کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
13:42
محمدصدیق رفیعی

محمدصدیق رفیعی

فرزند محمدحسین

تاریخ تولد
1338/11/14
تاریخ شهادت
1366/04/05
محل شهادت
حاج عمران
محل تولد
فارس - لارستان - لطیفی
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد محمد صديق رفيعي-شهيد محمد صديق رفيعي درسال 1338چشم به جهان گشودند تحصيلات ابتدائي را درزادگاهش روستاي لطيفي به پايان رساند ودوره سه ساله راهنمايي رادر مدرسه راهنمايي فرصت شهرستان لار به پايان رسانيد تحصيلات متوسطه شهيد همزمان با اوج گيري مبارزات اسلامي ملت قهرمان ايران عليه رژيم ستم شاهي پهلوي بود شهيد رفيعي نيز همچون ساير اقشار مختلف مردم ايران در تظاهرات و راهپيمائيهاي مختلف شرکت مينمود و نقش مهمي در شناساندن فرهنگ انقلاب در ميان خويشاوندان و وابستگان خود داشت و به اتفاق چند تن از جوانان روستاي خود دور بخش اعلاميه ها اقدام مي نمود تا جائي که از سوي عوامل اطلاعاتي و دستگاه ساواک مورد شناسائي قرار گرفته بود و درست يک شب قبل از فرار شاه شب هنگام درحالي که مشغول نوشتن شعار و چسپاندن اعلاميه بر روي ديوارها بود مأمورين اقدام به دستگيري وي نمودند که شهيد رفيعي موفق به فرار از دست مأمورين گرديد و آنها نتوانستند وي را دستگير نمايند پس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد رفيعي با استفاده ازنفوذ خود در ميان مردم نقش مهمي در وحدت و اتحاد بين دو قشر مسلمان شيعه و سني زادگاه خويش و اتحاد برادري بين آنها را نهايت آمال وآرزوي قلبي خويش مي دانست و در بحثها و تظاهرات سياسي وفرهنگي وتبليغاتي که از سوي گروههاي مختلف برگزار ميشد شرکت مي نمود و همواره از گروههاي اسلامي پشتيباني مينمود ويکي از فعالان در تشکيل انجمن اسلامي جوانان روستاي لطيفي در روزهاي اول پيروزي انقلاب بود پس از آنکه به علت فقر مالي در سال 1359 ناگزير به ترک تحصيل شدند در همان سال براي کسب معاش روانه کشورهاي جنوبي حوزه خليج فارس گرديد و در همين موقع بود که رژيم بعثي عراق به خاک جمهوري اسلامي ايران تجاوز نمود و قسمتهايي از خاک ايران را به تصرف خود درآورد وي درحالي که دراول جنگ در ايران نبود ولي آنچنانکه دوستان و آشناياني که در آنجا با او بوده اند نقل مي کنند درآنجا نيز در شناساندن فرهنگ انقلاب اسلامي به ديگر افراد کشورهاي مختلف فعاليت زيادي داشته و همکاري نزديک با سفارت ايران و ابوظبي داشته است که عکسها و يادداشتهائي که ازوي در همين رابطه در نزد دوستانش است گوياي همين مسأله مي باشد و به عنوان مثال يکي از فعاليتهاي وي درخارج از کشور در رابطه با جمع آوري گوني خالي براي رزمندگان اسلام بوده که در يک مرحله با همکاري چندتن ازدوستان خودش در دبي و ابوظبي مقدار 11000 گوني خالي در اندازه هاي مختلف از مغازه ها وخانه هاي ايرانيان مقيم آنجا جمع آوري و تحويل کنسول گري ايران دردبي نموده با به ايران ارسال گردد شهيد پس از سه سال اقامت در امارات عربي متحده هنگامي که دامنه جنگ تحميلي عليه جمهوري اسلامي ايران گسترش يافت و قدرتها ي بزرگ جهت نجات صدام به خليج فارس لشکر کشي نمودند تصميم مراجعت به ايران نمود و درآنجا نيز به دوستان خويش گوشزد کرده بود که به محض رسيدن به ايران تنها 3تا 4 روزدر خانه ميمانم و بعداً خود را براي خدمت مقدس سربازي معرفي مي نمايم و همين کار را نيز انجام داد وپس از مراجعت به وطن در اولين روز خود را جهت انجام خدمت نظام معرفي کرد پس از 3 روز به خدمت مقدس سربازي اعزام گرديد و تمامي دوران خدمت خويش را درخطوط مقدم جبهه خدمت نمود و درتمام ايام خدمت فقط 3 بار به مرخصي آمد با وجود اينکه ساير سربازان هر 45 روز به مرخصي مي آمدند وي ايام مرخصي خويش را نيز درجبهه هامي گذرانيد وبسيار دوست داشت در جبهه ها باشد و شهيد بشود و وقتي که بستگان و خانواده وي از او گله مي کردند که چرا به مرخصي نمي آيد و لي با نهايت لحن خاصي مي گفت آنچه در جبهه هاي هست در مرخصي گير نمي آيد که منظورش همان درجه رفيع شهادت بود .شهيد يک سرباز فداکار اسلام وميهن بود ودر مدت 23 ماه خدمت مقدس سربازي درجبهه هاي بسياري حضور داشته انداما ازسه مکان آن اطلاع کامل در دست است اولين جبهه اي که شرکت فعال داشته کربلاي 2 و سپس کربلاي 7 و حاج عمران بود .پس از 23 ماه خدمت درحالي که دريکي از عمليات به علت جنگ تن به تن مجروح شده بود وي را اجباراً به مرخصي فرستاده بودند فقط يک هفته درخانه ماند و دوباره عازم جبهه ها شد ودر همين سفر بود که به يکي از دوستان صميمي اش گفته بود که اين بار ديگر به خانه برنمي گردد و حتماً شهيد مي شود وهمين طور هم شد و پس از مراجعت به آنجا در جبهه حاج عمران توسط نيروهاي بعثي عراق به شهادت رسيد .