بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيده طيبه تازنگ -وي درخانواده اي متوسط ومذهبي در سال 1319 هجري قمري در شيراز به دنيا آمد در سنين 3 سالگي پدرش وفات يافت مادرش که شير زني بااخلاص فراوان فرزندان رابزرگ کرد ايشان در آخرين فرزند خانواده بود چون مادرش کوشا بود و درهم وغم مادرش شريک و آبروئي وصف ناپذير بزرگ شدند تا اينکه با يکي از اقوام خودشان حاج امان الله اسماعيلي برادر شهيد ماه سلطان اسماعيلي در سروستان ازدواج نمود وي داراي دو فرزند ذکور و 5 دختر گرديد که 3 تا از د خترانش ازدواج نموده اند ودرخانه داري زني بي نظير و کدبانوئي به تمام معنا بود هميشه مخالفتهاي بين خانواده را با تدبير خاصي پايان ميداد و بسياري از جوانان به خاطر مسائل ناراحتي زندگي با نصيحتهاي مادرانه ايشان با دلگرمي تمام به زندگي ادامه ميدادند هم اکنون از فراق ايشان در سوزوگداز هستند شوهرش چون مريض شد مدت 2 سال مانند پرستاري دلسوز او را درک مينمود نامبرده آنچنان با تدبير بود که هيچگاه کسي متوجه نشد که چگونه به زندگي پر رفت وآمد ميرسد .آنچنان در امور خانه داري و تربيت فرزندان موفق بود که هيچگاه کوچکترين خلافي از فرزندان او کسي مشاهده نکرد او در اين نکته بسيار مشهور بود که نصب العين اقوام دلسوزي نسبت به هم نوع خود داشتند او دوستي بود براي همسرش و مونسي براي فرزندانش ازهوش وذکاوتي بالا برخوردار بود به طوريکه اندک سوادي بدون رفتن به مدرسه آموخته بود سر وقت نماز مي خواند ايشان شب عاشورا که به ياد امام حسين سفره مي دادند چه اندازه زحمت ميکشيد و به عشق سرور شهيدان چند شب و روز استراحت و خواب را به خود حرام مي نمود و وسائل سفره سيدالشهداء راتهيه مي نمود شهيده پس از اينکه مطلع شد براي زيارت و به جاي آوردن فريضه حج ثبت نام نمودند و امسال به مکه مکرمه اعزام ميشوند در هنگام خروج از خانه آنچنان بر افروخته شده بود که انسان رابه ياد ياران امام حسين (عليه السلام ) لحظه شهادت مي انداخت در اين سفر زياد گريه ميکرد و هر سوالي را باگريه پاسخ ميداد ولي دليلش را بازگو نمي نمود .مثل اينکه از چيزي خبر داشته باشد او عاشق و معشوق خدا بود و هيچ کس نتوانست وي را از فرمان امامش منصرف کند مي خواست که کارها را به نحو احسن انجام دهد تا فريضه اش مقبول درگاه احديت شود وبالاخره در روز جمعه خونين ايشان يه دست دژخيمان آل سعود مفقود ميگردد .