بسم الله الرحمن الرحيم . شهيد جهادگر و ايثارگر سيف ا... جاويد در يکي از روزهاي سال 1322 در سروستان و زادگاهش محل هفتو ديده به جهان گشود . آن هم در خانواده اي مستضعف و بي بضاعت خانواده اي که با آن همه رنج و زحمت و مشقت به زندگي ساده خود عشق مي ورزيدند و به همين دليل بود که به خاطر کمبود امکانات مادي خانواده به شغل کارگري پرداخت تا بتواند کمک خرجي جهت خانواده اش باشد . شهيد جاويد قلبي مملو از عشق به خدا و اسلام و روحي پرتلاش و ناآرام در راه تحقق اهداف عاليه و عشق به امام همين بس که با وجودي که داراي هفت نفر عائله تحت تکفل بود همه را رها کرد و رفتن به جبهه مقدم بر همه چيز دانست . آري اين چنين است که خدا عاشقان پاکباز خويش را به سوي خود مي برد و در ملکوت اعلا جاي مي دهد . سيف ا... شهيدي از تبار حسيني بود که زندگيش راه گشاي شهادتش شد . سخن از شهيدي ايثارگر و داراي اخلاقي خوش که با هر کس برخورد داشت انسان را تعجب وامي داشت . شهيدي که سرباختن در راه مکتب و ملتش افتخار خود مي دانست . خصائص و فضائل و اخلاق و رفتار و صفاتش در طول زندگي نشانگر طريق انتخابش بود . صفات برجسته او آنچنان از ديگران متمايزش کرده بود که در ميان همسانش زبانزد دوستان و آشنايان بود . چهره ملکوتيش که نور خاصي بدان بخشيده بود چنان گيرا و زيبا مي نمود که هر بيگانه اي با اولين نگاه تقوا و اخلاص را در صورتش مي يافت . ولي خوشا به سعادتش که چه زود انتخاب کرد و چه خوب نوشيد شراب شهد آفرين شهادت را . شهيد جاويد اين مطلب را به خوبي درک کرده بود که اين دستهاي گره کرده اي که به آسمان بلند است و با شعار مرگ بر آمريکا و ديگر عيادي و اعمالش آسمان ايران را پر از هياهو کرده است بايدب به هر وسيله که انسان در توان دارد در مقابل دشمنان اسلام قيام نمود و از بهترين ثمره زندگي خود که همانان جان شيرين و عزيزش مي باشد گذشته و دوشادوش برادران رزمنده آن زاهدان شب و شيران روز بر عليه کفر جهاني ايستادگي کرده و از اسلام و از انقلاب محافظت نمايند . لذا وظيفه خود دانست که از طريق ستاد پشتيباني جهاد سازندگي سروستان عازم جبهه هاي نبرد حق عليه کفار گردد و دين خود را نسبت به اسلام و انقلاب ادا نمايد . که بالاخره به آرزوي خويش که همانا شهادت در راه خدا بود رسيد . والسلام . روحش شاد و راهش پررهرو باد .