کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
12:38
موسی طاهری پور

موسی طاهری پور

فرزند محمدباقر

تاریخ تولد
1338/07/02
تاریخ شهادت
1366/01/27
محل شهادت
بانه
تحصیلات
ابتدایی
محل تولد
فارس-رستم-اسلام اباد
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
بمباران هوایی
نوع خدمت
سپاه
عضویت
کادر ثابت
بسم الله الرحمن الرحيم . شهيد در روستاي اسلام آباد رستم ممسني در سال 1342 در يک خانواده مذهبي و مستضعف به دنيا آمد در دوران طفوليت مادر خويش را از دست داد وي در رنج و محروميت زيست و تحصيلات ابتدايي را در روستاي خويش گذراند . در کودکي نيز پدرش را از دست داد علي رغم مشکلات خانوادگي و فقر شهيد وارد مرحله تحصيلي راهنمايي شد ولي نتوانست ادامه تحصيل بدهد او موقع شروع شدن نداي الله اکبر و جرقه انقلاب اسلامي فردي تنومند و همگام با انقلاب بود و عاشقانه در فعاليت هاي انقلاب شرکت مي نمودند . پس از پيروزي انقلاب اسلامي که جنگ شروع شد چندين بار داوطلبانه راهي جبهه ها شد ولي طبع پر شور و علاقه شديدش به خدت و شهادت با چندين بار رفتن به جبهه راضي نشد و در سپاه پاسداران ممسني در قالب سپاهيان پاسدار افتخاري به عضويت درآمد و بيش از شش ماه تلاش بي وقفه در جبهه هاي غرب و جنوب سرانجام در مورخه 27/1/1366 در جبهه بانه به وسيله هواپيماهاي دشمن در عمليات فتح 5 به شهادت رسيد و با کوله باري از عشق معبود به لقاء الله پيوست و تنها يادگارش ايوب يک ساله را تنها گذاشت و همه را در غم و سوگ خويش فرو برد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد موسي طاهري
با درود فراوان برروان پاک شهداي صدراسلام تاکنون وبا درود برمهدي موعود ونايب برحقش خميني بت شکن وبنيان گذار جمهوري اسلامي ايران وصيت خود را به ملت ايران وخانواده خودم وقوم وخويشان خود شروع مي کنم راهي که من رفته ام راهي است که بهترين فرزندان اسلام وشايسته ترين بندگان خدا رفتند تا اگر خداوند بزرگ اين روزي را نصيبم بکند تا بجا بماند برادرانم وخواهرانم همسرم وفرزندم وخويشانم از روزي که مرا روانه جبهه کرديد هر وقت به خط مقدم مي روم انتظار دارم هرلحظه به آرزوي ؟؟؟که همان شهادت است برسم اي کاش موقعي که شهادت نصيبم مي شد بالاي سرم بوديد تا دست هاي شما را بوسه مي زدم برادرانم وخواهرانم وهمسرم ونورچشم عزيزم اگر شهادت نصيب من شد دردل خودتان غم فرو ندهيد باز هم تکرار مي کنم راهي که من رفتم راهي که بهترين فرزندان اسلام وشايسته ترين بندگان خدا رفتند پس شما از خودتان اين قدر صبرواستقامت نشان دهيد که مبادا دشمنان داخلي يا کوردلان ؟؟؟داخلي ايران با شهرهاي دگر از شما خوشحال شوند برادرانم شما همچون شهداي ديگر برايم عزاداري کنيد البته ما بعد از عباس بايد علمدار پير جماران باشيم ومانند حسين بجنگيم وحسين وار کشته شويم البته ما بايد همان هدفي که حسين داشت ادامه دهيم وهدف ما بايد هدف حسين باشد در ضمن تنها خواهشي که از شما دارم قبرمن را در کنار قبر برادرم جناب آقاي سيد ابوطالب عبدالهي بگذاريد هنگامي که مرا آوردند به شهر روي طابوتم را باز کنيد که مردم خيال نکنند ما با دست پر مي رويم بلکه اين کفن از ما نيست خلاصه ما بايد براي رضاي خدا بجنگيم تا پيروز شويم واگر شهادت نصيبمان شد همان پيروزي است خواهرانم شما مانند خواهران شهداي ديگر جمهوري اسلامي ايران عزاداري کنيد ودر فرداي قيامت در پيشگاه خدا رستگاريد وشما تا زندگي مي کنيد مانند زينب وفاطمه زندگي کنيدودر پايان از همه دوستان وقوم وخويشان تقاضا دارم هرکس ديانتي در گردن من دارد از بزرگي خودشان ببخشند وحلال کنند.درباره فرزندانم:برادران اميدوارم که بتوانيد فرزندانم سيد ايوب طاهري را که چراغ منزلم واميد زندگيم مي باشد آن را طوري پرورش کنيد که بتواند راهم را ادامه دهد ديگر عرضي ندارم .خداحافظ قربان شما سيد موسي طاهري
افسوس که روح در بدن نيست مرا يک بلبل هست ؟؟؟نيست مرا
دوستان وبرادران مرا ياد کنيد رفتم سفري که آمدن نيست مرا
اگر شاهيت به چرختم ؟؟؟ کنم تو ياد ومرگ اندر کميته
اگر صدسال در دنيا بماني درآخر منزلت زيرزمين است
گل به گل کردم تعريف کنم روي تو را کجا غنچه بچينم ندهد بوي تو را
تنها خواهش من از برادران وقوم وخويشان من اين است که براي من لباس سياه نپوشند وگريه وزاري نکنند. خداحافظ شب حمله شب آخر