بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد رزمنده ناصر قائدي
در سال 1320 بشارت آمدن فرزند را به مصطفي قائدي(پدر شهيد)دادند و به سرورش نشاندند پدر سر از پا نمي شناخت و مادر در انتظار قدمش همه سختي ها را ناديده مي گرفت و ثانيه ها را مي شمرد و پيش از آمدنش ذکر کربلايي را برايش آماده مي کرد شهيد ناصر در صغاد پا به اين عرصه خاکي نهاد مي گويند خانواده اشان در عسرت و سختي بودند و نان و نمکشان به اندازه نبود با اين همه هرگز سفره اشان از محبت تهي نمي شد روي اين حساب ندارمي ها برايشان آسان مي نمود.ناصر آمد و جمالش را در آيينه دل اهل خانه و در منظر نظر همه مشتاقان نهاد و اين بار باران مهر باريدن گرفت و عشق هم در همه خانه جاري شد.ناصر شادي را با خود آورد و همه را بر سفره محبتش نشاند سرود زندگي دوباره در خانه زمزمه شد و مادر به شکرانه اين نعمت الهي پيشاني سپاس بر خاک ساييد و جان را در خدمت گل نورسته اش گذاشت ناصر شهد مدام از محبت سرشار مي شد و با مهر پايي مي گرفت سال هاي کودکي با ناصر خداحافظي مي کردند و جز خاطره هاشان همه چيز را با خود مي بردند يک بار مهر که سر زد ناصر را به دبستان سپردند تا شکوه زيستن را بياموزد و با راز و رمز هاي دانستن آشنا شود او استعدادي پويا داشت به همين خاطر توانست تا ششم ابتدايي پيش برود و بعد وارد سپاه پاسداران منطقه شد تا راه بهتر زيستن را بر اهل خانه بگشايد.ناصر قائدي با دختري پاکدامن و صبور ازدواج کرد و ثمره ازدواج آنها دو فرزند بود گرچه سختي ها او را در مدرسه آرام نگذاشتند و به ميدان کارش کشيدند اما هرگز نتوانستند راه کمال و معرفت را بر او ببندند ناصر از همان کودکي ياد گرفت که کمالات انساني را بايد در عمل تجربه کرد او آنچنان در مسير کمالات اخلاقي پاي پيش گذاشت که همه را شيفته خود کرده و جلوه اي زيبا از خود بر جاي گذاشت.تا اين که 25/10/1365 در منطقه شلمچه در سنگر حق بود که آتش هاي کينه دشمن بر سر او و چند تن از يارانش فرود آمد و همه جانش را به نشاط و کاميابي رساند و بدين گونه مرغ جان ناصر قائدي از قفس تن رهايي گرفت و جسمش به گلزار شهداي صغاد منتقل شد.روحش شاد و يادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد ناصر قائدي
ان الله اشتري من المؤمنين باموالهم و انفسهم بان لهم الجنته. سلام بر خاتم انبياء محمد مصطفي(ص) و امام زمان(عج) و درود بر نائب ولي حصر خميني پيروز و اولياء الله صلوات الله و سلامه عليه. قيام دنباله حرکت حسيني است و کاروان سالار خميني است و جهادگران،شاگران مکتب توحيد و سرزمين جايگاه نشر عدل و امامت و سلاح ايمان به الله است راهنما قرآن و مفسر روح الله و مبلغ علماء اعلام و گروندگان امت حزب الله قرآن مي فرمايد:وقايلوهم حتي لا تکون فتنة و يکون الذين الله فان انتهوا فلاعدوان الا علي الظالمين. و امام عزيز ما رهبر ارجمند انقلاب مي فرمايد جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم و روحانيون معظم اين را نشر داده و جند الله با جان و دل پذيرفته و مشتاقانه و خالصانه آماده نبرد با مفسدين و طاغيان و باغبان،پس جبهه جنگ دانشگاه اسلامي است و کنکورش فقط مدرک خلوص و ايمان را مي خواهد و پايان نامه اش نيز پيروزي اسلام و موفق ترين دانشجويش شهيد است و چه سعادتي همتاي آن پس اي گلوله ها و اي تيرها مرا در برگيريد که بسي مشتاقانه به اين راه گام نهاده ام و چه شب ها و روزها در انتظارتان بوده ام تا با نثار خون سرخ نام خود درخت تنومند و پر بار اسلام عزيز را آبياري نمايم اي برادران مسلمان و اي کساني که در آينده مسلمان خواهيد شد تنها ره سعادت ايمان به الله و جهاد در راه آن و در نهايت شهادت في سبيل الله است پس هيچ گاه حتي يک آن از مبارزه با کفر و نفاق،ستم و ظلم دست برنداريد خداوند يار و پشتيبان شماست ان تنصرالله ينصرکم و يثبت اقدامکم از پدر و مادرم و تمام قوم و خويشان و برادران اين خواهش دارم جسد مرا ؟؟؟ تحويل نگيريد مادر وحب وقتي جسد فرزندش را آوردند گفت:فرزندم را که در راه خدا داده ام جسد آن را هم تحويل نمي گيرم از مردم شهيد پرور ايران مي خواهم راه شهدا را ادامه دهند و نگذارند اين منافقين ؟؟؟ شرق و غرب خداي نخواسته امام و قائم مقام رهبري آيت الله منتظري حضرت علي مولاي متقيان که 24 سال خانه نشين کردن خانه نشين کند و دست هاي مرا از صندوقي که هستم در تشييع جنازه من بيرون بگذارند و ببينند که هر کسي مي ميرد چيزي با خود نمي برند بغير نامه اعمال و ؟؟؟ در راه خدا جهاد کنيم و فرزندان مرا ؟؟؟ و درس بخوانند و آنها اسلامي تربيت کنيد و فرزند مرا ابراهيم در فريضه قوم بفرستيد درس بخواند و طلب بدهي مرا طوري بگيريد که کسي ناراحت نشود.من الله توفيق. خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار