بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد عباس نعمت الهي
بار ديگر راست قامتي از تبار هابيل با کوله باري از عشق به خدا و در مقياس حقيقت،با ايماني به بلنداي ابديت و اعتقادي راسخ به الله قامت برافراشت و با هجرتي الي الله و جهادي في سبيل الله در مناي عشق به الله عباس وار به مسلخ عشق رفت تا اخلاص و ايمان استوار و نيت زلال خود را به نمايش بگذارد و در پنه دشت ميدان رزم و پيکار کربلاي ايران را به کربلاي حسين(ع) پيوند دهد و خط سرخ شهادت را تداوم بخشد و حافظ حدود الله و پاسدار صديق قرآن باشد شهيد عباس نعمت الهي فرزند جهانبخش نعمت الهي بهار 1343 در خانواده اي مذهبي و متدين و مؤمن و مسلمان و از معتقديم نبوت و امامت و از تبار زحمتکشان و مستضعفين ديده به جهان هستي گشود عباس در شهرستان شهيد پرور آباده به دنيا آمد دوران کودکي را پشت سرگذاشت و براي فراگيري دانش به دبستان محله خودشان رفت و در راهنمايي پهلوي قديم توانست تا سوم راهنمايي درسش را ادامه دهد عباس در بسيج محل خود ثبت نام کرد زمان نوجوانيش هم به بسيج مي رفت و هم کار نقاشي مي کرد و تنها آرزويش شهادت بود تا اين که سرانجام عازم جبهه هاي نور شد رزمنده شهيد عباس نعمت الهي با رشادت هاي فراوان توانست خود را به خداي خود نزديکتر کند و سرانجام در منطقه حاج عمران تاريخ 30/4/1362 در حالي که 19 سال بيشتر نداشت به لقاءالله پيوست.پيکر مبارکش را به گلزار شهداي آباده آوردند تا تسلي خاطر بازماندگانش باشد.روحش شاد و يادش گرامي باد
خواهران و براد ران حزب الله من در شرايطى وصيت خودرا مى نويسم كه چند ساعت ديگر با رضايت قلبى به صف مقدم جبهه مى روم وحس مى كنم به دانشگاهى وارد مى شوم كه مكتب آن شهادت و معلمش حسين (ع)مى باشد و خدا را شاهد مى گيرم كه نه براى تظاهر و يا ديگر انگيزه هاى شرك آلود بلكه فقط براساس يك وظيفه دينى به جبهه ميروم خواهران و بردران با وجود اينكه ميدانم براى تمام شدن مأموريت من ثانيه شمارى مى كنيد من از شماتشكر مى كنم و معذرت مى خواهم خداوند مرا به يك مهمانى عظيم دعوت كرده ونمى توان از آن صرف نظر كرد من به عنوان يك برادركوچك تر از شما مردم غيورو شهيد پرور ايران كه باعث سربلندى تمام ايرانيان دردنيا شده ايد مى خواهم كه اين امام امت و هديه خدا و قلب ملت را تنها نگذاريد .