بسم الله الرحمن الرحيم . شهيد بوستاني داراي پدر و مادري پير و شکسته و در روستاي محروم به نام شوشني در سال 1342 ديده به جهان گشود البته بعد از پنج خواهر ـ گويا مادر شهيد پاي برهنه تمام امامزاده هاي اطراف را گشته و از خداوند پسري مي خواست بعد از پنج دختر شهيد بوستاني نژاد در سال 1342 از مادري رنج کشيده تولد مي شود . آن هم در خانواده اي بسيار ضعيف روستائي که ساختمان آن کاملا کوچک بود به صورت لوله خاکي شباهت دارد . با تولد شدن شهيد مزبور پدر و مادر کلا اهالي روستا به واسطه اينکه بعد از چندين دختر يک پسر تولد شده است خوشحال و شکرگزاري مي نمود شهيد مزبور در سال 1348 به سن 6 سالگي در دبستان مصيري شوشني مشغول تحصيل گرديد . و بعد از دوران ابتدائي به دبيرستان شريعتي (کورش سابق) روستاي مصيري روانه گرديد . و در حال تحصيل با پدر پيرش همکاري مي نمود . بعلت فقر خانواده گي و کهولت سن پدر نتوانست در مدرسه روزانه ادامه تحصيل دهد از اين رو مجبور شد که روزانه به همکاري پدر پيرش شتافن . و شبانه به مدرسه رفت . وحتي دو ماه هم در کارخانه قند ممسني کارگري مي نمود و شبانه درس مي خواند . تا مدرک سوم راهنمايي را گرفت . خصوصيات اخلاقي شهيد پاکدامنترين و کم حرف ترين بچه هاي روستا بود . به طوريکه افرادي وارد روستا مي شند خيال مي ک ردند شهيد مزبور زبان ندارد و لال است . اما اين طور نبود .بلکه هميشه در مورد سلام کردن هميشه پيش قدم بود . و تا سوالي از او مي شد بي خودي سخن نمي گفت و از همه جالبتر اين بود . خصوصيات عجيب علاقه اي به ائمه اطهار بود . به طوريکه امامزاده اي که در پشت قريه و در دست تعمير بود . شهيد مزبور هميشه جهت مرتب آن همکاري و چند روز پيش از اينکه داوطلب خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي شود گنبدي براي امامزاده آورده بودند شهيد مزبور با رنگ آبي گنبد را رنگ مي زد به قول دوستان شهيد شهيد مزبور گفته بود مي خواهم براي خدمت به جمع آوري برادران پاسدار بپيوندم و اگر شهيد شدم قبرم را همين جا که گنبد را رنگ مي زنم بگذاريد . چندي بعد به تاريخ اسفند ماه به وسيله سپاه پاسداران اسلامي به شيراز از مدت 2 ماه در پادگان امام حسين (ع) دوره آموزش داشت . و بعداز دو ماه روانه مهاباد گرديد . و در تاريخ 28/2/62 در مهاباد به دست منافقين از خدا بي خبر شهيد و هنوز قوطي رنگ خالي شده اي که به دست شهيد گنبد امامزاده را رنگ زده در امامزاده به جاي مانده بود . که جسد مطهر شهيد را به روستا آوردند و همان جائيکه وصيت نموده بود به خاک سپرده شد و چون اولين شهيد روستا بود جنب و جوش عجيبي در روستاي تولد شهيد شد به نوعي که انگار به تازگي انقلاب در اين روستا شده است . و اما از طرفي بقول خواهران و همسايگان شهيد بوستاني نژاد نقل مي کند مادر شهيد بعد از تولد شهيد بوستاني نژاد دو فرزند ديگر دارد که و ذکرش اين بود که يکي از بچه هايم شهيد خواهد شد . تبارک الله چه الهايي بود که مادر شهيد شنيده بود . امام عزيز را دعا کنيد. من ا... توفيق . روحش شاد و راهش مستدام باد .
بسم رب الشهداء والصديقين . وصيت نامه برادر شهيد محمد بوستاني نژاد . قلمم زماني شروع به گريستن کرد که گويا اشکش خون و کلامش پيام بود .به نام خداوند قادر و تهار و عادل و بخشنده مهربان و به نام نامي حضرت محمد (ص) خاتم پيغمبران و به نام مهدي موعود امام زمان (عج) و به نام بنيانگذار جمهوري اسلامي که ما را از دوران ضلالت بار پهلوي نجات داد و راه حرکت به سوي لقاءالله را به مردم نشان داد . اشرف الموت قتل الشهاده . شرافتمندترين مرگ شهادت است آري پيامبر اکرم (ص) رسول خدا چنين فرمود و من نيز پيرو راه ابرمردي چون پيامبرم و درس چگونه شرافتمندانه تر زيستن را از او آموختم و راه پيامبر خدا را پيشه گرفته ام تا در راه او به شهادت برسم و چند قطره خوني را که در بدن دارم نثار دين و رهبر کنم و تنها هدف من اين است که رضايت خداوند تبارک و تعالي را جلب کنم و رهبر همانگونه که پروردگار مي فرمايد : قاتلوا في سبيل الله الدين يقاتلونکم . با آنهائيي که با شما مي جنگند رسول اکرم مي فرمايد : واحين يا رب سعيد او توفني شهيدا : خدايا مرا سعيد زنده بدار و شهيد بميران . آري برادران اين مکتب انسان ساز اسلام است که تنها با خون حفظ مي شود مثل درختي که تنها با آب زنده مي ماند ناراحت نباشيد که اين خونها ريخته مي شود چونکه اينها در راه خدا و اسلام شهيد شدند و اسلام را جاني تازه بخشيدند پدر و مادر لبخندم ، آنقدر هيجان زده و خوشحالم که نمي توانم درست بنويسم و من نمي دانم چرا زودگذر نيست پدر و مادر عزيزم من در دوران زندگيم نتوانستم جبران زحمات شما را بنمايم و من مي دانم که شما حق بسيار بزرگي بر گردن من داريد و بخواست خدا شهادت نصيب مان گرديد . پدر و مادر عزيزم خواهش مي کنم بعد از من گريه و زاري نکنيد زيرا طبق آيه شريفه در قرآن شهيد زنده است شما مادر عزيزم اجر مرا در نزد خدا از بين نبريد فکر کنيد که شب عروسي من است و همانطور خوشحالي کنيد و با گريه خود دشمن را شاد نکنيد . به اميد پيروزي اسلام و مسلمين و به اميد به اهتزاز درآمدن پرچم اسلام در کليه بلاد کفر جهاني . والسلام عليکم و رحمةاله و برکاته . فرزند شما محمد بوستاني نژاد .
