بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد لطف الله زارع ؛ ان الله ربي و ربکم فاعبده هذا صراط مستقيم. همانا خداست پروردگار من و شما است و بپرستيد او را که همين راه درست است. شهيد لطف الله زارع در سال 1338 در يکي از روستاهاي حومه مرودشت بنام ملک آباد کربال چشم به جهان گشود به دنيا آمد تا درس از دنيا رفتن را به انسان ها بياموزد به دنيا آمد تا در آينده تاريخ بشريت سندي بزرگ شود او در خانواده اي مستضعف به دنيا آمد تا در کنار فقر و رنج درس سعادت را به جامعه بياموزد. شهيد لطف الله تا کلاس دوم ابتدايي درس خواند و از آنجائي که پدرش با کشاورزي کم در آمدي که داشت نمي توانست مخارج زندگي خانواده شان را تامين کند ترک تحصيل نمود و به کمک پدرش به کشاورزي پرداخت و چون به تحصيل علاقه شديدي داشت شب ها به کلاس درس مي رفت تا خواندن و نوشتن را فرا گرفت در زمان انقلاب اسلامي فعاليت چشمگيري داشت و جهت شرکت در راهپيمائي ها و تظاهرات از روستا به شهر مي آمد تا اين که در تاريخ 1/2/1358 به خدمت سربازي مشغول شد و دوره آموزش را در پادگان آموزشي کرمان فرا گرفت و پس از دوره آموزشي به تيپ 55 هوابرد شيراز منتقل گشت که در اين زمان داوطلبانه براي سرکوبي منافقان و وابستگان به قدرت هاي شيطاني به کردستان اعزام شد و در گوشه اي از دفتر خاطرات شهيد در اين مورد آمده است:در تاريخ 1/6/1358 به طرف شهر بانه حرکت کرديم تا اين که به 40 کيلومتري بانه رسيديم و درگيري شديدي بين نيروهاي اسلام و دمکرات ها در گرفت که اين درگيري به مدت 2 ساعت طول کشيد و دو نفر از لشکريان اسلام شهيد شدند روحشان شاد و از دشمن تعدادي زخمي و ده نفر دستگير شدند و از آنجا حرکت کرديم و در ده کيلومتري بانه دوباره درگيري آغاز شد که باز تلفات سنگيني به دشمن وارد آمد و دو نفر از برادران پاسدار به شهادت رسيدند تا اين که به شهر بانه رسيديم و شهر به تصرف نيروهاي اسلام در آمد و پرچم پر افتخار لا اله الا الله را در آنجا بر افراشتيم. شهيد لطف الله پس از خدمت مقدس سربازي ازدواج کرد و در عين حالي که مدتي زياد از زمان ازدواجش نگذشته بود مي گفت در ؟؟؟ ماندن براي من زندان است چرا که برادران ما در جبهه مشغول نبردي سخت و سرنوشت ساز با کفار جهاني ؟؟؟ و من سنگر در جبهه را از خانه خودم ترجيح مي دهم او مي گفت:ملت ما نبايد همانند مردم کوفه باشند و امام امت را تنها بگذارند و به ياري خداوند و رهبري امام امت انقلاب اسلاميمان را به جهان صادر کنيم تا ان شاءالله انقلاب را به صاحب اصليش امام زمان (عج) واگذار کنيم و سرانجام در تاريخ 27/2/1361 به جبهه رفت و در تاريخ 23/4/1361 در جبهه شلمچه به درجه رفيع شهادت نائل آمد. روحش شاد و يادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد لطف الله زارع ؛ بنام خداوند ايزد متعال که در هم کوبنده ظالمان و ستمکاران است. بار ديگر خداوند يکتا اين محبت را به من عطا نمود که به جبهه حق عليه باطل اعزام شدم و به رزمندگان کفر ستيز اسلام ملحق شدم و عليه دشمن بزرگ اسلام بعثي آمريکا و نوکرانش بجنگم و از خداوند پيروزي اسلام و مسلمين جهان را آرزومندم و از کليه برادران و خواهران حزب الله مي خواهم که ادامه دهنده راه شهدا و راه امام اين استوره مقاومت در جهان باشند و هر چه که مي توانند اين ضد انقلاب ها را سرکوب و نابود سازند و مشت محکمي به دهان اياديان آمريکا که منافقين مي باشند بزنيد و براي راه شهدا و پيروزي رزمندگان اسلام تا آخرين قطره خون خود را براي آبياري کردن انقلاب اسلامي و صدور آن به کل جهان کوشا باشيم و از خانواده خود مي خواهم که اگر من به آرزوي خود که شهادت در راه الله باشد رسيدم . به سر و صورت خود نزنيد و دنباله رو خط ولايت فقيه را ادامه دهيد تا انقلاب مهدي موعود.
