظيم بود در اين موقع بود که راهي خدمت مقدس سربازي شد که با تحولي عميق تر به ديار خود بازگشت طولي نکشيد که دست آمريکا از آستين صدام پليد بيرون آمد و با به جاي گذاشتن جناياتي فجيع بخشي از سرزمين اسلامي ما را اشغال نمود ، او دفاع از حريم جمهوري اسلامي و ولايت را بر خود لازم دانست و به همراه تعدادي از جوانان اين شهرستان از طريق بسيج راهي جبهه شد بعد از چهار ماه ناراحت از رکودي که بر جبهه هاي جنگ در زمان بني صدر خائن حاکم بود به آغوش خانوده بازگشت مدتي خود را سرگرم نمود و بيشتر اوقات خود را به مطالعه مي گذرانيد و با آشنا شدن با افکار و انديشه هاي مختلف نهايتاً به هدف اصلي خود که همان نقش تعيين کننده ولايت فقيه که در وجود بزرگ رهبر عالم تشيع حضرت امام خميني ( ره ) تجسم يافته بود رسيد و اين شناخت در زواياي وجودش رسوخ نمود و شعله ور شد ، مدتي خود را با فعاليت هاي اجتماعي مذهبي مشغول نمود ولي روح بزرگ و حساس او که در خانواده اي مذهبي و مقاوم در برخورد با ناملايمات شکل گرفته بود در قالب اين مسائل جزئي نمي گنجيد و او را ارضاع نمي کرد وي براي گذراندن مرحله دوم از کلاس خود محتاج حرکتي نو بود تا اين که جنگ اسلام با کفر در انتظار فتحي بزرگ بود ، عاشقان لقاء الله براي پيوستن به اين ملاقات ( اسلام با کفر در انتظار فتحي بزرگ بود ، عاشقان لقاء الله براي پيوستن به اين ملاقات ) راهي جبهه ها بودند ، هر روز نسيمي عطر آگين از سوي جبهه ها مي وزيد و ملاقات کنندگان با منجي عالم وجود ، پيام خود را يکي بعد از ديگري براي روح هاي پاک و منتظران ديدار مي رسانيدند ، لحظات نزديک مي شد ، او دريافته بود که بايد حرکت را آغاز نمايد . وي تحمل فراغ را از دست داده بود . تا اين که بسيج اعلام اعزام مجدد و داوطلبانه که قبلاً به جبهه رفته بودند را نمود . او خود را آماده حرکت کرد و سبک بال راهي جبهه حق عليه باطل شد و با اين انتخاب مرحله دوم درس را شروع نمود و ما را از زيارت خود محروم کرد .
بسم الله الرحمن الرحيم : وصيت نامه : والدار الاخره للذين اتقوا افلا تعلمون : يوسف 109 : شما مؤمنان اگر نقل کنيد به خوبي خواهيد فهميد که سراي آخرت بر اهل تقوي بسيار نيکوتر است . سخن از ماندن نيست ، چرا که سعادت نه در ماندن ، که در رفتن است ، ماندن را نه طريق بندگان توان ناميد و نه شيوه مؤمنان سخن از ماندن نيست سخن از رفتن است ، - در عرصه زندگي و تقابل حق و باطل دل را بايد به عزم رفتن جزم کرد . عزت و شرافت آدمي در اين مبارزه است که شکل مي گيرد . آري به براستي زندگي حقيقي و پربار و با کوله باري سنگين ماحصل نبرد اين دو نيروست حق و باطل و تاريخ انسان هاي مبارز و آگاه صادق بر اين مدعا و در کشاکش اين روياروئي همواره گوي سعادت را آناني ربوده اند که جز به معبود حقيقي دل در گرو عشقي ديگر ننهاده اند تنها ايستادند که فيض عظماي رفتن را درک مي کند و شهد شهادت نوشيدن را برايشان ميسر مي گردد ، خط سرخ و گلگون شهادت با ايثار و جان باختگي مجاهداني پاک باخته و گلگون کفن تداوم مي يابد و به صفحات تاريخ انساني اعتبار مي بخشد - اگر تاريخ سخن از هابيل مي راند انگيزه اش جز اين نيست که اي به راستي در برابر ستمي بزرگ که در وجود قابيل تجسم يافته بود - ايستاد و پاي فشرد و اگر چه جان به سر مبارزه باخت ليک پرده از چهره کريه و ستم بار بيدادگران برداشت و بر رسوا ايشان افزود . حجاب چهره جان مي شود غبار تنم - خوشا دمي که از اين چهره پرده برفکنم .. خداحافظ . شهر شهادت - کربلاي خونين خوزستان . والسلام - غلام مهدي عسکريان 8/12/60 .