بسم اله الرحمن الرحيم
متن وصيتنامه شهيد مفقودالجسد عنايت اله ثانوي دانش آموز سال سوم سوم دبيرستان شبانه توحيد .خدايا! نمي دانم وصيتم را با خون بنويسم يا با قطرات اشکي که از شوق رسيدن به لقائت از ديده ام جاري است . "السلام عليک يا ابا عبداله و المستشهيدن بين يدک و سعه الله و برکاته رضيت بالله ربا و به محمد صلي الله عليه بنياد؟؟؟؟؟ دنيا و با القرآن کتابا و بالکعبه قبله و بعلي و ؟؟؟ صلوات الله ائمه و محمدالله من اول الدنيا الي فنائها و من الارض ما بقائها .يا ايها الذين امنوا هل اولکم علي تجار تنجيکم من عذالب اليم تومنون بالله و رسوله و تجاهدون في سبيل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خيرلکم ان کنتم تعلمون ." صف 10 ، 11 ، اي اهل ايمان ايا شما را به تجارتي سودمند دلالت کنم که نجاتبخش از عذاب دردناک آخرت باشد ؟ به خدا رسولش آوريد و ما مال و جان خويش در راه خدا جهاد کنيد که اگر بدانيد اينکار را ؟؟؟ تجارتي برايتان بهتر است . آري مبارزه بين اسلام و کفر از صدر اسلام تاکنون بوده و بر هر مسلماني واجب گرديده که هرگاه دشمنان اسلام بخواهند اسلام را مورد هجوم قرار دهند به دفاع برخيزد و با آنها کارزار نمايد و گر چه جنگ جهاد در راه خدا به ظاهر ناپسند است و عده اي غفلت زده برابر دلبستگي وعشق به دنيا خود را از اين رحمت الهي محروم مي سازند اما در حقيقت اين بهترين نعمتي است که خداوند براي آزمودن بندگانش نازل مي فرمايد و تنها اولياء خاص الهي که شرکت در اين امر برايشان بالاترين عبادت و بزرگترين موفقيت است از اين نعمت ؟؟؟؟ الهي بهره مند مي شوند . حکم جهاد بر شما مقرر گرديد ، حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است ليک من چه بسيار شود که چيزي را ناگوار پنداريد ولي در اصل خير و اصلاح شما در آن بوده و چه بسي شود که چيزي را دوست مي داريد و اما در واقع جز شر و فساد شمار آن نيست حال که کفار آشکارا از هر طرف متحد شده و با خيال با طنشان مي خواهند اسلام را از صحنه روزگار بردارند بايد اندکي تفکر کرد ، که آيا بايد سکوت در برابر ظالم را انتخاب کرد و تن به ذلت داد و با دست خويش خود را در پرتگاه ذلالت و گمراهي افکنند ، يا نه ، بلکه بايد همانند سيدالشهداء عليه السلام در برابر ظالم قيام کرد و حق مظلوم را از او گرفت ."هيهات من الذله و و اني لا اري الموت ؟؟؟ السعاده و الحياه من الظالمين الابرار ." سازش با ظالميان از ما بدو است و من مرگ در راه خدا را جز سعادت و زندگي و سازش باظلم را جز ننگ و بدبختي نمي بينم .بنابراين حقير براي دفاع از اسلام و ادامه دادن راه شهدا رفتن به جبهه حق را بر هر کاري ديگر ترجيح داده و مي روم تا در ميدان عشق با عاشقان الله همرزم و بيمار شوم تا شايد بتوانم اندکي از دين خود را نسبت به اسلام و شهداي گلگون کفن ادا نمايم .اين راهي هم که مي روم راه حق است و آن را آگاهانه و به طور آزاد انتخاب نموده ام ، راه رسول اکرم صلي اله عليها است که حسين بن علي عليه السلام نيز با ريختن خون خويش آن را پيموده و من نيز به عنوان يکي از پيروان حسين شهيد عليه السلام با عزمي استوار در اين راه قدم مي نهم و اگر در اين راه خداوند متعال بر بنده ضعيفش منت نهد و شهادت را به من عطا فرمايد. از آن استقبال مي کنم ، و شهيد شدن را سعادت مسلمين مي دانم و خدا آگاه است که شهادت را نمي بينم مگر چشمه آب ذلال و گوارائي که تشنه کامي در بياباني گرم و سوزان به آن دست يافته باشد و هزار ها بار کشته شدن در اين راه را بر مردن درون بستر ترجيح مي دهم زيرا " ليرغب و المومن في لقاء به محقا" مومن بايد عاشق رسيدن به خداوند شهادت باشد . اي خوشي چون مصطفي روح حماسي داشتن ، جامه تقوي براي رزم بر تن داشتن ، وارث ميراث خونبار حسين بن علي ،بودن و اين گونه ميراثش به جا گذاشتن ، با خداداد و ستد کردن در اين بازار گرم ، مال و جان دادن برات ؟؟؟ برداشتن ، و قبل از هر چيز ديگر به نائب به حق امام زمانم بگويم : اماما ! اي آفتاب عالمتاب حقيقت و اي نور درخشان هدايت سوگند به يگانه معبودم و خون سرخ شهدا ، حاضر نيستم که خداي ناکرده خاري در پاي رهبر عزيزم ؟؟؟؟ و من آسوده خاطر باشم ، حتي اگر به قيمت زندگيم تمام شود . پدر و مادرم گر چه سالهاست زحمت مرا کشيده و حقي بر من داريد که اگر تمام گياهان به کاغذ و قلم و آبها به مرکب تبديل شوند و جن و انس و ملائکه ها تمامان نويسنده شوند قادر به نوشتن اندکي از آنها نيستند و حقير هم نتوانستم در قبال اين حق فرزند نيکو و شايسته اي برايتان باشم و اندکي از حقتان را ادا نمايم از شما و همچنين برادران و خواهران ام تقاضا دارم بنده سرا پا تقصير را حلال کنيد و از درگاه خداوند بزرگ برايم طلب مغفرت نمائيد و در اين راه اصلا ناراحت نباشيد و صبر و شکيبايي پيشه کنيد و ان هم ان شاء الله براي خدا باشد و فقط فقط براي سلامتي امام دعا کنيد و پيروي اسلام و نيز تمام کساني که مي شناسند مرا ، تقاضا دارم که بنده حقير را ببخشند و دعايم کنند . امت شهيد پرور ايران ، اي امتي که با دادن هزارها قرباني دين جاويد محمد صلي الله عليها را زنده و پا بر جا و دشمنان را در پيشگاه خدا رسوا نموديد ، اميدوارم به خداوند بزرگ که هميشه گوش به فرمان رهبر عظيم الشان انقلاب باشيد و با بر پا نمودن سنگر شهدايي مظلوم و بي گناه همچون بهشتي و دستغيب به کفار و منافقين بگوئيد که آيا ما اين عمل باطلشان مي خواهند مرغابي ها را از آباد بترسانند يا عاشقان را از رسيدن به معشوق و مبادا به خاطر شايعه ها و کمبودها و ميل به راحتي و يا ترس از ابرجنايتکاران تاريخ و نداشتن تحمل سختي ها و ديگر وسوسهاي شيطاني به انقلاب اسلامي پشت کنيد و نائب امام زمان را تنها بگذاريد و نسبت به حفظ اين انقلاب اسلامي مظلوم بي تفاوت نباشيد که حفاظت و نگهداري از اين انقلاب همان حفظ و نگهداري احکام الهي است و فقيه عاليقدر آيت الله منتظري را دريابيد و بدانيد کسانيکه بهر نحوي با او مخالفت مي کنند با رهبر انقلاب مخالفند ، زيرا رهبر عزيزمان فرمايد : نه يک بار نه دو بار بلکه چندين بار در او خلاصه مي شوم و اميدوارم به خداوند بزرگ که مسئوولين امر پاسداري از خون شهدا را فراموش نکنند و مواظب اعمال خويش باشد زيرا : " اذا اصلح العالم صلح الناس و اذا فسد العالم فسد العالم و اذا صلح الرئيس صلح ؟؟؟ و اذا فسد ؟؟؟ فسد ؟؟؟" و ان شاء الله که نسبت به تهذيب افرادي که در مجتمع آموزشي تعليم و تربيت مي يابند بي تفاوت نباشند که اين بزرگترين بدبختي براي يک جامعه اسلامي است که متخصصين غير متعهد داشته باشد و رهبر گرانقدر اسلام نيز مي فرمايد : "تزکيه بر تعليم و تعلم مقدم است." و هر چه مختصص تر بدتر ، آنکس که مهذب نباشد ، امت پيروز مسلمان ايراني اي فرياد گران توحيد و مجاهدين راه آفريدگار ، که از همه چيز خود در راه محبوب مي گذريد جبهه ها را فراموش نکنيد يا محکم نگهداشتن جبهه ها نگذاريد اسلحه هاي رنگين شده به خون عزيزاني که حتي بعضي از آنها علاوه بر جان پيکر خود را نيز فداي اسلام نموده بر زمين افتد دوباره قدمهاي ناپاک و پليد بعثيون کافر روي خون سرخ و مطهرشان گذاشته شود و هر زمان که ائين مقدس الهي را خطري فرا رسد بلادرنگ جان خويش