بسم الله الرحمن الرحيم
زندگي نامه شهيد اسماعيل غلامي ؛ در بهار سال 1342 در خانواده اي فقير و مذهبي و در امان پدرش زحمت کش و مادري مهربان در روستاي دولت آباد دژگاه از توابع شهرستان فراشبند به دنيا آمد . دوران کودکي را همانند اکثر روستاييان با فقر سپري مي کرد . عدم وجود مدرسه در آن زمان باعث شد تا در روستاي ديگري و در کلاس عشايري تا سال سوم ابتدايي سوم بخواند اما وضع نامناسب خانواده اجازه ادامه تحصيل را به وي نداد و از آنجايي که از هوش سرشاري برخوردار بود به کلاسهاي قرآني که در آن زمان به صورت مکتب در مساجد برگزار مي شد رفت و توانست در اندک مدتي قرآن را ختم کند . ماه محرم با نوحه خواني و مرثيه سرايي فضاي حاکم را حسيني مي کرد و مجلس سينه زني که ايشان به راه مي انداخت در روستا زبانزد بود . علاقه وافري به سادات داشت و احترام به آنها را وظيفه مي دانست. علي رغم غناي معنوي ، از لحاظ مادي فوق العاده در مضيقه بود و از دوران نوجواني به دامداري و کارهاي ديگر مي پرداخت . در 17 سالگي از وجود پدر محروم شد و در سن 18 سالگي با دختر عمويش ازدواج کرد و سپس به خدمت سربازي در سپاه مشغول گرديد . يک سالي از خدمتش گذشته بود که پسرش به دنيا آمد . از آنجايي که ارادت خاصي به امام حسين عليه السلام نام حسين را بر او گذاشت . اين دوران شروع با جنگ تحميلي بود که به همراه ديگر همرزمان به جبهه هاي جنوب اعزام شد و در تاريخ 4/4/1367 جزيره مجنون به همراه خيل همرزمان شهيدش بر اثر حمله ي شيميايي دشمن به شهادت رسيد . فرزند دومش را که در راه بود هرگز نديد ولي نام علي را که هميشه بر زبانش بود بر او نهاند . يکي از همرزمان شهيد مي گويد : عشق و جهاد در راه خدا چنان در قلبش شعله ور بود که با وجود جسم بيمارش به نداي حسين زمان لبيک گفت و در آخر پيکر گلگونش پس از 5 سال به وطنش بازگشت و در کنار دوستانش به خاک سپرده شد . خوشا آنان که جانان مي شناسند ، طريق عشق و ايمان مي شناسند ، بس گفتيم و گفتند از شهيدان ، شهيدان را شهيدان مي شناسند . روحش شاد و ياد و نامش گرامي باد . والسلام