کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
09:49
مهرعلی بهروزی

مهرعلی بهروزی

فرزند امیرقلی

تاریخ تولد
1340/06/18
تاریخ شهادت
1361/11/20
محل شهادت
دهلران
محل تولد
فارس -پاسارگاد-علی اباد کمیل
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
تخریب چی
بسم الله الرحمن الرحيم
به کساني که در راه خدا کشته شدند مرده نگوئيد بلکه آنان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي مي خورند. ياد و خاطره برادر شهيدم هرگز فراموش نخواه شد.
در تاريخ هجدهم شهريور ماه هزار و سيصد و چهل هجري شمسي در روستاي علي آباد واقع در بخش سعادت شهر ديده به جهان مي گشايد . خانواده اي کاملا مذهبي ، پدري کشاورز و مادري خانه دار . نامش را مهرعلي مي گذارند ، چه نام زيبا و قشنگي . او مهر و محبت اولين امام و پيشواي خود مولاي متقيان علي (ع) را در دل داشت. او يار و غمخوار تهيدستان و بي بضاعتان بود. دوران کودکي را همانند همه هم سن و سالان خود را به بازي ، تفريح و بازيگوشي مي پردازد . از آنجا که دنيا بازيها و ناملايمات زيادي دارد مهرعلي نيز در دوران کوتاه زندگي اش رنج هاي فراواني را مي بيند که به چند نمونه اکتفا مي کنيم. اواخر بهار پنج سالگي را مي گذراند. که از پشت بام به پائين پرت مي شود. ران پايش مي شکند. از آنجا که در آن زمان سعادت شهر فاقد هر نوع امکانات پزشکي و وسيله رفت و آمد به شهر شيراز بود ، خانواده مجبور مي شوند که توسط شکسته بندهاي محلي پاي او را آتل بندي کرده و تابستان گرم را بدون وسيله خنک کننده به پشت دراز کشيده و با کمک خداوند پايش کاملا خوب مي شود. دوران دبستان را در مدرسه سعدي تحصيل مي کند. طبق گفته هاي همشاگردي هايش هم با هوش و زرنگ و هم شيطان و بازيگوش بود. در اوائل پائيز نه سالگي که قرار بود به کلاس سوم دبستان برود در حين دوچرخه سواري به زمين مي خورد و دستش مي شکند . که اين بار به سفارش درمانگاه سعادت شهر او را به شيراز برده و پس از گرفتن عکس و گچ گرفتن ، دستش بعد از چند ماه بهبودي پيدا مي کند.از کودکي با جزئيات انقلاب آشنا مي شود ، زيرا دو برادر بزرگتر مهرعلي از انقلابيون محله علي آباد بوده اند. به خاطر همين صحبتهاي آنها را در منزل گوش مي کرده .دوران راهنمايي را در مدرسه راهنمايي خشايار تحصيل مي کند . با داغ تر شدن جريان انقلاب مهرعلي نيز بزرگتر مي شده و روز به روز با جريان انقلاب هماهنگ تر مي شده است. در اکثر جريانات انقلاب فعاليت گسترده داشته با دوستانش از نوشتن شعار بر عليه نظام طاغوت و شاه گرفته تا پخش اعلاميه هاي حضرت امام و متن به تظاهرات را به نحو مطلوب انجام مي دادند.
دوران دبيرستان را در دبيرستان شش بهمن تحصيل مي کند . با پيروزي انقلاب با علاقه فراوان خواستار پيوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مي گردد. اول به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ارسنجان درآمده با کجرويها و آنهائي که سپاه را براي کار و درآوردن لقمه اي نان انتخاب کرده بودند ، مخالفت مي کرد . بعد از مدتي جهت عضويت به سپاه پاسداران شيراز رفت و جزء تيپ المهدي شد جزء افراد هوابرد شد .آموزش هاي فراوان ديده ولي متاسفانه با مخالفت رئيس جمهور وقت آقاي بني صدر به برادران سپاهي اجازه پريدن ندادند. مهرعلي عازم جبهه شد و در آنجا آموزشهاي متعددي از جمله تخريب چي و عمومي پاسداران و غيره را مي گذراند. در عمليات رمضان از ناحيه سينه نزديک به قلب زخمي مي شود بهبودي پيدا نکرده که به جبهه باز مي گردد و چون جزء گروه اطلاعات عمليات بوده بايد پشت خط دشمن به همراه چهار تن ديگر حضور پيدا مي کرد . در شب 1/11/1361 مقدماتي والفجر 1 مفقود الاثر مي گردد. که خانواده هر سال و هر روز و هر ساعت منتظر برگشتش بودند تا اينکه در سال 1383 به اطلاع خانواده رساندند که او شهيد است. يادش گرامي ، روحش شاد و خاطره اش جاويدان.