وصيت نامه ام را شروع مي کنم . خدايا من شمعم و مي سوزم تا راه را روشن کنم و از تو مي خوا هم که وجودم را تباه نسازي و بگذاري که تا آخر بسوزم . خدايا مرا در آن روزي تربيت کردي تا در مقابل جبارترين مردان کلمه حق را بگويم و آنجا که سرنوشت حق و باطل در مقابل هم قرار گرفته و اما من اي خدا ي بزرگ با اتکاء به ايمان و توکل کامل به فرمان تقديرت و به خاطر رسالت بزرگي که بر دوش ما گذاشته اي در مقابل همه عالم مي ايستم . پس از خداي بزرگ از تو مي خواهم که مرا به اصحاب حسين (ع) محشور سازي و آرزو دارم که خاک داغ کربلاي ايران اعم از غرب و خوزستان در خون خود بغلتم و به ياد حسين و عاشوراي حسين خود را در قدم مقدسش بيفکنم . چرا که هميشه به ياد تو مي گويم . اي حسين تو در کربلاي يکايک شهداء را بر آغوش مي گرفتي و مي بوسيدي و وداع مي کردي و آيا ممکن است هنگامي که من به خاک و خون مي غلتم تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاري و عطش عشق مرا به خود و خداي خود سيراب کني . خدايا به خون پاک حسين قسم و به رسالت نبي اکرم (ص) قسم اجازه نمي دهم که هر وحشي خونخواري به خاک پاک ميهن اسلامي تجاور کند. ما با خون خود اين لکه ننگ را از تاريخ و با اين کار خود شهادت را که سعادت زندگاني و جاويد افزوني است انتخاب مي کنم . پس اي خداي بزرگ در اين معرکه که من براي قرباني شدن اسماعيل وار آمدم تا ثابت کنم که يک مسلمان از مرگ هيچ وحشتي ندارد و مرگ با عزت را صدها بار زندگي با ذلت ترجيح مي دهم . از اين جا از پدر و مادر گراميم و تمام برادرانم و قوم و خويشانم مي خواهم که در مرگ من هيچ ناراحتي نداشته باشيد و لباس عزا بر تن نکنيد و بر قبر من گريه نکنيد.زيرا کسي نبود که بر سر قبر امام حسين (ع) گريه کند .از برادرانم مي خواهم که يار و ياور امام عزيز باشند و اگر من شهيد شدم به خاطر رضاي خدا سلاح من را برداريد و بر عليه دشمن بجنگيد و باز هم از همه قوم و خويشانم مي خواهم که براي من گريه و زاري نکنند . زيرا با اين کارتان قلب منافقين را شاد مي کنيد .اما اي دوستان و برادران و رفقا و آشنايان اين بنده حقير را از تمامي شما مي خواهم که جبهه ها و پشت جبهه ها را گرم نگه داريد و نگذاريد که دشمنان اسلام ريشه بزند .و شما بايد دل به خدا بزرگ ببنديد و با رهبري امام بزرگوار و مهدي موعود دشمنان اسلام و ايران را نابو کنيد . و از خواهران مي خواهم که حجاب خود را رعايت کنيد که شما واقعا به پيام خون يک شيهد مسلمان اطلاعت و پيروي مي کنيد. و اين گفته شهيد است که خواهر حجاب تو کوبنده تر از خون من است . از شما مي خواهم که واقعا به اين گفته و پيام شهيد عمل کنيد . در ضمن از شما مي خواهم که مرا در گلزار خودم در روستاي آباد دفن کنيد . در ضمن سرپرستي خانواده من به عهده پدرم مي باشد . در ضمن وصيت نامه در ساک است .والسلام
