کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
09:43
رمضان شفیعی سیف آبادی

رمضان شفیعی سیف آبادی

فرزند نامدار

تاریخ تولد
1351/06/07
تاریخ شهادت
1365/10/19
محل شهادت
شلمچه
محل تولد
فارس- کازرون-سیف اباد
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
متن زندگي نامه برادر شهيد رمضان شفيعي ، " و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل اله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون." در ماه رمضان در سال 1351 مصادف با ماه مبارک رمضان ماه نزول قرآن ، ماه عباد و خودسازي نوزادي در يک خانواده مذهبي در روستاي سيف آباد پا به عرصه وجود نهاد و والدينش به خاطر تجليل از ماه مبارک رمضان نام نيکوي وي را رمضات انتخاب نمودند که چه نام نيکوئي با وجودش کاملا مطابقت داشت در سن يک سالگي مادرش دار فاني را وداع گفت و رمضان يتيم ؟؟ و مهر مادري را نديد . از همان کودکي خداوند وي را در ورطه آزمايش قرار داد و مصيبت بر او وارد نمود اما شهيد همچون کوهي استوار در مقابل مشکلات همانند ائمه اطهار و معصومين خود را به مسائل و مشکلات مي زد و در مقابل صبر و حلم به خرج مي داد.شهيد رمضان شفيعي در سن شش سالگي روانه دبستان شد از همان اوايل دبستان که کم کم خودش را مي شناخت سعي در خودسازي خود داشت و به عنوان دانش آموز نمونه دبستان از لحاظ دروس و اخلاق بود .دوران ابتدايي را در مدرسه سيف آباد با موفقيت سپري نمود و سپس راهي مدرسه راهنمائي سيف آباد گرديد . در مدرسه راهنمائي هم در اوايل اخلاق نيکوي وي شناخته شد و به عنوان فردي نمونه و الگوي دانش آموزان در مدرسه بود .در مدرسه راهنمائي به عنوان عضو انجمن اسلامي دانش آموزان و همچنين ديگر کارهاي ضروري مثل نماز پيشگام بود .به نماز سر وقت اهميت زيادي مي داد .رزمنده دلاور و دلير اسلام سه سال که به عنوان عضو فعال پايگاه مقاومت شهيد صدوقي سيف آباد فعاليت داشت از اوايل پايگاه تاکنون شهيد بزرگوار و از عقل و درک و روح سالم و ساخته اي برخوردار بود و به عنوان عضو شوراي پايگاه کارها و پيشنهادات فوق العاده خوبي داشت . ناظم بود در کارهايي که به او داده مي شد .منظم و تا آخر مي ايستاد به طور کامل مي توان گفت زمين يک انسان به تمام معنا و نهفته بود .زمينه يک انسان مذهبي و مکتبي به خصوصي در او بود .علاقه به پاسداران انقلاب اسلامي و روحانيت متعهد اشت .از همان اوايل انقلاب سعيش اين بود که در تمام امور مذهبي شرکت نمايد .بيشتر عمرش را در مسجد گذرانيد .در راهپيمائي ها و دعاي کميل و دعاي توسل بدون استثنا شرکت داشت . در مراسم شهدا نماز جمعه و نگهباني از نماز جمعه شرکت مي نمود ، روحش خيلي والاتر از جسمش بود .بدون استثنا خدا شاهد است که هر شب به مسجد و پايگاه مي رفت و در پست نگهباني و گشت جاده ها محافظت از انقلاب شبانه روز فعاليت مي نمود .چون سن و سالش براي آموزش کافي نبود از طريق تدارکات به تيپ المهدي و گردان کميل رفت و در آنجا از روي علاقه اي که به جبهه داشت ديگر برنگشت و به عنوان تبليغات گردان ماندگار شد و به عنوان پرچم دار گردان در بين برادران شناخته شد بود دوستانش در جبهه درباره ي او مي گفتند ، قدرت فرماندهي خاصي در او نهفته است در همان جا نيز مشغول درس خواندن بود و امتحان هاي کلاس دوم راهنمائي را تمام نمود .از آن جائي که داراي روح ملکوتي بود برادران مسئول گردان او را جهت آموزش يگان دريائي به تبريز فرستادن و با موفقيت به اتمام رسانيد. براي بار دوم دوباره به جبهه نور عليه ظلمت مشرف شدند و به گردان فجر ملحق شدند . جبهه ها گرم و گرمتر مي شد حمله کربلاي 4 با رمز يا فاطمه الزهرا سلام الله آغاز گرديد کشور عزيزمان توانست ضربات مهلکي در جبهه جنوب شلمچه به دشمن وارد نمايد.شهيد رمضان چند روز به عنوان مرخصي به روستاي سيف آباد آمد و مثل هميشه هر شب را به مسجد و پايگاه مي آمدند و به هيچ وجه احساس خستگي نمي کردند و شبانه نگهاني مي دادند و مي فرمودند : صبر و استقامت کنيد و از دست آوردهاي انقلاب پايداري نمائيد و محيط را براي افراد مفسد آرام نگذاريد. سرانجام در تاريخ 18/10/1365 بعد از چند روز مرخصي مجددا با روحيه اي قوي و خستگي ناپذير به جبهه رفت و توفيق شرکت در جهاد في سبيل اله بنام کربلاي 5 را پيدا نمود و پس از ايثارگري هاي بسيار زياد در راه دفاع از اسلام و مقابله با متجاوزان در شب عمليات به لقاء الله پيوست .روحش شاد و يادش گرامي باد . والسلام