کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
16:36
عطاءاله ابراهیمی (بیلوئی)

عطاءاله ابراهیمی (بیلوئی)

فرزند اسمعیل

تاریخ تولد
1349/10/3
تاریخ شهادت
1367/4/4
محل شهادت
جزیره مجنون
محل تولد
فارس-سپیدان
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
تک تیرانداز
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد عطاء الله ابراهيمي
شهيد عطاء الله ابراهيمي فرزند اسماعيل در تاريخ 1349 به دنيا آمد و شماره شناسنامه او 282 و محل صدور آن تل افغان ( ممسني ) است . وي در هنگام شهادت مجرد بوده است . تاريخ شهادت او در 4/4/67 است و محل شهادت او در جزيره مجنون بوده است . نام ارگام اعزام کننده شهيد به جبهه بسيج سپاه پاسداران است . از خصوصيات اخلاقي اين شهيد آن است که او اخلاقي خوش داشت و با همه بخصوص خانواده مهربان بود با نماز و روزه و بيشتر وقتها بدون سحري خوردن روزه مي گرفت و هميشه قران مي خواند و شبها هميشه در مهديه با دوستان خود بود و در بسيج شرکت داشت با آن که محصل بود شبها تا صبح به نگهباني ميداد از طرف بسيج و آنقدر با مردم مهربان بود که الان 3 سال است که مفقود شده همه مردم شهرمان باري زنده برگشتن او هميشه دعا مي کنند . از لحاظ تعداد اعضاي خانواده داراي 6 دختر و 3 پسر با عطاء الله که يکي محمد 17 ساله دارد و ترک تحصيل کرده و پسر کوچکم هم 8 ساله است و عطاء الله هم که در سن 18 سالگي مفقود شده است و پدر 62 ساله و وضع مالي خوبي هم ندارد و الان پدرم توانايي کار ندارد و 4 بچه تحصيل مي کند . اين شهيد اوقات فراغت خود را بيشتر شبها در مهديه بود و شبها تا صبح بسيج شبگرد بود و قران مي خواند و به درسهاي خود مي رسيد و بيشتر با دوستان خود به سر قبرهاي شهدا مي رفت و گريه زيادي مي کرد و بيشتر فکر و فراغت او جبهه بود. او هميشه با خميني خوب بود و اگر کسي درباره مملکت و خميني حرف مي زد او با عصبانيت جلوي او مي گرفت و دعوا مي کرد و هميشه مي گفت که بايد تمام منافقين از بين بروند . اولين بار که در جبهه کردستان شهيد مشغول بوده است و بار دوم در عمليات کربلاي 4 شرکت و از ناحيه پا مجروح گرديد و بار سوم در جبهه جزيره مجنون مفقود گريده است و کردستان اعزام شده و از بس به جبهه علاقه داشت تا سن 18 سالگي 3 بار به جبهه رفت و در دفعه دوم به پايش ترکش خورد و با آن که با عصا راه مي رفت ولي هنوز شور و شوق جبهه را داشت و بار سوم مفقود گرديد . موقعي که دفعه آخر به جبهه مي رفت چون مادرم فشار خون داشت و ناراحت بود به او گفت که بايد ب جبهه نروي او گفت تا ما که بدون بچه هستيم نرويم چرا متاهل ها به جبهه بروند و شهيد بشوند من بايد تا آخرين قطره خون خود در راه کشور و امام امت خميني بت شکن فدا کنم . شهيد در هنرستان در رشته راه و ساختمان تحصيل نموده است . شهيد بعلت نا معلوم بودن و سر درگمي مراحل مفقودي ايشان تمام اهل منزل و دوستان و خويشاوندان در نگراني خاص بسر مي بردند شهيد از سن 12 سالگي علاقه زيادي به انقلاب و امام امت داشت و دل به دنيا و جواني نبسته بود و هميشه شور و شوق جبهه را داشت و هميشه به ما دستور پيروي از امام ره را مي داد . از شهيد وصيت نامه وجود ندارد . پيام خانواده شهيد به مردم اين است که مي گويند که کوچکتر از آن هستيم که پيامي داشته باشيم ولي از امت شهيد پرور مي خواهم که همواره راه امام و راه کليه عزيزان شهيد را ادامه دهند .