کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
07:49
کریم عوض پور

کریم عوض پور

فرزند نصیر

تاریخ تولد
1347/06/30
تاریخ شهادت
1365/10/19
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس -رستم -چهارطاق
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
فرمانده دسته
نحوه شهادت
اصابت گلوله
نوع خدمت
سپاه
عضویت
کادر ثابت
بسم الله الرحمن الرحيم زندگينامه شهيد کريم عوض پور
در چند سال پيش لاله اي روئيد لاله اي که همواره از جويبار ؟؟ عصمت سيراب گشت و هماره نور آفتاب خورشيد عصمت و عفت را بر خود مي پذيرفت .لاله اي در سرزمين غوطه ور در اوج محروميت نامش را کريم گذاشتند کريم در خانواده اي محروم و پاکدامن شروع به زندگي کردن نمود .هنوز چند ماهي از تولدش نگذشته بود که پدرش را از دست داد و از همان کودکي درد يتيمي را چشيد اما سايه پر مهر مادر و عطوفت خداوند اين لاله خردسال را در هم فشاريد تا اينکه به 7 سالگي رسيد . در اين ايام براي ترويج علم و دانش در آموزشگاه مدرسه مشغول به تحصيل گشت و با پشتکار و توکل بر خداوند منان دوران ابتدائي مدرسه را با موفقيت به پايان رسانيد .بعد از سپري نمودن دوران ابتدائي جهت ادامه تحصيل به مدرسه راهنمائي روستاي پرين مراجعت نمود و در آنجا مشغول به ادامه تحصيل شد و کلاس اول راهنمائي را به پايان رسانيد .اما در اين ايام بود که اين ستاره تابناک خود را وظيفه لبيک گفتن به نداي امام حسين عليه السلام مي داند که هر لحظه ندا مي زند هل من ناصر ينصرني خوني پاک و پر خروش سالار شهيدان در حفرات قلب کريم فوران زند . بعد از گذراندن کلاس اول راهنمائي در جمعيت هلال احمر شهرستان نورآباد ممسني جهت امداد گري و ياري دادن به ؟؟؟ هميشه پيروز اسلام ثبت نام مي کند و با اشتياق فراوان دوره امدادگري را به پايان مي رساند همواره هوش و ذهنش بر اين بود که چگونه قطره اي از درياي بي کران زاهدان باشد که دين اسلام را تاکنون زنده نگه داشته اند . هدفش اسلام بود و سرانجام بعد از اتمام دوره امدادگري راهي وادي عشق و ايثار گرديد و در جبهه هاي نبرد مشغول انجام وظيفه شد و مدت پنج ماه در جبهه مجنون مشغول امدادگري رزمندگان اسلام بود و هيچگاه صد دين راه خاطر آسوده آن شهيد بزرگوار را نمي آزاريد و همچون کوهي استوار در مقابل امواج پر تلاطم سختي ها و مشکلات مقاومت ؟؟؟ از پايان ماموريت به خانه برگشت اما شکوه يار و ؟؟؟ صادقانه سنگرنشينان يک لحظه حتي کمتر از لحظه هاي به او تحمل در خانه ماندن را نداد و براي بار دوم راهي سرزمين عشق و ايمان شد و مدت سه ماه در منطقه سردشت کردستان مشغول انجام وظيفه شد .شهيد بزرگوار هميشه اوقات در خانه ماندن را در ايام ننگ مي دانست و هميشه براي ياري به دين اسلام و رزمندگان اسلام کوه ستيز بر خود مي باليد بعد از پايان دوره سه ماه به خانه برگشت و براي ؟؟؟؟ زندگي خود و خانواده اش چند ماهي به شغل کارگري پرداخت اما آن کس که تو را شناخت جان را چه کند در اين مدت شب و روز در فکر جنگ بود هيچگاه مسئله جنگ از خاطره اش دور نمي ماند و همين امر سبب شد که شهيد عزيز با ثبت نام کردن در امر پاسداران افتخاري براي بار سوم راهي جبهه هاي نبرد شد و سرانجام بعد از چند ماهي خدمت کردند در جبهه هاي فاو و جزيره مجنون طي مرخصي چند روزه اي به خانه آمد و در همين مدت عروسي نمودند .بعد از گذشت پانزده رو ازدواج شهيد بزرگوار تاب دوري همسنگرانش را نداشته و دوباره راهي جبه ها مي شود در اين ايام عمليات پيروزمندانه کربلاي چهار شروع مي شود که جوانمردانه در آن شرکت نموده و بعد از عمليات طي يک مرخصي کوتاه مدت به خانه بر مي گردد اما چون همسنگر دلير مردش جان محمد نامور را در اين عمليات از دست داده بود اين بار بيشتر از هميشه اوقات در خانه نشستن را ننگ مي دانست در اين موقع مجال را بر خود تنگ ديد و دوباره راهي جبهه شد و توفيق شرکت نمودن در عمليات کربلاي پنج را نيز به دست آورد پيروزمندانه بود که شمع وجودش سوخت و نور پر فروغش براي او و همه نسلهاي آينده راهنما گرديد و سرانجام در تاريخ 19/10/65 در جبهه شلمچه خون مطهرش لوحه زرين فتح پيروزي را امضاء نمود اميد است که همه ماها در تداوم راهش پيشقدم بوده و سلاح اين شهيد عزيز را بر زمين نگذاريم و بيرق اسلام را تا ؟؟؟ مطهر حسين عليه السلام بر دوش مي کشيم .
