بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد علي ناز نامور
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احيا عندربهم يرزقون.شهيد علي ناز نامور در سال 1349 در يك خانواده محروم و ساده و مذهبي در روستاي ضامني ديده بجهان گشود.شهيد زندگي نامه شهيد سراسر رنج و پر مخاطره اي داشت.وي فردي ساده و بي آلايش بودو تحصيلاتش در سطح ابتدائي بود.بعلت نامساعد بودن شرايط زندگي نتوانست ادامه تحصيل بدهد.و به خاطر علاقه وافري كه به كشاورزي داشت و همچنين تاكيد پدرش در اين مورد مجبور بود در كنار پدرش به كار كشاورزي ادامه دهد.شهيد عزيز در رابطه با سله ارحام بسيار توجه داشت.و هميشه به اقوام و خيشان خود سركشي مي نمود.و چون فردي ساده و زحمتكش بود مردم وي را بسيار دوست مي داشتند و در محيط خانواده مطيع امر پدر و مادر و برادران بزرگتر از خود بودو به افراد بزرگتر از خود احترام بسيار مي گذاشت.شهيد علاقه داشت تا همچون ديگر رزمندگان به اسلام خدمت كند.بنابراين تا مدتي در گروه مقاومت روستايش فعاليت مي كرد.تا اينكه شور و هيجان براي رسيدن به جبهه در وجودش شعله ور گرديدو طاقت دوري از رزمندگان را نداشت.و پس از اينكه برادر ديگرش از جبهه برگشت.وي سنگر كار و كشاورزي را رها نموده و به ياري رزمندگان اسلام شتافت و به نداي رهبر انقلاب لبيك گفت.ويبراي تحقق اهدافش در كاروان عظيم سپاهيان محمد صلي الله عليه و اله ثبت نام نموده و در تاريخ 8/9/1365 با قلبي سر شار از عشق و علاقه به اسلام و وطن راهي جبهه هاي حق عليه باطل شدو سرانجان در عمليات غرور آفرين كربلاي 5در جبهه شلمچه شركت نموده و در تاريخ 19/10/1365 به درجه رفيع شهادت نائل آمد.و با خون سرخش درخت اسلام را آبياري كردو به اهدافش جامه عمل پوشانيد.آري در مكتب افتخار آفرين اينان شهادت پايان مرگ و بردگيهاست.و يك حركت تكاملي بسوي الله و آغاز حيات جديدي است.آري علي ناز نيلوفر عشق ما به وصال يگانه معبود خويش رسيد.ولي ما را بادنيائي از غم و اندوه تنها گذاشت و ما هيچگاه او را فراموش نخواهيم كرد و راهش را ادامه خواهيم دادو براستي مصداق اين كلام است كه در نامه محبت آميز خود به خانواده اش چنين نوشته بود:خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است...باد از جانب خوارزم خزان است. يادش گرامي و راهش پر رهرو باد.خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.والسلام.