کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
04:54
حسن جعفری قیری

حسن جعفری قیری

فرزند رسول

تاریخ تولد
1346/04/19
تاریخ شهادت
1365/10/19
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس - قیروکارزین - قیر
وضعیت تأهل
مجرد
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه برادر شهيد حسن جعفري
شهيد جعفري در سال 1346 در شبي که مصادف با شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بود در خانواده اي مذهبي و دلباخته اهل بيت عصمت و طهارت در شهر قير در استان فارس ديده به جهان گشود . سپس وي دوران طفوليت و کودکي و آنگاه که به مدرسه اش روانه شد در دوران مقاطع تحصيلي ابتدايي و راهنمايي در شهر قير به سر مي برد از آنجايي که داراي نبوغ و استعداد و هوش سرشار بود در دبيرستان نمونه توحيد شيراز پذيرفته شد و مدت 2 سال را در اين دبيرستان در رشته رياضي و فيزيک پشت سر گذاشت در اين هنگام که جنگ تحميلي عليه کشورمان شروع شده بود در سن 15 سالگي درس را رها کرده و در تاريخ 12/2/61تا 4/5/61 در جبهه حضور به هم رسانيد و بعد از برگشتن ، دروس عقب افتاده تا حدودي جبران مي کند اما بار ديگر نيز به علت بي تابي و بي قراري سبب مي شود که دوباره در تاريخ 12/8/61 عازم جبهه گرديده و تا تاريخ 11/12/61 در جبهه حضور مي يابد و در عمليات هاي والفجر و خرمشهر حضوري عاشقانه پيدا مي کند. عشق به خدا و امام و انقلاب و حوزه سبب مي شود که دبيرستان نمونه را رها کرده و به حوزه علميه عارفانه قم روي آورد و به تحصيل علوم ديني و احکام شريعت و تهذيب و نشر آن روي آورد و در کنار تحصيل علوم حوزوي بارها به صورت بسيجي و تبليغ عازم جبهه کرده بود و همواره دوست داشت جزء اولين کساني باشد که به نداي امام امت جهت حضور در جبهه از سنگر حوزه لبيک گويد در حوزه نيز به خاطر نبوغ و توجه وافر به علم و عمل پيشرفت هاي چشمگيري داشت و در اين ميان نگاهي هم به دانشگاه داشت اما شوق وصال و احساس وظيفه سبب گرديد دل از دنيا و علقه هاي آن کنده و تحصيل علم و کمال را رها کرده و به عمل نمودن به علم کسب شده قناعت نمايد و پس از چندين بار حضور در جبهه سرانجام در عمليات کربلاي 4يا 5 به آرزوي ديرينه خويش که همان ديدار با معشوق و معبود حقيقي است نائل آمد و به شهادت که فناي في الله است دست يافت . و با خون خويش درخت انقلاب را آبياري کرد و درس ايثار و شهامت و شجاعت و آزادگي را به ما آموخت و به ما فهماند که دلبستگي به دنيا و حب جاه و مقام و شهرت دنيا امري است بي ارزش و فاني ، تنها آنچه با ارزش و ماندني است بندگي خدا و خدمت صادقانه به خلق اوست و اين حاصل نخواهد شد مگر به تلاش و عدم تبعيت از هواي نفساني روحش شاد و يادش گرامي باد.
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر بزرگوار شهيد حسن جعفري
اينجانب حسن جعفري از محصلين حوزه علميه اهل قير و کارزين فارس چند کلمه را به عنوان وصيت مي نويسيم تا شايد حقوقي را که به گردنم مي باشد ادا کرده باشم ، هم اکنون که اسلام عزيز بعد از سالهاي سال در ايران اسلامي زنده و سربلند گشته و امت حزب الله مي روند تا نظام هاي کفر و لحاد و ظلم را ريشه کن کرده و زمينه را براي برقراري حکومت عدل الهي فراهم آورند ، من به عنوان يک مسلمان و يک فردي از افراد اين امت وظيفه خود دانسته همراه و هنگام اين ملت با ارشادات رهبر و راهنما و مرجع خود حرکت کرده لذا وظيفه خود مي دانم که در مواقعي که جبهه نياز داشته باشد در جبهه حضور داشته و در مواقع ديگر در سنگر علم و احکام که اختيار اين جانب بوده است به خدمت ادامه دهم . خدايا تو شاهدي که من از جان و دل به اسلام و انقلاب و رهبر عشق مي ورزيدم و آرزويم اين بود که جزء بندگان واقعي تو باشم و از جان و دل احکام تو را اطاعت نمايم ، خدايا اينطور نبودم ولي آرزويم چنين شدن بود . خدايا از صالحان نبودم ولي آنها را دوست داشتم . خدايا گرچه ما به آرزويمان نرسيديم ولي تو آني که کسي را مأيوس نمي کني . خدايا گر چه در ؟؟؟؟؟ نرسيديم در آخرت ما را از آنها جدا نکن ؛ خدايا سر افکنده و شرمسارم که در 20 سال عمر که در محضر تو بودم و مورد لطف و عنايت تو واقع شدم جز نافرماني و گناه چيزي از خود باقي نگذاشته به جاي آنکه بنده شکوري باشم ، بنده کفوري بودم و در انجام وظيفه سخت کوتاهي کردم ، از درگاهت پوزش مي طلبم خدايا از اين جهت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کسي که به تو پناه آورده ، چگونه نمي بخشي از کسي که از تو عذر مي خواهد ، هيهات ،هيهات ، هيهات منزهي از همه تصور آنچناني.از پدر و مادر و خويشان و دوستانم ، سرورانم شرمنده ام ، چون حق آنها را به جا نياوردم و در اين رابطه کوتاهي کردم ، خدايا چگونه از پدر و مادرم با اين همه سفارشات که درباره آنها کردي و من انجام ندادم معذرت بخواهم چگونه نيکي ها و دلسوزي هاي آنها را فراموش کنم ، خدايا همان طور که در رابطه با تو کفور بودم در رابطه با بنده هايت هم کفور ، خدايا اينان بنده هاي تواند چگونه مي توان گفت از کرم و عفو تو بي بهره اند ، چگونه عذر خواهي را نمي پذيرند . چگونه از لطف و کرمشان در رابطه با حقيري ضعيف استفاده نمي کنند ، هيهات ، من در آخر از همه سخت عذر خواهي کرده و اميدوارم که مرا حلال کنند ، از پدر و مادر عزيز و مهربانم مي خواهم که صبر را پيشه سازند و همراه و همگام اسلام و ائمه هدي حرکت کنند ، سلام به همه در آخرين بار عرض مي کنم و از پدر و مادر و قوم و خويشان و دوستان خداحافظي مي نمايم.حسن جعفري 25/9/65