زندگي نامه شهيد حسن رنجبر : شهيد حسن رنجبر در سال 1342 در خانواده اي متدين به اسلام در قريه قصرالدشت کمين به دنيا آمد و تا دو سالگي در آن قريه زندگي را سپري نموده و بعد از دو سالگي با خانواده در سعادت آباد ، سعادت شهر فعلي ساکن شدند و تا شش سالگي زندگي را در خانواده مذهبي گذراند و بعد از شش سالگي براي کسب علم و دانش راهي دبستان وحيد شد و اين شهيد در همان ايام کودکي خيلي علاقه به مدرسه داشت و با سعي و کوشش فراوان با نمرات عالي مقطع ابتدايي را پشت سر گذاشت و بعد راهي مدرسه راهنمايي خشايار شد و در دوره سه ساله مقطع راهنمايي را به اتمام رساند ديگر نتوانست به تحصيلاتش ادامه دهد . زيرا در موقعيتي قرار داشت که پدرش نمي توانست آن را تأمين نمايد و شهيد خودش با سختي هاي فراوان رو به رو شد که مجبور شد که خودش کار کند با وجود اينکه سنش براي کار آمادگي نداشت با سعي فراوان توانست کاري را براي خودش بيابد و مخارج زندگيش را از راه حلال در بياورد در اوايل انقلاب در راهپيمائي ها و همکاري با نيروهاي اسلامي را داشته و توسط پاسگاه ژاندارمري رژيم شاهنشاهي دستگير و به مدت يک هفته بازداشت و زير شکنجه هاي پاسگاه ژاندارمري قرار گرفت که بدن او را با اتو برقي سوزانده بودند و آثارش در بدنش به جا مانده بود . و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در شهريور ماه 1358 ازدواج کرد و بعد از 6 ماه به گارد نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي درآمد در قسمت تيپ 55 هوابرد شيراز مشغول خدمت براي حفظ وطن و ميهن اسلامي ايران گرديد در سال 1359 شهيد حسن رنجبر به جبهه هاي حق بر باطل به جنوب اعزام شد و در سال 1361 خداوند پسري را به او عنايت کرد . و بعد از دو سال مقاومت و استواري در جبهه هاي خرمشهر ، چنانه ، سوسنگرد ، هويزه ، شوش ، شلمچه ، سر پل ذهاب و سومار ، تپه هاي ؟؟؟ در غرب کشور به شهادت نائل آمد و پيکر پاکش در امامزاده حسين سعادت شهر به خاک سپرده شد . روحش شاد و گرامي باد . رحيم جهانگير .
بسم رب الشهدا و الصديقين بنام خداوند شهيدان راستين انا فتحا لك فتحا مبينا به نام خدا و شهيدان پرورش دهنده روح الله بنام خداو شهيدان راه حق وصيت خود را شروع مى كنم سلام و درود بى كران بر امام امت رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران خمينى بت شكن و درود بى پايان برشما امت شهيد پرور انقلاب اسلامى پيامى به تمام خواهران و برادران دارم تا آخرين قطره خون امام را تنها نگذاريد كه خدابا شما ست اى امت شهيد پرور و عزيز با شهيد شدن ما شما بيدارتر شويد زير با رظلم زندگى نرويد پيروزى باشماست واى براحوال كسانى كه دراين جمهورى اسلامى كار شكنى مى كنند و واى بر احوال كسانى كه خون اين شهيدان به خون غلتان را پايمال مى كنند و اى ملت بيدار باشيد نگذاريد دشمن در شما رخنه كند دراين جا با شما خداحافظى مى كنم از شما كسانى كه وصيت مرا گوش مى كنند حلال بودى مى طلبم مخصو صا پدر و مادر عزيزم اگر از من بدى ديده ايد مرا ببخشيد وبراى من گريه نكنيد براى تمام ملت ايران آرزوى پيروزى كامل مى كنم قيم من پدرم مى باشد پدر جان به دست شما بزرگ شده ام فرزند م هم بايدبه دشت شما بزرگ شود مورخه 2/1/61 برادر رنجبر خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما .