کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
04:09
بهمن امیری

بهمن امیری

فرزند نوشاد

تاریخ تولد
1348/06/01
تاریخ شهادت
1361/09/04
محل شهادت
شرهانی
محل تولد
فارس - نی ریز - کوشکک
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
تک تیرانداز
نحوه شهادت
مفقودیت
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلو فى سبيل الله امواتا بل احياء عندربهم يرزقون
درود برتمامى مستضعفين روى زمين كه رهبر شان خمينى بت شكن است سلام بر اين امام مبارز و سلام بر تمامى پيروان خط اما م سلام بر برادران و خواهرانى كه برادران خود را در راه تداوم بخشيدن به انقلاب اسلامى از دست دادند و سلام ودرود برروان پاكت اى برادر شهيد كه با نثار جانت درراه خدا به همه ما روحيه دادى و مارا استوارتر كردى اينك راهت را ادامه خواهيم داد وتا آخرين قطره خون خود از اسلام عزيز و وطن اسلامى خود ايران دفاع خواهيم كرد انشا ء الله اينك وصيت نامه خود را شروع ميكنم و بايد فريا د
لا اله الا الله مى گويم اگر من شهيد شدم برمزارم گريه نكنيد و اگر اسيرشدم انتظار آمدن من وحتى يك اسير هم نكشيد و اگر مجروح شدم به ملاقاتم هم نياييد و اگر ناپديد شدم فراموشم كنيد و به يا د شهيد گم گشته در قبرستان كه رفتيد براى من نيز فاتحه بخوانيد يك پيامى هم براى ملت ايران دارم و آن اينكه اى برادران حزب الله امام را هرگز تنها نگذاريد و برادران درسنگر را هم يارى كنيد و اى بى بندوبار دست كثيف رهبرانتان بنى صدر و رجوى در دست آمريكاست و با او همكارى مى كنند از اين كارها دست برداريد و هر چه زودتر به دامان اسلام باز گرديد يك پيام براى برادرانم و پدرم و تشيع كنندگان جنازه ام دارم كه برايم اشك نريزند و سينه نزنند من خوشكام و خوشبختم چرا چون رسالتم را به پايا ن رساندم اگر اشكى برمزار من
مى ريزيد براى اسلا م بريزيد بياييد اشكها را گلوله كنيم وبرسردشمن فرودآ وريم بياييد ناله هايمان را پتك گردانيم و دشمن را خار سازيم اى پدروبرادران عزيزم من شرمنده ام زير ا نتوانسته ام آن حقى را كه برگردن من داشتيد ادا كنم مى بخشيد و اما من از بين شما مى روم ولى بدانيدكه اين مجسمه من از بين شما رفته است من از بين نرفتم بلكه وارد زندگى جاودانه گشتم شما ناراحت نباشيد افتخار كنيد كه چنين فرزند ناقابلى از شما درميدان نبرد حق با باطل براى دفاع از حق و براى الله فدايى گشته است پدر وبرادران و خواهر گراميم من از شما نبودم بلكه امانتى بودم نزد شما مرا قدرتى ديگر كه ما فوق تمام نيرو هاست به صورت امانتى نزد شما گذاشته بود وحال خود را پس گرفت پس شما ناراحت نباشيد بلكه بايد خوشحال باشيد كه اين امانت را به خوبى و به نحو احسن به صاحب اصلى اش برگردانده ايد برادران عزيز م خون من ا ز خون على اكبر امام حسين (ع) عزيز تر نيست پدر وبرادان عزيزم افتخار كنيد كه چنين فرزندى داشتيد وبراى اسلام وقران عزيزهديه كرديد من به كام خود رسيدم چه هدفى بهتر از شهادت من براى رضاى خدا به جبهه رفتم هيچ كس نگويد كه پسر فلانى براى هواى نفس به جبهه رفت خير اينطور نيست من براى دفاع از اسلام و قران عزيز و به امر رهبر عزيزم خمينى بت شكن به جبهه زفتم و تنها خواهشى كه از شما دارم دست از اين اما م بزرگوار بر نداريد و هميشه دعا براى سلامتى ايشان ازيادتان نرود و پاسدار حرمت خون شهداى عزيزمان باشيد شبهاى جمعه دعاى كميل بخوانيد و شبهاى دوشنبه دعاى توسل بخوانيد شهيدان زنده اند الله اكبر به خون آغشته اند الله اكبر خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
به اميدپيروزى تمام‌رزمندگان‌اسلام ونابودى تمام كفار و مشركين جهان
برادر شهيد بهمن اميرى 7/8/1361