بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد سيد علي اصغر منتصري : سخن از شهيدي است که در تاريخ 1341 در اسهبان در خانواده اهل علم و تقوي به دنيا آمد پدري عالم و عادل حافظ قرآن و پيوسته در حال عبادت و راز و نياز پيش شگفت نيست که از اين خانواده مذهبي سيد بزرگواري چون سيد علي اصغر زاده شود و بعدها حماسه آفرين تپه 175 منطقه شرهاني لقب مي گيرد دوران تحصيلي او در دبيرستان با اوج گيري انقلاب اسلامي مصادف بود و او براي ياري خدا از هيچ کوششي دريغ نداشت . پس از موفقيت به اخذ ديپلم 20 سال داشت که در تربيت معلم قبول داشت علي رغم تربيت معلم در لباس پاسداري از اسلام و دفاع و جهاد آماده شد مدتي از طرف سپاه در امرار ارتباط و مخابرات شهرستان همکاري نمود و در تاريخ 1/9/1360 آن گاه که آرامش را در هجرت مي بيند عازم جبهه مي گردد سيد علي اصغر عشق و علاقه ي شديدي به امام خميني(ره) داشت سيد علي اصغر به مدت 105 روز در جبهه بود و مسئوليت معاون فرمانده گروهان را بر عهده داشت و با عشق در جبهه فعاليت مي کرد . سيد علي اصغر دنيا را با همه زرق و برقش رهاکرد تنها زميني هم که در اين دنياي فاني داشت وقف مسجد جامع نمود سرانجام در تاريخ 22/8/1361 آن سرو خوش قامت و گل سر سبد خانواده قرباني خاص حق گرديد و پس از 18 سال در تاريخ 3/4/1378 با کفن متبرک حرم حسيني در آرامگاه ابدي بود در کنار دوستان و هم سنگران سکني گزيد و آرميد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم . يا ايتها النفس المطمئنه ارجعى الى ربك راضيه مرضيه فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى . الهى قلبى محبوب و نفسى معيوب و عقلى مقلوب و هوائى غالب و طاعتى قليل و معصيتى كثير و لسانى مقر بالذنوب فكيف خيلتى يا ستار العيوب و يا عالم الغيوب و يا كاشف الكروب اغفر ذنوبى كلها بحرمه محمد و آل الطاهرين . با عرض سلام به ساحت مقدس امام زمان (عج ) و با سلام به رهبر كبير انقلاب امام خمينى را به امام و آيت الله منتظرى .اى خداى من اين عزت را براى من بس كه بنده تو باشم و اين افتخار مرا كافى است كه پروردگارم تو باشى تو آنچنان كه من دوست دارم بس مرا آنچنان كه من دوست دارم پس مرا آنچنان كن كه تو خود دوست دارى . خدايا تو شاهد باش در راهى قدم مى گذارم كه تو سفارش كردى و مژده پيروزى آنرا به ما دادى ( ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامكم ) و از كسى پيروى و اطاعت مى كنم تابع امام زمان باشد . ( يا ايها الذين امنو اطيعو و اطيعو الرسول و الامر منكم ) خدايا با نام و به ياد تو به اين راه قدم نهادم و اين راهى است كه حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار در ان قدم گذاشتند و مرا در اين راه كه راه تكامل انسان به سوى توست . خدايا تو شاهدى كه من چه گناهانى را كه در پنهانى و آشكار انجا م دادم وچه خطاهايى كه از من سر زده است . خدايا توبا من با لطف و رحمتت رفتار كردى ولى باز هم از لطف تو سوء استفاده كردم و در راه شيطان قدم گذاشتم . خدايا تو خود گواهى بر ناتوانى من پس به من رحم كن خدايا با وجود اينكه گناهان بى شمارى از من سرزده است ولى لطف و بخشش تو خيلى بالاتر از اينها است و از تو مى خواهم كه مرا ببخشى و از گناهانم درگذرى اى كسى كه توكلم به اوست و اى كسى كه رحمان و رحيمى براى توبه كنندگان . اى خداى بزرگ اين بنده