بسمه تعالي
سلام و درود بر روان پاک شهيدان از صدر اسلام تا شهيدان کربلاي حسين عليه السلام و سلام و درود بر منجي انسانها و سلام بر نائب بر حقش بنا بر سنت الهي و پيامبر گرامي صلي اله عليها هر مسلماني بايد هميشه در هر زماني وصيتنامه اي از خود داشته باشد بنا بر همين سنت الهي لذا اين بنده حقير چند کلمه اي به عنوان وصيتنامه مي نويسم تا اگر خداوند بزرگ لطف و رحمت فرمايد و شايد اين بنده حقير لياقت کشته شدن در راه خدا را پيدا کردم و توانستم حق خود را نسبت اسلام و دينم را ادا کنم مادر و برادران گراميم مي دانيم که ؟؟؟ گردن اين بنده حقير داريد ولي اميد دارم که شماها هم افتخار کند که چنين فرزندي در خانواده داشته ايد که توانسته است گام کوچکي در راه اسلام بردارد و اميدوارم که شما هم هميشه براي من دعا کنيد و تا شايد مورد لطف الهي قرار بگيرم و نماند و هيچوقت چهره شما را نپوشاند و شايد من خيلي نسبت به شماها ظلم کردم چون شايد هيچوقت او از دستم راضي نديده باشيد ولي مادرجان به بزرگوار خودت مي بخشيد و شماها حتما ؟؟؟ که من چرا اين راه را انتخاب کردم براي آنکه ادامه دهنده راه حسين عليه السلام و برادرانم باشم مادر و برادران عزيزم اگر کشته شدم از جوان ناکام علي اکبر حسين عليه السلام و نو داماد قاسم براي شما عزيزتر و نزديکتر نيستم اگر بدنم تکه تکه و از وسط ؟؟؟؟ ؟؟ از هدايت نصير نظري و نعمت اله انصاري براي شما عزيزتر نيستم و اگر جسدم هم بيدار نشد از هوشنگ انصاري و چوپان رستمي براي شما عزيزتر نيستم و نبايد شماها هيچ ناراحت نشويد واي بر سر من که هيچوقت ؟؟؟ ؟آنها هم حساب نمي شوم مادر عزيزم اميدوارم که من وصيت کوچک را از اين فرزند حقيرت بپذيري که اگر من کشته شدم جسدم را در نزديکي جاده بگذاريد و به اين شهيدان بگوئيد که من تا اندازه اي که توان در وجودم بود راه آنها را ادامه دادم ولي افسوس که عمر بيش از اين کفايت نکرد و ؟؟؟ من روزي هزاران بار زنده مي شوم و باز در راه خدا بدنم پاره پاره از دم تير مي گشت و در پايان سلام مرا به کليه دوستان و اقوامان و خويشاوندان از کوچک تا بزرگ برسانيد و از برادران عزيزم مي خواهم که تا مي توانيد به آن مادر گراميمان احترام بگذاريد که او تنها نماند چون در کوچکي هم بدور هم مادرمن بوده است و برادران عزيزم اگر ناخلفي از دست اين بنده حقير ديده ايد از بزرگواري خودتان ببخشيد و خواهران گراميم تنها وصيتي که از شما عزيزانم دارم اين است که زينب وار زندگي کنيد و نگذاريد که دشمن به روي ما بخندد و اميدوارم که برادران عزيزم سنگر که همان کشاورزي مي باشد نگذاريد که خالي بشود چون به گفته امامان کشاورزان و عشاير ذخائر مملکت هستند مادرجان اميدوارم که تو هم مثل سکينه و زينب و مثل کوه استوار و سربلند باشيد و از شما مي خواهم که تا مي توانيد محافظ و مدافع انقلاب باشيد که اين انقلاب دسترنج خود ماها مستضعفان مي باشد و تنها وصيتي که در آخر دارم اين است که در آنجاها کسي ؟؟؟ عروسي و يا جشني داشت بگذاريد که ؟؟؟ انجام شود و نگذاريد که کار آنها به عقب افتد چون ما به راه حسين و در را خدا جهاد کرده ايم و تا ابد زنده خواهيم بود و از کليه برادران و همرزمان مي خواهم که نگذارند امام تنها بماند خوشي هاي دنيا زودگذر مي باشد . اي خداوند که جان بر من بي جان دادي ، در بدر بودم و اکنون سر و سامان داري ، متوسل به تو گشتم که دهي آرامش ، به وجودم تو همه راحت چندان دادي ، والسلام عليکم و رحمه اله و برکاته ، دوستدار برادر حقير همه شماها عزيزانم کريم عوض پور.