بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه شهيد محمود زارع منفرد : "اذا جاء نصرالله والفتح و ورايت الناس يدخلون في دين الله افواجا فصبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا ( قرآن کريم ) اللهم اني اسئلک ان تجعل وفاتي قتلا في سبيلک ." خداوندا : چه ساليان درازي که از من ستايشها نمودند ولي من ذره اي از آن ستايشها را در خود نداشتم . خداوندا : مرا ببخش که چه سخنان گزاف ، بيهوده و لغو گفته ام . خداوندا : مرا ببخش که چه بسيار بر ديگران دروغ بسته ام . خداوند : مرا بيامرز که فرامين تو را پشت گوش انداختم . خداوندا : مرا بيامرز که نهال تقوا را در سرزمين درونم نپروراندم . اي ابر قدرتها اي مستکبران ، اين ملت ديگر زير بار ذلت شما نمي رود ، مرگ و نابودي شما نزديک است پس هر چه مي خواهيد دست و پا بزنيد ، اي پيامبر اين ملت از اسلامي که تو آورده اي جدا نمي شود پس طلب سعادتشان را بکن اي امام زمان اين سربازان پشت به تو نمي کنند پس فرماندهيشان کن ، اين ياران با تو عهده بسته اند و پيمان نمي شکنند پس راهنمائيشان کن ، اي پدران و مادران بدانيد که فرزندان شما امانتي هستند از طرف خدا به شما و همراه اين امانت وظيفه ايست ، پس در تربيت آنها بکوشيد که بزرگ امانتي است ، او هر گاه خواست امانت خود را بگيرد صبر داشته باشيد که اجر عظيمي است شما را اي برادران و خواهران بدانيد که شما بنده خدائيد پس از فرمان خدا سرباز نزنيد زندگي کنيد براي خدا و در راه خدا و بميريد براي خدا که مرگي با قوت است و همه شما نصرت کنيد خدا را تا نصرت دهد شما را و اطاعت از فرمان امام کنيد که فرمان خداست و دعا کنيد براي امام که هر چه بخواهيد خدا هم همان را مي خواهد . پدر و مادر اگر خدا خواست و من شهيد شدم مرا در شهرمان به خاک بسپاريد و مرا غسل ندهيد چون ننگ است براي کسي که معلمش حسين را غسل نداده اند خودش را غسل دهند پس کفن نپوشانيد چون حسين کفن نداشت بر مزارم گل نريزيد چون حسين سرش بر سر نيزه بود . مادرم سيرت را حلالم کن . در پايان از شما دوستان و اقوام مي خواهم که برايم از خدا طلب آمرزش بکنيد . والسلام.