کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
09:44
غلام حسین روزگار

غلام حسین روزگار

فرزند عباس قلی

تاریخ تولد
1348/03/15
تاریخ شهادت
1362/12/12
محل شهادت
جفیر
محل تولد
فارس-مرودشت-مرودشت
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
گلوله
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
شهيد غلامحسين روزگار فرزند عباس علي در سال 1349 در خانواده اي متدين و مذهبي در شهرستان مرودشت ديده به جهان گشود . او تک فرزند در خانواده بود که خانواده خود و دائي اش بسيار به وي علاقه مند بودند . غلامحسين تحصيلاتش را تا مقطع اول راهنمايي در شهر ستان مرودشت ادامه داده و به اتمام رسانيد . پس از آن به عضويت بسيج شهرستا در آمده و بالاخره پس از چندين مرتبه اعزام در تاريخ 12/12/62 در منطقه جفير با اصابت تير به سر به فيض شهادت نائل آمد . روحش شاد و ياش گرامي باد .
بسمه رب الشهدا ء ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان المرصوص خداوند دوست ندارد كسانى را كه در راه او به صورت صفى واحد مى جنگند گوئى كه بنائى استوار پس از عرض سلام به مردم غيور و شهيد پرور مرودشت از آنها خواستارم كه هيچ وقت امام را تنها نگذارند و رفتن به نماز جمعه را فراموش نكنند هميشه اورا يارى كنند و جبهه هارا خالى نگذارند رفتن به جبهه هارا فراموش نكنيد و اگر از اين بنده حقير ناراحتى ديده ايد حلالم كنيد و اى مادران عزيزم درمرگ من گريه نكنيد و بلكه افتخار كنيد كه يك پسر داشتى كه آن را در راه خدا داده اى و شهيد شده است مادرم مى دانم كه تو خيلى زحمت كشيده اى برايم از كوچكى تا به حال كه يك نوجوان شده ام و من از اين ناراحت هستم كه هيچ وقت جزء ناراحتى براى شما كار ديگرى نكرده ام مى دانم كه بعد از من زندگى برايتان تلخ مى شود ولى اميدوارم كه در سايه امام زمان (عج) واسلام و قرآن زندگى آسوده اى داشته باشيد و اى برادر و پسر برادرم شما را از همه چيز و همه كس بهتر مى خواهم چونكه شما مثل برادرو پدر برايم بوديد و اميدوارم كه زندگى خوبى داشته باشيد و وصيت من به شما اين است كه بعد از مرگ من سعى كنيد گريه نكنيد لباس سياه نپوشيد بلكه خوشحال باشيد و به شما وصيت مى كنم كه تا هفتم براى من حجله دامادى بگيريد و افتخاركنيد و همه اموال پدريم رابه دو مادرم بخشيده ام و از خواهرانمان و داييمان و پسر داييمان و پسران برادرم و زن داداشم و دختر برادرم و دختر خواهرهايم وهمه وهمه اميدوارم كه حلالم كنند و لباس سياه نپوشند و قلب من را با اين كار روشن سازند و اگر نارا حتى بر شما درست كرده ام مرا ببخشيد و هيچ وقت وابستگى خودتان را به امام و اسلام و قرآن قطع نكنيد از جوانان غيور مرودشت خواستارم كه اگر مى توانند به جبهه بروند كه آنجا حال ديگر ى دارد آنها كه رفتند كار حسينى كرده اند و آنها كه ماندند بايد كار زمينى كنند و اگر نه ...و تنها نارا حتى من اين بود كه پدر نداشتم درست است كه برادرانم مانند پدر برايم پدرى كردند و مثل پدر برايم بودند ولى پدر داشتن چيز ديگر ى است . خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگه دار زيارت كربلا نصيب ما بگردان خداحافظ اى مردم غيور و خداحافظ بر خانواده ام والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته