بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد بسيجي غلامعباس ابراهيمي : شهيد غلامعباس فرزند باقر در تاريخ 1/6/1342 در روستاي " چاه خالوها" متولد شد . دوران طفوليت را در دامان پدر و مادري مهربان گذراند و با الهام از فضاي مذهبي و محيط آرام روستا روحيه اي لطيف و صميمي يافت . وي به دليل مشکلات زندگي از تحصيل دانش محروم شد ولي در بزرگسالي دروس تکميلي نهضت سوادآموزي را با موفقيت به پايان رساند . جواني فعال و پر تحرک بود و در گروه مقاومت محل نيز فعاليت داشت . با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران ، دل به درياي خروشان حماسه و ايثار سپرد . سرانجام در منطقه ي خرمشهر به سختي مجروح شد و پس از انتقال به بيمارستان اهواز بر اثر شدت جراحات وارده در تاريخ 29/8/1366 به شهادت رسيد . روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام .
بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الرب الشهداء و الصديقين
با سلام و درود به رهبر كبير انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى ايران و سلام به شهداى صدر اسلام و سلام بر شهداى كربلاى ايران و با سلام و درود به خانواده هاى شهداء وجانبازان اسلام پيام ما شهدا اين است كه اما م عزيز را تنها نگذاريد و گوش به فرمان اين پيرجماران باشيد وا ز گفته هاى اما م سرپيچى نكنيدوهميشه آماده نبرد با صدام وصداميان باشيد و نگذاريد كه اين ضد انقلابيون درايران رخنه كنند اگر خداى نكرده اينها فرصتى بدست بياورند دمارى ازمسلمانان درمى آورند پيام من اين است كه بسيج مردمى تشكيل بدهيد و جلوى اين افراد اوباش و بى سروپا بگيريد و نگذاريد درايران نقشه بكشند كه اينها ريشه هاوامثال همان يزيد يها هستند كه چه بر سر امام حسين د رآوردند پيام من به پدرومادرم اين است كه براى من گريه نكنيدو به جاى گريه كردن روزهاى پنج شنبه برسرمزارم سوره قران بخوانيد پدرم ومادرم وبرادرانم جواد عزيزم وخواهرانم اگر ناراحتى از من ديده ايد پس ما را حلال كنيد من كه هيچ بدى از شما نديده ام و شما هميشه شكر خدا كنيد كه من دراين راهى كه امام حسين انتخاب كرده است من راه آنها را ادامه و دنبال كرده ام پيام من اين است كه هميشه دعا به جان اما م و رزمندگان و معلولين و مفقودين وآنها ييكه اسير شده اند دعا كنيد ديگر هيچ پيامى ندارم من را درقبرستان چاه خالو ها پهلوى قبر عمو مشهد ى حسين غلامى بخوابانيد والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته غلامعباس ابراهيمى 18/3/66
بلبلى دوراز شما افتاده ام يادم كنيد دور من جمع گشته ايد با سوره اى يادم كنيد رفقا ترك وطن كردم و دلشاد شدم بهر ديدار خدا وارد ميدان شدم دورم ز تو اى گلشن زيبا چه نويسم با اين دل پر درد رفيقان چه نويسم
من مور ضعيفم به سليمان چه نويسم