کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
17:56
عبدالعلی معصومی

عبدالعلی معصومی

فرزند محمد

تاریخ تولد
1339/01/18
تاریخ شهادت
1363/12/25
محل شهادت
جزیره مجنون
محل تولد
فارس - داراب - داراب
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
اصابت ضربه
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه برادر شهيد عبدالعلي معصومي . بسيجي شهيد عبدالعلي معصومي در روز هجدهم فروردين ماه سال 1339 در خانواده اي متدين و ديندار در شهرستان داراب به دنيا آمد . از کودکي علاقه ي عجيبي به مسائل اعتقادي داشت و عامل به آن ها بود . داراي درسي ممتاز و با موفقيت ديپلم خود را گرفت و پس از آن راهي مرکز تربيت معلم شد و به کسوت زيباي معلم نائل گرديد و با اوج گيري جنگ نابرابر ايران و عراق سنگر تدريس را رها کرد و به سوي جبهه ها شتافت و به دفاع از کيان اسلامي پرداخت تا اين که در تاريخ 25/12/63 در عمليات بدر و منطقه ي عملياتي جزيره مجنون به شهادت رسيد . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .
بسمه تعالي وصيت نامه عليرضا معصومي فرزند مهدي تاريخ تولد 1343 شماره شناسنامه 18 صادره از شيراز . آدرس دقيق براي رفتن به منزل اين حقير . شيراز اول قاني نو قسمت دروازه کازرون مغازه خواربارفروشي مشهدي علي ميرزا کشاورز ميني بوس خرک سابق همت آباد جديد منزل مشهدي مهدي معصومي صبحها ساعت 8 تا 5/12 ميني بوس .
بسم الله القاسم الجبارين . به نام خداوند در هم کوبنده ظالمان و ستمگران و با سلام و درود فراوان خدمت منجي عالم بشريت حضرت مهدي (عج) و نايب برحقش امام خميني و با سلام بي نهايت بر شهيدان صدر اسلام تا کنون و خانواده هاي بزرگوار آنها و با اميد پيروزي هر چه سريعتر اسلام بر کفر جهاني و با سلام بر پدر زحمتکش و بزرگوارم . الهي ما را چنان کن که خودمان و خداي خودمان و راه خودمان را بشناسيم و ما را چنان کن که در راهي که رضاي تو در آن است استوار و ثابت قدم باشيم و چنان قدم ؟؟؟ که مبادا دشمنان خدا و رسول خدا گاهي هوس شيطنتي به سر بپرورانند و ما را چنان کن که خون سرخ و خونين مولاي خودمان حسين بن علي (ع) را به خوبي چنان که او پيمود بپيمائيم و ما را چنان کن که تا زنده هستيم اين ابراهيم زمان که بدن تمام مستکبران شرق و غرب را لرزه انداخته است تنها نگذاريم . و شهادتمان هم شهادت واقعي بگردان . و تو اي پدر اگر خداوند شهادت نصيب من کرد از شما التماس دارم و به شما عرض مي کنم که آگاهانه در اين راه قدم گذاشته ام و براي پيروزي اسلام و قرآن روي به جبهه آورده ام و از امام امت و شما پدر بزرگوار مي خواهم که براي قبول شهادت من به درگاه خداوند تبارک تعالي دعا نمائيد و به خدا قسم من شرمنده اين همه شهيد و معلول هستم . و اي پدر و خواهر و برادر اگر مي خواهيد که خداي من و من حقير از شما راضي باشم با صبرتان و پايداريتان در مقابل مشکلات و مصائب بر دهان ياوه گويان شرق و غرب و ايادي داخليش بکوبيد که اين بهتر است از گريه و بي تابي در برابر امانتي که به صاحب اصليش بازگشته است چون ما امانتي بوديم در نزد شما براي امتحان شما و من ، در حقيقت مالک اصلي خدا اين امانت چند روزي نزد ماست . و اميدوارم که امانتدار خوبي از آب درآئيد . و يک خواهش کوچک اين که نهايت سعيتان در مورد برادر کوچکم هم در مورد وضع و هم در مورد تربيتشان و هم در مورد روحيه اشان شما را به خدا اگر بخواهيد روح آزاد باشد . و هميشه هم اتکائتان به خدا باشد و تو اي خواهر و برادر