کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
07:22
غلام رضا معصومیان

غلام رضا معصومیان

فرزند روح اله

تاریخ تولد
1349/06/21
تاریخ شهادت
1366/01/20
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس - سروستان - سروستان
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد غلامرضا معصومي : غلامرضا معصومي در روز 21/6/1349 در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود و پس از گذراندن دوران کودکي وارد دبستان شد و در مدرسه ي کمالي (شهيد رجايي) مشغول تحصيل شد پس از گذراندن دوره ي ابتدايي که با رضايت کامل از معلمان و مديران دبستان با معدل بالا کلاس پنجم ابتدايي را تمام کرد و وارد دوره ي راهنمايي شد ولي از آن جا که استعداد خوبي داشت هميشه مورد تشويق معلمان و هم کلاسي ها قرار مي گرفت . دوره ي متوسطه نيز با موفقيت کامل به پايان رسانيد و با رتبه بالا وارد دبيرستان شهيد مطهري گرديد . در سال 1362 وارد بسج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سروستان گرديد و با اين که سني نداشت مشغول فعاليت گرديد و به عنوان يک نيروي فعال شناخته شده بود زياد نگهباني مي داد و چون جثه اي کوچک داشت نمي گذاشتند که به گشت شهري برود و با زور همراه گشتي ها مي رفت و به اين کار عشق مي ورزيد و در پايگاه مقاومت شهيد باهنر نيز فعاليت زيادي داشت و وقتي که به جبهه مي رفت فعاليت زيادي داشت . مخصوصاً بعد از شهادت عزيزان در کربلاي چهار مسئول پايگاه احساس تنهايي مي کرد و در پايگاه مقاومت شهيد باهنر فعاليت زيادي داشت . وقتي براي اولين بار در تيرماه سال 1363 به جبهه اعزام شد به خاطر جثه ي کوچکي که داشت موقع خداحافظي ديگر عزيزان رزمنده نامبرده را روي دست گرفته بودند و سوار ماشين کردند . خيلي خوشحال بود که توانسته بود به جبهه برود در اولين بار به عنوان تک تيرانداز مشغول خدمت شد و پس از اتمام مأموريت به سروستان برگشت و مشغول ادامه تحصيل شد . براي بار دوم همراه با شهيد اصغر کمالي و دو تن از برادران با لشکر ثارالله اعزام شد و با اخلاق خوبي که داشت مورد علاقه هم رزمانش بود و در آن مأموريت که بود آماده ي عمليات مي شوند ولي عمليات لغو مي شود و با اتمام مأموريت به سروستان بر مي گردد و مشغول تحصيل مي شود و سپس در فروردين سال 1365 به جبهه اعزام مي شود در لشکر المهدي در سمت مخابرات گردان مشغول خدمت در منطقه فاو مي شود و با روحيه اي باز ديگر برادران را تشويق کرد و به آنان روحيه مي داد بعد از برگشتن و ادامه تحصيل براي چهارمين بار و آخرين بار به جبهه اعزام مي شود و در گردان هميشه پيروز فجر در لشکر المهدي مشغول خدمت مي شود و به خاطر اخلاق خوش و لبان پر خنده و ورزيدگي و خضوع و روحيه اي که داشت همه برادران سروستاني به او علاقه داشتند که وي پهلوي آن ها باشد و با خنده و شادي نمي گذاشت که آن ها در فکر و ناراحتي فرو روند و روز به روز بچه ها به اين عزيز علاقه مندتر مي شدند و گويي که شهادت را حس کرده بود و مقام خودش را در نزد خدا مي ديد و به خاطر همين هم شب هاي عمليات شاد و خندان تجهيزاتش را مي بست و آماده ي رزم مي گرديد و در طول اعزام به جبهه آموزش هاي شنا - قايقراني و غيره ديد و به آمادگي کامل آماده نبرد بود بالاخره در عمليات کربلاي هشت در ساعت 11 شب در تاريخ 18/1/1365 توسط مزدوران بعث به درجه شهادت نايل مي شود . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد غلامرضا معصومي
