کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
14:16
جواد عباسی سکه روانی

جواد عباسی سکه روانی

فرزند ملک

تاریخ تولد
1337/09/02
تاریخ شهادت
1361/03/19
محل شهادت
کوشک
تحصیلات
ابتدایی
محل تولد
فارس - قیروکارزین - سکه روان
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
آرپی جی زن
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
سپاه
عضویت
کادر ثابت
بسم الله الرحمن الرحيم وصيت نامه شهيد جواد عباسى مورخه 28/1/61 بنام خداوند بخشنده مهربان انا لله و انا عليه راجعون ( ما از خدا هستيم و به سوى او بازگشت خواهيم كرد) ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله كانهم بنيان مرصوص خداوند دوست دارد كسانى‌را كه درراه او قتال مى كنند و آنها مانند بنايى استوار هستند ، من با كمال آگاهى و آزادى در اين راه كه راه خدا و راه حسين عليه السلام و راه امام امت است، پا نهادم و اين لباس مقدس و پر افتخار پاسدارى در بر نمودم تا به هدفم كه الله است برسم همين راه است كه انتخاب كردم و خدايا اكنون كه دارم وصيت نامه مى نويسم مرگ را در مقابل خود مى بينم. ولى چه كنم كه پشتم از بار گناه خم است و راهى به جايى ندارم مگر تو كمكم كنى. اى خداوند عزيز آيا وقتى كه آخر اين زندگى دنيا ،مرگ است حيف نيست كه انسان در بستر مرگ يا بوسيله تصادف بميرد ( و لله چرا). انسان بايد در ميدان مبارزه باشد شايد بتواند حق مظلومين را از ظالمين بگيرد، بكشد و كشته شود پس در جامعه اى كه بخواهد حكومت اسلامى يعنى حكومت الله ،اين هم به رهبرى مجتهدى به تمام معنا و انسان الهى و روحانى تحقق پيدا كند و مستضعفين از چنگال ستمگران نجات پيدا كند بايد شهيد داد بايد معلول داد بايد خون داد بايد فرزند داد بايد هجرت نمود بايد اسير داد بايد جنگيد بايد پيروز شد ( انشاالله ). و اكنون كه حدود يك سال و نيم است اين جنگ از طرف آمريكاى جنايتكار و صدام كافر به ما تحميل شده است براى دومين بار بر خودم لازم و واجب دانستم به جبهه حق عليه باطل روانه شوم كه اميد است انشاالله بتوانم هر چه‌زودتر صداميان كافر را از خاك عزيز ايران رانده و مرزرهاى ايران را قبرستان آنان نماييم و مى روم تا با خون خود شايد بتوانم درخت مقدس انقلاب را آبى تازه داده و ثمره خون شهدا به شمار بيايم .
تا نگردد خون از حلقومم برون كى شود ايران بزرگ
با شهادت مى كنم دشمن زبون تا شود ايران ز قيد غم برون
خدايا تو را شاهد مى گيرم كه جز براى تو و رضاى تو و سركوبى دشمن و احياى دين و حمايت ازولى امرتو، هيچ گونه هدف ديگرى ندارم و از ملت عزيز مى خواهم كه اين مسئله اصلى كه جنگ است فراموش نكنند و از اين امتحان قبول شوم .كل نفس ذائقه الموت ، همه انسانها بايد شربت مرگ بچشند پس چه بهتر كه انسان در راه خدا كشته شود من اين وصيت به شما دارم كه امام را تنها نگذاريد و از روحانيت مبارز پشتيبانى كنيد و بيشتر سعى كنيد كه ولايت فقيه را بشناسيدو ادامه دهنده راه سرخ شهدا باشيد. بكوشيد خداوندرا از خودتان راضى كنيد خيلى به مال دنيا دل نبنديد چون دنيا به كسى وفا نمى كند خداوند شما را هدايت كند ، به هر حال فرزندانم را به ادامه درس تشويق نماييد مسئوليت اين امر را به بردارم چراغعلى واگذار مى كنم برادر جان در جلسه اى كه براى من گرفته مى شود از مردم شهرك بخواهيد كه مرا حلال كنند چون من‌درسن بچگى از اين مردم، خيلى حق به گردنم مانده است ، والسلام. (برادر شهيد جواد عباسى مورخه 28/1/61).