مبادا از براي من دلتنگي و سردي به خود راه دهيد . هميشه خداي را بر اعمال و رفتارتان حاضر و ناظر بدانيد و هميشه بگوئيد خدا را داريم از همه بالاتر و در هر برهه از زمان که بتوانيد حال از هر راهي که باشد دين خدا را که به حمدلله وسايلش در جمهوري اسلامي فراهم است ياري نمائيد . و پس از شهادت من ثابت قد و با افتخارتر در راه سعادت دنيوي و اخروي قدم برداريد و مبادا خداي ناکرده با کارتان و رفتارتان يا حرفتان هميدگر يا کسي را برنجانيد و در کارها به همديگر کمک کنيد تا خدا کمکتان کند . زياد هم در فکر اين دنياي زودگذر که همچون مسافري در اين جا مي مانيم نرويد و همه توشه برداريد براي سراي ابديت . به خدا قسم که اين دنيا براي کسي نماند و نمي ماند کافي است که کمي فکر کنيد پس در اين چند صبا با هم مهربان باشيد دست همديگر را بگيريد تا خدا دستتان را بگيرد . و مبادا خداي نخواسته براي مال دنيا دعوا و مرافعي با کسي بکنيد که زود باشيد که همه ماها در مقابل خداي خود جواب گوي اعمال خود بايد باشيم . هميشه امام عزيزمان اين نورچشم تمام مستضعفان در سراسر جهان و مسئولان متعهد جمهوري اسلامي اين جمهوري که آرزوي بهترين عزيزان و بهترين خونهاي پاک و هدف اصلي شهيدان مي باشد را با تمام قدرت و نيرو ياري نمائيد . و سعي کنيد که آنهائي که حتي به سربازي رفتند مي ترسند از شما روحيه و قوت قلب بگيرند همه شما زيور با بچه هايش مهر و با بچه هايش . علي آقا ، منوچهر ، صغر ، حجت اله ، روح اله و شما پدر مهربان خلاصه تمام دوستان و آشنايان قوم و خويشان را به خدا مي سپارم . و عاجزانه طلب بخشش و حلاليت از تمام شماها مي نمايم . خدانگهدار . جمله اي هم به قوم و خويشان و هم محليها و تمام هموطنان عزيز اين که شما را به خدا اين جمهوري اسلامي مظلوم که تمام کفاران شرق و غرب از تمام دنيا بر او حمله ور است را تنها نگذاريد . با کمک به جبهه ها با دعاهايتان با اتحادتان با مهربان بودنتان نسبت به هم با به جبهه فرستان عزيزانتان و با حمايت کامل از روحانيت عزيز که ما هر چه داريم به گفته امام امت از اسلام است و روحانيون پاسداران واقعي اسلامند و شما با اين رفتارهاي خداپسندانه جمهوري اسلامي و در نتيجه اسلام را ياري کنيد و اگر چنين نکنيد در مقابل شهيدان اسلام و پيامبر اکرم (ص) و خانواده دهاي عزيز شهيدان مسئول هستيد و زود باشد که در درگاه خداوند متعال بايد جواب گو باشيم و حقيقتي است براي عاقلان و بدانيد که وعده خدا پيروزي حق بر باطل است . خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي کنار مهدي خميني را نگهدار مرگ بر آمريکا مرگ بر شوروي مرگ بر منافقين و صدام درود بر منتظري اميد امت و امام . راديو روشن کنيد و لباس سياه نپوشيد براي من . و از پدرم خواهش مي کنم که شعري که بر روي کاغذ شمع شهيد من کشته شد بر روي سگ قبرم بنويسيد . اين ، شمع شهادت اي شهيد اکنون که مي سوزي بسوز ، کز سوز خود کاشانه ما را بيفروزي بسوز ، اي شمع جمع عاشقان تا صبح پيروزي بسوز . رزمندگان شب تا سحر برگرد تو پروانه اند . حق اگر باشد پذيرا بهر قرباني مرا ، دور قبرم را چراغان کن مشو زار و ملول اي پدر . والسلام عليکم برحمة الله و برکاته . مورخه : 24/1/62 بانه . از بدست آورنده اين وصيت نامه خواهش مي کنم که به آدرس اول وصيت نامه آن را به منزل اين حقير بفرستيد متشکرم . آدرس پستي شيراز اول قاني نو مغازه خواربار فروشي مشهدي علي ميرزا کشاورز لطفا بفرستيد خرک منزل مشهدي مهدي معصومي ، عليرضا معصومي .