بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه بسيجي شهيد هادي منصوري . شهيد هادي منصوري در طول زندگي کوتاه اما مفيد و موثرش براي ما و ديگر اقوامان و خويشان و ساير کساني که او را مي شناختند الگويي به تمام معنا بودند . او سال 1345 در يک خانواده متدين و مذهبي عشايري از عشاير استان فارس طايفه صفي خاني تيره گيجيلو ديده به جهان گشود پس از گذراندن دوران طفوليت و کودکي جهت آموختن علم و ادب و دانش راهي يکي از مدارس عشايري شد پس از اخذ مدرک کلاس دوم ابتدايي به علل نبودن امکانات جهت ادامه تحصيل و به خاطر تامين زندگي پر مشقت به ناچار ترک تحصيل و به شغل چوپاني و گاهي به کارگري مشغول گشت تا اين که به سن مقدس سربازي رسيد زمان جنگ و جبهه بود از طريق سپاه به خدمت نظام مقدس سربازي و همچنين دفع متجاوزان سپاه کفر به جبهه هاي جنگ اعزام شد و بعد از گذراندن مدت 16ماه از خدمت سربازي و با شرکت نمودن چندين بار در عمليات ها سرانجام در شب بهمن سال 1366 در کوه هاي ماهوت عراق هنگامي که سربازان اسلام به خاطر سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي جشن شادي بر پا کرده بودند از سوي نيروهاي دشمن تيراندازي شديدي انجام مي گيرد در همان موقع هادي منصوري همانند ساير شهداء به فيض شهادت نائل مي گردد . ارواح همه شهداء شاد و راهشان پردوام باد . والسلام
بسم الله الرحمن الرحيم متن وصيت نامه پاسدار جان بر كف اسلام شير ميدانهاى نبرد برادر عزيز هادى منصورى اى جوانان نكند در رختخواب ذلت و غفلت بميريد كه امام حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد و على (ع) در محراب عبادت شهيد شد. بنام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و ياور مستضعفان و درهم كوبنده ستمگران و با درود بر پيغمبر خاتم (ص) و ديگر پيغمبران گذشته و ائمه (ع) و با سلام به پرچمدار كربلا حسين بن على (ع) قافله سالار شهيدان كربلا و همه شهداى كربلاى ايران از نخلستانها و دشتهاى جنوب تا كوههاى گلگون غرب كشور كه همگى شاهدان مظلوميت اسلام است. وصيت اول خودم چند كلمه اى است با جوانان : اى جوانان نكند امام حسين (ع) و على (ع) را تنها بگذاريد كه آنها در محراب عبادت شهيد شدند و مبادا شما در حال غفلت بميريد و اى مادران مبادا از رفتن فرزندتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا در محضر خدا نمى اتونيد جواب زينب (س) را بدهيد كه تحمل هفتاد ودو تن شهيد را نمود و مى دانيد كه جمهورى اسلامى ثمره خون عزيزانى است كه قبل از 22 بهمن به شهادت رسيده اند ودر راه تداوم آن خونهاى عزيزانى چون آيت الله بهشتى و مدنى و صدوقى ، دستغيب اشرفى و خونهاى رزمندگان گمنام در جبهه هاى غرب و جنوب ريخته شده مى باشد. پس مثل خاندان وهب جوانانتان را به جبهه ها بفرستيد و حتى جسد او را هم تحويل نگيريد زيرا مادر وهب فرمود سرى را كه در راه خدا داده ام پس نمى گيرم . چون بار ديگر فرصتى پيدا كردم كه با رزمندگان اسلام در كربلاى خونين ايران قدم بردارم لازم دانستم چند كلمه اى به عنوان وصيت نوشته باشم و سلام مرا به خانواده شهدا برسانيد و بگوئيد تا آخرين قطره خون كه در بدن دارم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد و با خدا پيمان بستم كه تا انتقام خون شهيدان عزيز شما را نگيرم از پاى نخواهم نشست تا اينكه بشهادت برسم و از مادرم تقاضا دارم كه از اين چند سالى كه زحمت براى من كشيده و مرا بزرگ كرده ضمن تشكر ، حلال طلبى مى نمايم. و از اقوام خويشان تقاضا مى كنم كه مرا حلال كنند و مى خواهم كه اگر به شهادت رسيدم بخاطر شهادت من گريهنكنيد سرتان را پايين نيندازيد كه ضد انقلاب خوشحال مى شود و دلم مى خواهد كه بخاطر شهادت من پيراهن مشكى نپوشيد و بجاى آن لباس ساده بپوشيد و از برادران و خواهرانم مى خواهم كه با شنيدن خبر شهادت من شكر خدا را بجا آورند و من قول مى دهم كه در قيامت شما را شفاعت كنم زيرا يكدسته از كسانيكه شفاعت مى كنند شهدا هستند. در پايان نابودى صدام و صداميان و همه ابرقدرتهاى شرق و غرب را از خداى بزرگ خواستارم والسلام سرباز اسلام هادى منصورى خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار منتظرى نستوه محافظت بفرما . 15/1/66
