کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
04:53
محمدحسین ثبوت

محمدحسین ثبوت

فرزند ابراهیم

تاریخ تولد
1326/12/03
تاریخ شهادت
1366/01/19
محل شهادت
شلمچه
تحصیلات
ابتدایی
محل تولد
فارس - داراب - ده خیرعلیا
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
اصابت ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه برادر شهيد بسيجي محمد حسين ثبوت . محمد حسين در سوم آذر ماه يک هزار و سيصد و بيست و شش در خانواده اي بسيار مذهبي و متدين فرزندي پا به جهان ناپايدار گذاشت که خانواده نام وي را محمد حسين گذاشتند . او نخستين پسر و فرزند خانواده بود که موجب مسرت و خوشحالي خانواده شد . وضعيت مالي خانواده به وي اجازه نداد که وي به تحصيل بپردازد و از نعمت بزرگ سواد محروم گشت . در سن جواني به خارج از کشور جهت کار اعزام شد و مدت 15 سال در کشور دبي در مغازه ميوه فروشي مشغول به کار بود . در اين زمان با يکي از دختران شهرش ازدواج کرد که ماه حصل اين ازدواج 6 فرزند دختر و پسر شد که يکي از فرزندانش دکتر دندانپزشک است که با مادرش زندگي مي کند او مدت 3 ماه در ايران و 6 ماه به خارج مي رفت . در اواخر هر چه کار مي کرد بعد از امرار معاش پدر و مادر برادر و خواهرش خرج فقرا مي کرد و داراي حساب خمس مالي بود . در پشت جبهه کمک زيادي به جبهه مي کرد . در سال 1366 به جبهه اعزام شد و در پايان مدت 45 روز در کربلاي 5 به درجه رفيع شهادت نائل گشت و در مدت 9 سال مفقود بود . پس از جنگ به کشور مراجعت و در کنار ساير شهداء در گلزار شهداي ؟؟؟ به خاک سپرده شد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر شهيد محمد رضا ثبوت . (صفحات صفحات اول و دوم موجود نمي باشد) . مادر دلسوز و مهربان و پدر زحمت کش و با وفا مدت چهل سال است از عمر حقير مي گذرد شرمنده ام که نتوانسته ام به شما خدمت کنم چون خودت مي داني در کودکي دنبال کار و در جواني دور از تو و در اواخر ؟؟؟ زندگي خودم و هميشه آرزو داشتم که مانند غلامي به شما خدمت کنم و صبح و عصر دست بوسم تاکنون موفق به خدمت نشدم اما اگر چنان چه لطف خداوند شامل حالم شد و به فيض شهادت رسيدم از خداوند مي خواهم که شما را شفاعت کند تا توانسته باشم در مرگم به شما خدمتي کرده باشم و تو اي مادرم که مرا در دامانت پرورش دادي و شب ها سر گهواره ام تا صبح بيدار ماندي و نگذاشتي لحظه اي ناراحت شوم . مادري که صوت قرآن تو در گوش من مرا خبر مي دهد که هر چه بخواهيد از خدا بخواهيد که عزت و ذلت مخصوص خداست . مادر جان خدا را شکر مي کنم فرزندي پرورش دادي با خواندن قرآن و او را سپردي به صاحب قرآن خم به ابرو نياوردي . مادر جان همين طور که برادر شهيدم علي ؟؟؟ برو به جبهه که ناراحت نيستم. به شهادت رسيدن او هم افتخار کردي من هم خوشبتختم که با رضاي خدا و رضاي تو به جبهه آمدم و اميدوارم که اگر در دنيا نتوانستم هيچ خدمتي به شما نمايم در آخرت تو را در کنار حضرت فاطمه (س) ببينم و تو برادرم کربلائي حسين اگر چنان چه بنده به فيض شهادت رسيدم شما و ؟؟؟ و وکيل من و خانواده بنده مي باشيد و برايم چهار سال نماز و سه سال روزه که 90 روز باشد برايم اجير بگيريد و برايم بدهيد مکه معظمه بروند و حساب خمس آل محمد (ص) بنده وکيل هستيد که درست کنيد حتي از اموال بنده بفرستيد و مرا از اين فرضيه واجب که خمس مي باشد پاک و حلال ؟؟؟ طلبکار بنده بود شما بپدازيد و کسي بدهکار بنده باشد شما بگيريد و سرپرستي بچه ها با خودت مي باشد تا زماني که رضا به سن خودش برسد که سرپرست خانواده باشد ان شاء اله و شما همسرم مي دانم که مدت 16 سال زندگي مشترک ؟؟؟ اگر نتوانستم همسر خوبي براي شما باشم به خاطر فراهم نبودن و مشکلات زندگي بوده است و شما زحمت زياد کشيديد و از شما مي خواهم که مرا حلال کنيد و اگر مشکلي براي شما پيش آمد به برادم کربلائي غلام حسين مراجعه کنيد . شما خواهران رنج و مصيبت ديده ام سفارش مي کنم به صبر و شکرگذاري در برابر خداوند متعال و زينب وار صبر کنيد و اگر خواستيد گريه کنيد به ياد اسيري حضرت زينب در خرابه شام گريه کنيد به خاطر شهادت امام حسين (ع) گريه کنيد به ياد مفقودين گريه کنيد و برادرم کربلائي عبدالحسين ثبوت مدتي با هم شريک بوده ام از ايشان مي خواهم اگر حقي به گردن بنده دارد مرا حلال کند براي رضاي خداوند . در پايان از کليه برادران خودم و جوانان مي خواهم که امت از امام عزيز روحانيون خط امام و جوانان پيرو خط امام ندارند و ادامه دهنده راه شهداء باشند . والسلام .