بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد يوسف ثريا - ايشان در تاريخ 1/1/1350 در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود و تا سن 6 سالگي در دامان مادري مؤمن پرورش يافت و در سن 6 سالگي در همان روستاي مهارلو قدم به دبستان شهيد ستار خرم نهاد و مشغول به تحصيل شد دوره ي ابتدائي را به خوبي و موفقيت پشت سرگذاشت و دوره ي راهنمايي را در مدرسه سادات مهارلو به پايان رسانيده و در همين زماني هم که مصادف با جنگ تحميلي بود در سال 1365 يکسره وارد دانشگاه عشق شد دانشگاهي که تمام وجودش عشق به خدا و ميهن اسلامي بود و او با قلبي سرشار از عشق و محبت در راهي گام نهاد که سرانجامش رضايت محبوب بود و در اين راه يک لحظه آرام و قرار نداشت او با همه وجودش از جبهه و اسلام و امام خميني ( ره ) سخن مي گفت تا اينکه درس را رهعا کرد و با دو نفر از هم رزمانش بنامهاي غلامرضا ؟؟؟ و مجتبي مسيح زاده نداي امام خميني مرا لبيک گفتند و با عشق و علاقه به خد ا و اسلام و امام و دفاع از ارزشهاي اسلامي و ميهن عازم جبهه ي حق عليه باطل شد مدتي در جبهه ي حق عليه باطل جنگيد و در عمليات کربلاي 4 در جزيره ام القصر با رشادتها و لاوريهايي که با ديگر رزمندگان اسلام از خود نشان داد همانند قاسم بن حسن که عمويش در شب عاشورا گفت مرگ را چگونه مي بيني گفت عموجان مرگ مثل عسل و يا از عسل هم شيرين تر است ، به فيض عظيم شهادت نائل آمد و جسد پاک و مطهرش مانند شهداي کربلا در خطوط همان جان بود و سرانجام با تمام شدن جنگ تحصيلي و پس از 10 سال با کوشش برادران شناسائي شد . پيکر پاک و مطهرش بر روي دستان هم رزمانش تشييع و در زادگاهش روستاي مهارلو به خاک سپرده شد . روحش شاد و راهش مستدام باد