بسم اللله الرحمن ارحيم
زندگينامه شهيد سيد حسن کامران
در سال 1347 در روستاي زيرآب يکي از سربازان امام زمان چشم به دنيا گشود وي از خانواده اي فقير بود و از همان دوران کودکي علاقه خاصي به مدرسه داشت و در سن 7 سالگي در همان روستا راهي مدرسه شد و پس از 5 سال دوران ابتدائي را پشت سرگذاشت .ايشان در سن 8 سالگي بود که پدر خود را از دست داد زندگيش و تمام زحمات شبانه روزي و مدرسه رفتن ايشان بر دوش مادرش بود .سيد حسن در دوراني که به مدرسه مي رفت پس از اتمام به کارگري مي پرداخت تا بتواني کمکي به مادرش کند و همچنين خرج مدرسه را به دست بياورد .خلاصه دوران ابتدائي را با اين وضع پشت سرگذاشت تا اينکه دوران راهنمائي فرا رسيد او مي بايست زحمت بيشتري را بر دوش بکشد و زحمتها از اين قرار بود که مي بايست براي ادامه تحصيل برود و به جاي ديگري درس بخواند چون در خود روستاي زيرآب مدرسه راهنمائي وجود نداشت ، سيد حسن مجبور بود به حاجي آباد که يک روستاي بزرگتر از زيرآب است برود و به تحصيل خود ادامه دهد . خلاصه پس از يک سال درس خواندن در تعطيلي سال 1360 مدتي در بسيج و مدتي در تبليغات سپاه کار مي کرد و چون مي ديد که کشورش در حال جنگ است نمي توانست آرام بگيرد چون دريا مي خروشيد و براي رفتن به جبهه بال مي زد لذا تصميم گرفت که به جبهه برود و بالافاصله اسم خود را در ليست سربازان امام زمان عجل اله ثبت نمود و راهي جبهه گرديد که به جبهه دشت عباس اعزام گرديد و مدت سه ماه در جبهه همواره با ديگر همسنگرانش فعاليت مي کرد و پس از اتمام جبهه به محل خود آمد و باز هم در همان روستاي حاجي آباد به تحصيل خود ادامه داد تا اينکه کلاس دوم راهنمائي را تمام کرد و باز براي پاسخ به نداي هل من ناصر ينصرني حسين زمان و نابودي کافران بعثي به جبهه رفتن گرفت و در سال 1362 با چند نفر از ديگر عزيزان هم روستاي خودش از جمله برادر شهيد و همرزمش شهيد عبدالحسين جعفري راهي جبهه هاي غرب شد و در عمليات والفجر دو پس از به دست آوردن پيروزي هاي فراوان و نابودي کافران به درجه ، رفيع شهادت نائل آمد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد . والسلام