ذليل از تو مى خواهد كه او را ببخشى و به او رحم كنى و در همه حال با او مهربان باشى خدايا من مى دانم در اين راه كه قدم گذاشتم راه توست و براى تو پس مرا به سوى خود بخوان و بر اين بنده ناتوان رحم كن و شهادت را نصيبم كن . خدايا من مى دانم كه من لياقت اين لطف الهى را ندارم اما اين بنده تو كه عمرى در گناه و جهل و نادانى كه رانده ازتو درخواست مى كند در خواستى عاجزانه. و سخنى با پدرو مادرم و برادر و خواهرانم . اى كسانى كه در راه تربيت من از هيچ گونه كارى دريغ نكرديد اى عزيزانى كه توانستيد مرا طورى تربيت كنيد كه در راه خدا قدم گزاردو براى خدا كشته شود . درود خدا بر شما پدر و مادرو خواهر و برادرم مرا بخشيد و حلالم كنيد و خوشحال باشيد كه اين بنده گنهكار را در راه خدا قربانى كرده و دعا كنيد كه خدا اين قربانى را از شما قبول كند . ما درم از اينكه از نزد تو ميروم ناراحت مباش چون اين راهى است كه حسين سرور و آقاى شهيدان در آن قدم گذاشته ودر اين راه بود كه چه شهيدان بزرگى چون بهشتى- باهنر - مدنى - دستغيب - فقيهى و هزاران شهيدديگر قدم گذارند و شما اى خواهر و برادر هيچ ناراحت نباشيد و صبور باشيد كه خدا با صابران است . و خدا را شكر كنيد كه من در اين راه قدم گذاردم و از شما مى خواهم كه فرزندانتان را طورى تربيت كنيد و آنها را با اسلام عزيز آشنا بكنيد . و هيچ گونه كوتاهى در تربيت آنها نكنيد . و اما شما اى امت اسلام و اى يارى كنندگان حسين زمان سخن من با شماست اى كسانيكه با قيام خود تحت رهبرى امام اسلام را زنده كرديد و جانى دوباره به او بخشيديد. درود خدا وپيامبران خدا بر شما باد اى فداكاران و اى از جان گذشتگان وصيت من به شما اين است كه اسلام عزيز را تنها نگذاريد چون همانطورى كه امام عزيزمان اين مرجع و رهبر مسلمين جهان فرمودند استعمار دو چيز را دشمن خود يافته اسلام و روحانيت را مبادا شما اين دو گرانبها را از دست بدهيد و با تمام وجود و جان و مالتان آنرا حفظ كنيد برادران و خواهران عزيز ما كفران نعمت كرديم و خدا نعمتهاى بزرگى را به ما داد چون شهيد بهشيتى رجائى وفقيهى و .... را از ما گرفت پس سعى كنيد كه قدراين روحانيت مبارز را و علما اسلام را بدانيد خدا را سپاسگزارباشيم كه آنها را براى هدايت ما فرستاد عزيزانم هيچگاه دشمن را از ياد نبريد و با آمريكا و شوروى در ستيز باشيد . هيچگاه در مقابل آنها تسليم نشويد و هميشه با آنها در جنگ باشيد و از همه مهمتر با نفستان بجنگيد اين يك جهاد است و جهاد بزرگ را هم بايد انجام دهيد . و اما سخنى با برادارن پاسدار . برادران عزيز اى كسانى كه در راه خدا قدم گذاشتيد و اين لباس مقدس را به تن كرديد و برا ييارى دين اسلام دراين راه مقدس قدم نهاديد مواظب باشيد اين راهى است كه هزاران شهيد به خون خفته اند . اين نعمت الهى را كه خدا به شما دادقدردان باشيد و اين مقامى است كه شما هم آرزوى آن را مى كنيد . هميشه اسلام رادرنظر داشته باشيد و هميشه با روحانيت باشيد و خود را از روحانيت جدا نبينيد به اميد اينكه كه در اين راه پر مسئوليت موفق و مويد باشيد . وصيت ديگرى كه نسبت به خانواده دارم اين است كه اگر زمينى به من تعلق مى گيرد آنرا بفروشيد و پول آن را به حساب ساختمان مسجد جامع واريز نماييد كه مقدارى هم پول نزد خواهرم دارم كه سفارش مى كنم كه آن را رئيس جمهورى بدهند . والسلام سيد على اصغر منتصرى .