کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
10:47
اله قلی لری زاده فریدونی

اله قلی لری زاده فریدونی

فرزند غلام حسین

تاریخ تولد
1347/01/03
تاریخ شهادت
1365/06/22
محل شهادت
خرمشهر
محل تولد
فارس - استهبان - رونیز علیا
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
شهيد الله قلي لري زاده در سال 1347در روستاي رونيز عليا در يك خانوانده مذهبي پا به عرصه وجود نهاد دوران كودكي و تحصيلات در همين روستا گذرانيد و از بدو انقلاب اسلامي به امام و اسلام عشق مي‌ورزيد و عقيده داشت تا اينكه بسيج منطقه ثبت نام نمود و به صورت داوطلبانه شبها به نگهباني از بسيج مي‌پرداخت و در تاريخ 65/5/26از طريق بسيج سپاه به جبهه‌هاي حق عليه باطل اعزام و بعد از چندين ماه مبارزه باكفر در ساعت 11/5شب هشتم محرم در منطقه اروند رود به درجه رفيع شهادت نائل آمد .
بسم الله الرحمن الرحيم دفاع ازاسلام برهرفردمسلمان واجب است (امام خمينى ) ولا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتابل احياءعندربهم يرزقون ؟؟؟ نيز با ايمان به نيابت امام خمينى ورهبرى برحق وشايسته ايشان كه‌زمينه ساز ظهورحضرت مهدى(عج) مى باشد واسلام واقعى را شناساندندوتلاش مى نمايند تمام مستضعفين به سعادت برسانندوبراثر الطاف خداوند كه نمى توانم سپاس نعمتهايش را به جا آورم قدم درراه گذاشتم وبه اميد آنكه به لطف وكرم خداوند تبارك وتعالى بتوانم خدمت كوچكى به اسلام وانقلاب اسلامى ايران بنمايم زيرا چگونه مى توان ادعاى مسلمان بودن وپيرو امام خمينى‌بودن را نمود ودرجبهه‌اى كه امام فرمودند اسلام درمقابل كفر قرارگرفته حضورنداشته باشم وانقلاب اسلامى را يارى ننمايم هنگاميكه به انديشه هاى ؟؟؟ امام خمينى وآثار انقلاب اسلامى مى انديشم مى گويم اى كاش هزاران جان داشتم كه درراه اسلام مى د ادم درپايان اززحمات شبانه روزى پدرم ومادرم كه نسبت به پرورش من انجام داده اند نهايت تشكر مى نمايم ووصيت من برشما مادرعزيز وقهرمان اين است چنانچه خوشوقتى وشادى مرابخواهى خواهشمندم پس ازشهادتم گريه وزارى ننماييدوسعى كن عوض شيون وزارى خواهرانم را طورى بزرگ وتربيت نمايى كه زينب وار باشند وهم برادران عزيزم را كه به اندازه تمامى كوهها وسنگهاى بيابان آنهارا دوست دارم پرورش دهيد به آن‌ها بگوييد كه راه من را ادامه دهند وهميشه پشتيبان اسلام عزيز باشند اما پدر؟؟؟ من مى دانستم كه شما كوچكترين كارى را به من واگذار نمى نمودى واين محبت شما نسبت به من بود من درود مى فرستم برشما پدرعزيز ومادرمهربانم كه اجازه داديد من به جبهه بروم وبازهم تأكيد مى كنم نگران فقدان من نباشيد زيرا شهادت آرزوى من بوده است واگراشكى ازچشمتان بيرون مى آيد قطره اشكتان مشت محكمى بردهان صدام ونوكران داخلى باشد عشق واقعى قلب من نسبت به داييهايم رمضان وشهريار ودايى مشهدى نصرالله اكبرپور ومشهدى حسين ويوسف وخاله هايم وخويشان وهمسايگان ودوستان آنقدر زيادبود ه كه فكر كنم به سنگينى درياهاى خليج فارس باشد بنابراين پس ازشهادتم درمراسم ختم سلام من را به يكايك آنها برسانيد وهم چنين عموهايم وپسرعموهايم را يك به يك سلام برسانيد وبگوييد فرزند قهرمان برادرت درنزد خدارفته وطلب آمرزش جهت عبدالرضا را نموده است من الله التوفيق ساعت 10 شب 8 محرم 1365