بسم الله الرحمن الرحيم
<br>
زندگينامه شهيد هاشم اعتمادي : شهيد هاشم اعتمادي با اسم مستعار فرشاد در تاريخ 25/12/1341 در شيراز در يکي از خانواده هاي اصيل و مذهبي اين شهر متولد شد پدر نامبرده علي اکبر اعتمادي نام دارد که از مبارزين فعال عليه رژيم منحوس پهلوي بوده اند و مدتي را نيز در زندان هاي ساواک گذرانده اند و بعد از انقلاب نيز مدتي مسئول فرهنگي سپيدان چهارمحال بختياري بوده اند و مادر شهيد اعتمادي رودابه رضايي نام دارند که خانه دار هستند . شهيد پس از طي دوران کودکي تحصيل را شروع کرد و تمام اين دوران را در شيراز گذراند و موفق به اخذ ديپلم در رشته اقتصاد شد شهيد اعتمادي اعتقادات مذهبي قوي داشت و عاشق ايران و پيروزي انقلاب بود از همان کودکي نوحه سرايي مي کرد در زمان انقلاب قرار بود محافظ امام (ره) شود با شروع جنگ عضو سپاه شدو سال 1359 به جبهه رفت و وقتي پاسدار شد همراه با سردار رودکي و سردار رضايي به جبهه رفت شهيد هاشم با نشان دادن شايستگي هاي خود فرمانده گردان فاطمه زهرا (س) شد و کم کم در عمليات حاج عمران و کربلاي 4 نيز حضور يافت و سرانجام در عمليات کربلاي 5 در شلمچه در تاريخ 25/10/1365 بر اثر اصابت ترکش شهد شهادت نوشيد و به ديدار حق شتافت . پيکر پاک و مطهرش در گلزار شهداي دارالرحمه شيراز به خاک سپرده شد . روحش شاد و راهش مستدام باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
<br>
فرازهايي از وصيت نامه بزرگ سردار کربلاي خونين ايران شهيد هاشم اعتمادي فرمانده تيپ مستقل امام حسن (ع)
<br>
بسم رب الشهداء و الصديقين. بنام خدائي که جز به فزوني بخشش او اميدوار نيستم بنام خدايي که عالم به تسبيح و ؟؟؟ پيشاني به سجده نهاده است و با سلام و درود بر يگانه منجي عالم بشريت خاتم الانبياء صاحب الزمان روحي و ارواح العالمين ؟؟؟ آنکه قلبهاي شکسته بدو توسل جويد؟؟؟ که هنگام پرپر شدن گلي از گلزار خميني دامانش را مي گشايد و آن دست يافته به عزت ابدي را نزد پروردگارش روانه مي سازد و شکر خداوند تبارک و تعالي را که توفيقي نصيب فرمود و مرا از زمره نيکان و شيفتگان خود دانست و در مأموريت مهدي صاحب الزمان بعنوان معيني مرا پذيرفت اکنون که دست بر قلم بردارم و به نوشتن اولين و آخرين يادگار خود اقدام مي کنم که ممکن است ديگر در دنيا نباشم با وجود اينکه مي دانم اين دنيا دوست داشتني و زيباست اين مطلب را تاکنون دريافته ام که از زيبايي دنيا چون کفني است و همچون سرابي است فريبنده و آخرت زيباتر گرچه اين دنيا زيباست ليکن ماندني نيست آنچه مي ماند آخرت است و زندگاني در آن سر است اشکهاي شوق همچون باران بهاري از ديدگانم روان است و اين دعاها در لبانم زمزمه مي شود که اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک. خداوند شهادت در راه خودت را که مختص خاصان درگاهت است بمن عطا بفرما خداوندا گناهانم را که مانند دوده قلبم را بسياه کرده بر من ببخشاي و تو خانواده ام اگر روزي توفيق ديدن اماممان را پيدا کرديد به او بگوييد که سربازي دوست داشتني که آرزوي ديدنت را داشت اما گناهانش باعث شد که بتواند تو را ببيند به او بگوييد که برايم دعا کند که خداوند گناهان مرا بخشايد امت اسلامي آگاه باشيد و بدانيد که نعمتهاي باري تعالي در سرزمين ايران همچون باران روان است بدانيد قدر و منزلت اين نعمت راه برايش دعا کنيد که انشاءالله تا انقلاب مهدي او را حافظ باشد و اي بر شما از خدا بيخبران بر شما کوردلان اين توصيه را دارم که چنانچه عليه اين انقلبا که خونبهاي داران شهيد غرق بخون تپيده است حرکتي کنيد در خط ؟؟؟ گام برداشته ايد و خود را آزار مي دهيد چون حق پيروز است و باطل نابوده پريديان تاريخ نابود و روسياهان هرگز رو عزت را نخواهند ديد. والسلام و عليکم و رحمة الله و برکاته. خورشيد نشان هرم چشمانش بود ، شيريني شور عشق بر جانش بود، آن لاله داغي به دل ما زد و رفت، بر مرده دلان بانک مسيحان دو رفت. قسمتي از وصيتنامه شهيد هاشم اعتمادي: هم اکنون که به ياري خدا آماده عمليات سرنوشت سازي مي باشم و براي چندمين بار است که در اين نبردها شرکت مي کنم از خداي بزرگ و متعال خواستارم که قلم عفو بر گناهان عظيم من بکشد و مرا ببخشد از کليه برادران تيپ 35 امام حسن مي خواهم که من را ببخشند و محکم و استوار در اين تيپ بمانند و تيپ را تقويت کنند و فقط رضاي خدا را در نظر بگيريد از برادران و خواهران و دوستان و آشنايان مي خواهم که مرا حلال کنند در ضمن اگر خداوند توفيق شهادت نصيب من کرد وصيت نامه کوتاهي در دفتر يادداشت دارم ساعت 5/6 صبح تاريخ 20/10/65 اگر توفيق شهادت نصيب من شد قبر مرا در کنار فرصتيان و اگر نشد هر کجا که شد. مهر کربلا که توسط شهيد سالمي و انگشتر را هم در تابوت آن بگذاريد خدايا تو مي داني که با تمام قوت و قوا دارم به پيش مي برم و فقط از تو ياري مي خواهم و تنها از تو کمک مي خواهم مرا ياري کن قلب امام و امت را شاد کن از همه برادران تقاضاي عفو و بخشش دارم، آقايان روحاني،سيد علي محمد دستغيب، سيد علي اصغر دستغيب يا آقاي حائري. التماس دعا.