را بر کف گيريد و به ميدان عشق بسيج شويد و نگذاريد بر اسلامي ظلمي وارد شود و مبادا به خاطر اينکه خداوند شما را لايق به دست آوردن شهدايي قرار داده ناراحت شويد و خود را از رحمت الهي دور سازيد و مي دانيد آنهايي که بخيال باطلشان شهدا را مرده مي پندارند و مي گويند اگر جنگ نبود و جوانان ما به جبهه نمي رفتند نمي مردند ، در حقيقت خودشان مرده هايي هستند و بين زنده ها که به قضا و قدر الهيايمان ندارند و مي خواهند با اين کارشان در قلب مومنين خدا وسوسه ايجاد کنند ، اما غافل از اينکه قرآن کريم صريحا در جوابشان مي فرمايد : " يا ايها الذين امنوا لا تکونو کالذين کفرو و قالوا ؟؟؟ منهم اذا ضربوا في الارض او کانو ؟؟؟ ما ؟؟ و قتلوا يجعل الذلک حتي في قلوبهم و اله يحيي و يميت و الله بما تعلمون بصير ؟؟؟ قتلتم في سبيل اله ؟؟؟ لمغفره من الله وسعه مما يجمعون." آل عمران آيه 56 ـ 57 ، آيا اهل ايمان شما به مانند آنان که راه ؟؟؟ و نفاق را پيمودند نباشيد ، که گفتيد اگر برادران ما به سفر نرفته و يا به جنگ حاضر نمي شدند به چنگ مرگ نمي افتادند .آري اين آرزوهاي باطل را خداوند حسرت دلهاي آنان خواهد کرد و اوست که به اراده خويش زنده مي کند و مي ميراند و به هر چه کنيد آگاه است و اگر چه در راه خدا کشته شده يا بميرد در آن جهان به آمرزش و رحمت الهي نائل شويد و آن بهترين چيزي است که در حيات دنيا براي خود فراهم توان آورد . و در آخر به عنوان برادري کوچک به شما برادران عزيز دبيرستان توحيد توصيه مي کنم که وحدت و يگانگي خود را در چهار چوب مکتب توحيد حفظ و قدر عالم بزرگ حاج سيد علي اصغر دستغيب را بدانيد و خودرا از اين رحمت الهي محروم نسازيد و هيچگاه نسبت به خون شهدا بي تفاوت نباشيد و از ياد خدا غافل نمايند که غفلت از ياد خدا و خون شهدا پايه اساس عدم هر پيشرفت واقعي مي باشد و اميدوارم که برادر حقيرتان را ببخشي و دعايم کنيد و خلاصه بگويم دوست دارم اين گونه باشد .مومن بايد همان طور که جسمش با مردم است روحش خدا باشد مانند شهيد منصور غلامي شيعه واقعي علي باشد .اي خداي حسين گر چه نتوانستم حسين وار زندگي کنم ولي خودت آگاهي که در عشق رسيدن به لقايت مي سوزم و از تو مي خواهم که بر ضعيفي و ناتوانيم رحم کني و مرا ببخشي و بيامرزي و حسين گونه از اين دنيا ببري خدايا مرا چنان کن که از تو آنچنان ترسم که گويي تو را مي بينم و به نعمت تقوي و پرهيزگاري سعادتمندم گردان و به سبب ارتکاب معصيت و نافرماني و غفلت از ياد تو بدبختم مگردان . " تبارکت ربي و تعاليت و ذلک الحمد دائما و لک الشکروا صبا ، الهي من ذالذي ذاق ؟؟؟ محبتک ؟؟؟ منک ؟؟؟ فجعلني ممن اصطفيه بقربک و بولايتک و ؟؟؟؟ يودک و محبتک و ؟؟ بقائک ." بزرگ و ولايي اي خداي من ، حمد و ثنا ويژه و مخصوص تو است و اي محبوب کيست ، آن کس که شيريني محبت را بچشد و ديگري را به جاي تو برگزيند ، پس از معشوق مرا از کساني قرار ده که آنان را براي قرب به درگاه و مهر خود برگزيده اي و براي دوستي و محبت خالص گردانيده اي و به ديدار خويش رسيدن تشويق فرموده اي .الهي ! مرده بدم زنده شدم ، گريه بدم خنده شدم ، دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم ، خدايا خدايا رسان بقيه اله در حيات روح اله . والسلام علي عباداله الصالحين . 16/4/1364 عنايت اله ثانوي . خداي من ناتوانم ، دلم مي خواهد به سويت بيايم تو که مرا تا اينجا آورده اي چند قدم ديگر هم خودت مرا ببر .خداي خودت آگاهي که چيزي ننوشتم مگر اندکي از آنچه در دلم مي گذرد و عليهم بر اين هستي که براي چه نوشم ؟ عنايت اله ثانوي .والسلام