بنام خداوند بخشنده و مهربان
زندگي نامه عبدالحميد سلکي : در سال 1348 در خانواده اي متدين فرزندي به دنيا آمد که خانواده او را حميد نام گذاري کردند ايشان دوران ابتدايي را در مدرسه شهيد بهشتي پشت سر گذاشت و دوران راهنمايي را در مدرسه شهيد نوروزي البته تا کلاس اول بيشتر نتوانست درس بخواند .عشق و علاقه ي ايشان به بسيج و سپاه بود و علاقه و استعداد فراواني داشت .در ايام تعطيلات در بسيج و سپاه بود و علاقه و استعداد فراواني داشت . در ايام تعطيلات در بسيج و سپاه فعاليت مي نمود .مي گفت هرگاه در اين جلسات شرکت مي کنيم پس از آن مثل اينکه خداوند هواي خنکي در قلبم جاري مي کند و علاقه ام را نسبت به معبود بيشتر مي سازد و بيشتر از اين براي اينها ؟؟؟ مي شوم .در دوران راهنمايي خود را آنقدر بزرگ شده مي ديد و توان رفتن به جبهه را در خود مي ديد و مي گفت به جبهه علاقه پيدا کرده ام و بدنم آماده رزم شده و واجب مي دان که به آنجا بروم . عضو کتابخانه ارشاد بود براي آموزش در سپاه ثبت نام نمود در دوران انقلاب براي تظاهرات به مردم مي پيوست .از لحاظ شعور انقلابي ، هم سطح جوانان شده بود . در سپاه به رشته معنوي دست يافته بود .چهارده ساله بود اما معني جنگ و نبرد بين حق و باطل را درک مي کرد مي گفت با بودن اين اسلام و اين رهبر آينده جنگ با ماست و شکي در آن نمي بينم عراق براي ما مسئله اي نيست بايد شر تمام ظالمان را از سر مظلومان کوتاه کنيم .موقع اعزام وضو مي گرفت و شادمان عجله داشت . 10/2/1361 به دهلران رفت آنجا تک تيرانداز بود بار ديگر در 3/5/1362 به کردستان رفت تا اينکه کبوتر سرخ شهادت در عمليات والفجر 4 بر شانه هايش نشست و او را از قيد وجود رها کرد و به آرزويش رسيد . والسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
" ان الذين قالو ربنا الله ثم استقاموا..." آناني که مي گويند مربي ما الله است و به دنبال آن استقامت مي ورزند .فرشتگان خداوند بر آنان نازل مي شوند . وصيتنام عبدالحميد سلکي ، فرزند : عبدالحسين ، شهرستان : داراب حاجي آباد . " و بشر الصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبته قالوا انا لله و انا اليه راجعون." و مژده به صبر کنندگان ، آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواري دچار شوند صبوري پيشه کنند و گويند ما به فرمان خدا آمده و به سوي او رجوع خواهيم کرد و حال که بدنهاي ما براي مردن آفريده شده پس چه بهتر که اين مرگ در راه خدا باشد امام حسين عليه السلام سيدالشهداء ، همه بايد بدانند آگاهانه و با انتخاب خود در اين راه قدم گذاشتم و از آن فرمان من اين را ه را در زندگي انتخاب کردم روز به روز که از عمرم مي گذشت موفقتر و پر بار تر در زندگي گام بر مي داشتم و لذا اگر توفيق بيشتري پيدا کردم و سعادت نصيبم شد و توانستم فائق و رستگار شوم و در اين راه شهيد شوم .هيچکس مسئول مرگ و شهادتم نيست ، بنابراين اميدوارم به جاي آنکه بر من بگريند و عزاداري کنند از خداوند غفور و رحيم برايم طلب آمرزش و عفو براي خطاها و غفلتهاي گذشته کنند .پدر و مادر عزيزم : به خدا سوگند اگر شرک نبود به پاي شما سجده مي کردم ؟؟؟ که بعد از الله تمام وجودم و هستي ام از شماست و من نتوانستم قدر يک لحظه از حيات طاقت فرسا و کمر شکن شما را بدانم از اينکه گاهي بچگي و جواني کردم .نتوانستم احترام لازم از مبذل دارم از شما طلب عفو کرده و پوزش مي خواهم .اميدوارم که شما از مرگ من غمگين و افسرده نشويد و همچنان در سير الي الله اسلام و خط امام پيشرو باشيد و اين را بدانيد که من در اين راه کامروا و سعادتمند هستم زيرا اين وعده به حق و حتمي خداوند حکميم در قرآن است که بگويد بدرستي که خداوند جان و مال مومنين را به هاي بهشت مي خرد و در راه خدا جهاد کنيد . بکشيد و کشته شويد.خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار .وصيتنامه عبدالحميد سلکي ، جهان از لوت موجودات بد ، پاکيزه خواهد شد ، اگر باشد به دلها نور ايمان به سر سوداي بهروزي ، گلستان مي شود دنيا ، زمان يکه رسد آن مهدي موعود ، همه با هم دمادم سر دهيم آواي پيروزي .افق ميعاد نو ؟؟؟ هاست ، طلوع صبح آزادگي چه زيباست ، به سنگر پاسداري کن وطن را ، که ايران سنگر آزادگي هاست .والسلام