ان الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه ( قران کريم) بدرستي که خدا مي خرد جانها و اموال ايشان و در عوض بهشت مي دهد .شکر خدايي را ک توفيق يافتم که در راه مبارزه حق عليه باطل شرکت کنم و آن چه را که دارم د ر؟؟؟ نهاده تقديم ايزد منان کنم . و آن چه حسين عليه السلام و يارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام ؟؟؟ را دوران مي گشتند .مي روم اکنون مي روم که با خدايم ملاقات کنم ميروم تا آتشي را که در درونم مشتعل شده خاموش کنم . من اکنون به سوي سنگر خالي مي روم رزم به سوي لانه با صفاي جبهه جنگ پرواز مي کنم که دشمن بداند هيچ موقع سنگر خالي نمي ماند . و تو اي همرزم و دوستم خود بهتر مي داني که اين انقلاب به چه نحوي به پيروزي رسيد . با کشته شدن علي اکبرها و علي اصغر ها و حبيب ابن ظاهرها نکند خداي ناکرده بي تفاوت بنشيني و دنيا را بر آخرت ترجيح بدهي و هيچ حزن و اندوهي به خود راه نده که ما پيروزيم . اما پدر و مادر نمي دانم چگونه از شما تشکر کنم چون که زياد بر گردن من داريد . من تا به حال توانسته ام خدمات شما را جبران کنم و مي دانم چه سختي ها و مشقت ها ؟؟؟ و مرا برزگ کرديد که فقط خداست که مي تواند اجر و مزد شما را بدهد و ؟؟؟ مثل هميشه دست از امام و ياران او نکشيد و در خط امام و حامي ولايت فقيه باشيد . پدر و مادر خوشحال باشيد که فرزندي براي حفظ اسلام داديد و از خداي خود بخواهيد که مرا ببخشيد و بپذيريد کاري نکنيد که دشمنان اسلام خوشحال شوند و اگر خواستيد گريه کنيد در جاي خلوت باشيد تا اين سيه دلان بفهمند که ما بر حقيم . خواهران و برادرانم شما بايد با اسلام باشيد و دست از امام و جبهه نکشيد و تو اي خواهرم حجاب خود را رعايت کن که اگر حجاب را رعايت کني مثل اين است که در ميدان نبرد مي جنگي و شما اي برادرانم هميشه به ياد خدا باشيد و دست از امام برنداريد و هميشه در رابطه با امام و جبهه باشيد و جبهه ها را خالي نکنيد و خداي ناخواسته فکر نکنيد که بگوييد جبهه ها به ما نياز دارد نه بلکه ما به جبهه نياز داريم . امت حزب الله جبهه را پر کنيد چون که حسين زمان در جبهه ها پيدا مي شود از خانه و کاشانه خود بيرون بياييد و دست از مال و فرزند بکشيد و به ياران موقعي مي باشيد که پدر از پسر فرار مي کند و گوهر ؟؟؟ خود و همه فرار مي کنند و به فکر عمل و پاداش اخروي خود هستند . آري عزيزان به ياد آن لحظه باشيد که هيچ چيز جز عمل نيکتان همراه نداريد .و اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنان که پيرو خط امام خميني نيستيد و به ولايت او اعقتاد ندارند بر من نگريد و بر جنازه من حاظر نشويد اما باشد تا خون شهدا آنان را نيز تحول سازد و به رحمت الهي نزديکشان کند . سلام من را به رهبر برسانيد و بگوييد که تا آخرين قطره خون که در بدن دارم سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد با خدا پيمان مي بندم که در تمام عاشوراها همراه با حسين وياران حسين همراه باشم و سنگر ياران او را خالي نکنم . اما پدر و مادر نمي دانم چگونه از شما تشکر کنم و چون که زياد حق گردن من داريد که من تا به حال نتوانسته ام خدمات شما را جبران کنم و ميدانم که چه سختي ها و مشقتها را به خود چشانده ايد و مرا بزرگ کرده ايد که فقط خداست که مي تواند اجر شما را بدهد و بس . و در آخر از تمام دوستان و آشنايان حلاليت مي طلبم . والسلام . غلامرضا معصومي بتاريخ 8/12/65 ساعت 7:30 صبح . روحش شاد و راهش پر رهرو باد و بر شادي روح اين شهيد بزرگوار بسيجي عاشق و در خط امام ولايت فقيه فاتحه قرائت مي کنم با صلوات بر محمد ( ص ) .خانواده محترم شهيد - بنياد شهيد انقلاب اسلامي سروستان .