بسم الله الرحمن الرحيم
شهيد عبداله شيرواني در تاريخ 6/5/1344 در خانواده اي مستضعف در روستاي به نام ده کيالک در 10 کيلومتري بندامير به دنيا آمد . هنگام تولد اين شهيد لب شکري بود تا سن 6 سالگي احساسي در خصوص لب شکري بودنش نمي کرد در سن 7 سالگش با بچه هاي محل بازي مي کرد تا اين که يکي از بچه ها براي لبش او را سرزنش کرد شب ناراحت به منزل آمد تا اين که در سن 8 سالگي جهت جراحي اصلاح لبش پدر او را به شيراز برد و تحت عمل جراحي قرار گرفت و از اين موضوع خيلي خوشحال شد و از سن 10 سالگي تا 18 سالگي براي کمک به خانواده به چراي گوسفندان مي پرداخت تا اين که در سن 19 سالگي براي امرا معاش زندگي و کمک به خانواده به شغل شاگردي کمپاين پرداخت . سرانجام جنگ تحميلي شدت گرفت در نيمه سال 65 به خدمت مقدس سربازي اعزام شد و هنگام اعزام به جبهه روحيه شاد و عالي داشت آخرين توصيه وي پيشنهاد مدافعان حق بود که همه او را به سوي جبهه مي نمود و علاقه او به جبهه به حدي بود که در مرخصي راضي نبود که در منزل بماند مي خواست هر چه زودتر به خدمت برود شهيد عبدالله شيرواني از لحاظ خصوصيات اخلاقي بسيار عالي بود و به خصوص از وقتي که در جوار لشکريان اسلام نبرد مي کرد و براي ديگر اعضاي خانواده و خويشان و هم قطارانش الگوي بود و بسيار سر به زير و مودب بود با همه افراد اجتماع رابطه بسيار نزديک داشت و اين شهيد قهرمان و بزرگوار در نيمه سال 66 در پي تک عراق در منطقه سومار خط کهنه ريگ مفقودالاثر گرديد . روحش شاد و يادش گرامي باد .