کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
11:35
کاکاشیر فارسی

کاکاشیر فارسی

فرزند جهانزیر

تاریخ تولد
1347/06/07
تاریخ شهادت
1362/12/12
محل شهادت
جفیر
محل تولد
فارس - اقلید - شهرآشوب
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم اله الرحمن الرحيم
شهيد کاکا شير فارسي در سال 1347 در يکي از روستاهاي سرحد چهاردنگه چشم به جهان گشود . خانواده اين شهيد در سال 1352 از سرحد به شهرستان مرودشت مهاجرت کردند و دوران ابتدايي خود را در يکي از مدرسه هاي شهرستان به پايان رساند و در سال 1359 در مدرسه راهنمايي شهيد نيشابور به ادامه تحصيل در پايه راهنمايي پرداخت .و با شروع جنگ تحميلي در سال 1361 با دست کاري شناسنامه خود به جبهه جنگ رفت . شهيد گرچه در نوجواني بود ولي با ايمان و شجاع بود ايشان نسبت به خانواده مخصوصا مادر خود بسيار مهربان بود . ايشان در سال 1361 به جبهه کردستان و در سال 1362 در جبهه هاي جنوب شرکت کرد و در تاريخ 12/12/1362 در عمليات خيبر به درجه رفيع شهادت نائل گرديد . با سلام و درود به تمام شهيدان اسلام و شهيدان جنگ تحميلي.روحش شاد و يادش گرامي باد .

وصيت نامه كاكاشير فارسى فرزند جهانزير شهرستان مرودشت بادرود فراوا ن به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى و با سلام بر اميد امت امام حضرت آيت الله منتظرى و سلام بر خانواده معظم شهدا اينجانب كاكا شير فارسى افتخار آن را دارم كه سربازى كوچك از لشكر با عظمت اسلام باشم من به اميد اين كه بتوانم به لبيك امام حسين در صحرا ى كربلا و لبيك امام خمينى در كربلاى ايرا ن كه گفتند جوانها به جبهه ها بروند وجنگ را ؟؟؟كنند با پيام امام لبيك گفتم و عازم جبهه حق عليه باطل مى شوم تا دين خود را به اين انقلا ب كه از خون هزاران شهيد بدست آمده است ادامه دهنده را ه آنها باشند من از برادران ازامام امت اطاعت محض را كنيد كه او بود كه مارا از اين خفاقان به در آوردند و هميشه در سرنمازها ى دعا به جان امام ورزمندگان اسلام و اسراى جنگ تحميلى و ظهور آقا اما م زمان وهرچه زودتر پيروز شدن رزمندگان اسلام دعا كنيد من از مادرم تنها خواهشى كه دارم مى خواهم كه من را حلا ل كنى و از تمامى خويشاوندا ن مى خواهم كه من را حلال كنند چون وقت خداحافظى نداشتم مادرجان د ر شهادت من هرگز عزادارى مكن و هرگز يك قطره اشك نريز چون كه دشمنان اسلا م از گريه كردن شما خوشحالى مى كنند مادر تو مى توانى با گريه نكردن خود مشتى محكم بر دهان مزدوران شرق و غرب بزنى و از برادرانم مى خواهم كه بعد از شهادت من عازم جبهه هاى حق عليه باطل شوند وادامه دهنده شهيدان باشند مادر جان دفتر چه بانكى من در چمدان بزرگ است اگر من شهيد شدم پول را براى خرجى بردار ما درجان من را حلال كن كه دربرابر خداوند ودرآن دنيا آسوده باشم پولى كه من دارم متعلق به خانواده ام است و از تمام اقوام مى خواهم كه من را حلال كنند والسلام عليكم ورحمة الله و بركاته 27/11/62 كاكاشير فارسى خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار .