کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 10 آذر 1404
16:58
حمید پسندیده

حمید پسندیده

فرزند ماشاءاله

تاریخ تولد
1324/08/02
تاریخ شهادت
1364/12/18
محل شهادت
فاو
تحصیلات
ابتدایی
محل تولد
فارس - شیراز - شیراز
وضعیت تأهل
متاهل
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
حملات هوائی یاموشکی
نوع خدمت
سپاه
محل دفن
-
عضویت
کادر ثابت
بنام خدا
زندگينامه شهيد حميد پسنديده: در دوم آبان ماه سال 1324 در خانواد ه اي متوسط و متدين و مذهبي در شهرستان شيراز محله قصر دشت کودکي ديده به جهان گشود که او را حميد نام نهادند . او دوران کودکي را در کنار پدري مهربان و دامان مادري پاک و مهربان با تربيت اسلامي پرورش يافت . شهيد هفت ساله بود که جهت کسب علم و دانش او را به مدرسه فرستادند او دوران ابتدايي را در مدرسه مکتبي با موفقيت و با تلاش سپري کرد . فردي با ايمان و درستکار بود ، و علاقه به اقامه نماز در اول وقت داشت . مهربان و دلسوز و خوش رو بود به اهل بيت عصمت و طهارت علاقه داشت و در مجالسشان شرکت و نوحه سرايي ميکرد ، اهل مسجد و فعاليت چشمگيري در پايگاه مقاومت مسجد محل داشت . دوران آغازين انقلاب در شعار نويسي و شرکت در تظاهرات و راهپيمايي ها که نهايتاَ مصادف با پيروزي انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري امام خميني (ره) شد حضور و فعاليت چشمگيري داشت . و پس از پيروزي انقلاب در تشکلهاي اسلامي و انقلابي حاضر بود با تشکيل ارگان انقلابي سپاه به استخدام سپاه در آمد . اما هنوز چند صباحي از تشکيل نظام نو پاي جمهوري اسلامي نمي گذشت که صدام جنايتکار با حمايت ابر قدرتها به ايران اسلامي حمله نمودند . او همواره وظيفه خود را دفاع از دين و وطنش دانست . از اوايل شروع جنگ در جبهه حضور داشت و عشق به شهادت سبب شد تا در هجدهم اسفند ماه سال 1364 در مبارزه با دشمن بعثي به فيض رفيع شهHدت برسد . روحش شاد و يادش گرامي باد
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيت نامه برادر شهيد حميد پسنديده : و لا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون . گمان مکنيد آنهايي که در راه خدا کشته مي شوند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگار روزي مي خوردند . يا حسين يا حسين يا حسين يا حسين لبيک لبيک لبيک . من خجالت مي کشم از اينکه در روز قيامت با بدني سالم از قبر بيرون بيايم ولي آقا و مولايم حسين ابن علي عليه السلام با بدني خونين در حالي که سرش از تن جدا شده و با بدن بدون سر وارد صحراي قيامت مي شد آيا در آن حالت چطور من مي توانم ادعا کنم که من يک غلام و او يک آقا است و در حالي که اگر کسي ادعاي غلامي و نوکري اربابي را مي کند بايد آثاري از غلام بودن در او ظاهر باشد اکنون که زمان آن رسيده تا اينکه امتحان خداوند دامان همه ما را بگيرد تا خوب از بد و راستگو از دروغگو تشخيص داده شود و آن ادعايي که در تمام عمر مي کردم و هميشه مي گفتم که اي امام حسين ؟؟؟ کاش ميپيمودم با تو جان خودمان را فدا مي کرديم ثابت شود که تا چه اندازه به حرف خود صادق بوده و هستيم پس از پدران و اي مادران و اي برادارن و اي خواهران مسلمان بدانيد که در يک موقعيت بسيار حساس قرار گرفته ايم که اگر احساس مسئوليت کنيم و به وظائف الهي و ديني خود عمل نماييم بهشت ابدي از آن ماست و براي هميشه در کنار حضرت محمد (ص) و 12 جانشينان آن بزرگوار خواهيم بود و اگر خداي ناکرده غفلت کنيم با قهر الهي روبرو شده و خواري و ذلت و آن دوزخي که خداوند براي مشرکان و منافقان قرار داده از آن ما خواهد شد ولي اميدواريم که چنين روزي براي ما پيش نيايد که ما با دشمنان خداوند همنشين گرديم و دست به دعا به درگاه ايزد متعال بلند مي کنيم و از او مي خواهيم که از سر گناه و تقصيرات ما بگذرد و ما را در راه خودش و فرمانبرداري از تعاليم فيض بخشش ياري کند انشاءالله و اين حقير سراپا تقصير تا اندازه اي در توان دارم و تا آنجاييکه و فهم مي رسد چند نکته اي را تذکر مي دهم اميد است که گفته هاي بنده اثري داشته باشد و بتواند راه گشاي بنده اي از بنده هاي خدا باش و از اين جهت باب نجاتي براي خودم باشد و آن رهنمودهاي حقير اين است که متذکر خواهم شد . اي عزيزان بدانيد که اين دنيا فاني است و به هيچکس وفا نمي کند و به قول علي عليه السلام شما را از کودکي به جواني و از جواني به پيري و از پيري به تخته تابوت مي کشند و آن زماني که شما را در قبر مي گذارند ديگر فرياد رسيد .نخواهيد داشت. اي برادران و اي خواهران مسلمان از زرق و برق اين دنيا شما را فريب ندهد و با وعده هاي دروغين شما را نفريبد و سر انجام چشم باز کنيد و ببينيد که عمر به پايان رسيده در حالي که کوله باري از غم و اندوه با خود به گور برده باشد که ديگر پشيماني سودي نخواهد داشت پس بياييد از اعمال گذشته خودمان نادم و پشيمان بشويم و تا وقت نگذشته و دست اجل گريبان ما را نگرفته و جان ما را از حلقوممان بيرون نکشيده که آنوقت ديگر دير شده و چاره اي هم نخواهيم داشت دست نياز به درگاه خداوند بي نياز بلند کنيم و با عجز و شرمندگي از او مي خواهيم که با آن عطوفت و مهرباني که نسبت به بنده هايش دارد و هر کس به سوي او روي آورد نا اميد بر نخواهد گشت از او بخواهيم که ما را بيامرزد اي برادران و خواهران مسلمان قرن ها گذشت پيامبران و امامان آمدند و مردم را به سوي خداي يکتا دعوت کردند ولي با آن همه خون دل که خوردند باز هم نتوانستند که هواي نفس او را بيچاره کرده هدايت کنند و از گمراهي و بدبختي به سوي خير و سعادت بکشانند در صورتي که همين انسانها پيامبران و امامان را يا آواره ديار ها و يا شهيد نمودند حسين ابن علي عليه السلام تقوي و پرهيزگاري در زماني که ديد اسلام در خطر است و به اسم اسلام خيانتها و ظلم ها مي شود و يزيد ان معاويه اين حرامزاده ملعون اسلام را از راه خودش منحرف مي کند و به اسم اسلام حلالها را ظلمها مي شود و يزيد ابن معاويه ابن حرامزاده ملعون اسلام را از راه خودش منحرف مي کند و به اسم اسلام حرام ها را حلال و حلال ها را حرام جلوه مي دهد شراب مي نوشد قمار مي کند و هزار جنايت انجام ميدهد و خودش را هم خليفه مسلمين مي نامد از اين فرزند گرامي پيغمبر ديد که ديگر جاي نشستن و سکوت کردن نيست و بايد بر عليه طاغوتيان قيام کرد اگر چه به قيمت جان خودش و اسيري اهل بيتش تمام مي شود و اسلام را که چه بزرگواريش حضرت محمد (ص) چقدر زحمت کشيد و رنج برد سنگ به پيشانيش زدند دندانش را شکستند باز هم استقامت کرد تا اينکه توانست خدا شناسي را به مردم بفهماند از همه چيزها برايش عزيزتر است لذا با همين انگيزه قيام کرد و فرمود که اگر دين محمد (ص) نمي ماند مگر به ريختن خون من پس اي شمشير ها مرا دريابيد آخر هم تا پايان ايستاد و از همه چيز خود گذشت و در آخر که يک تنه در ميدان ايستاده بود و صدا ميزد هل من ناصر ينصرني آيا کسي بود که کند ياري حسين ؟ کسي غير از طفل شش ماهه اش به او پاسخ نداد و سرانجام آن طفل بي گناهي که از سوز عطش زبان در دهانش مثل چوب خشک شده بود به درجه شهادت رسيدند ولي اين نداي امام حسين عليه السلام سالها در آسمان طنين انداخته بود تا امروز که يکي از اولادهاي پاکش به نام حضرت آيت الله العظمي امام خميني پرچم به خون طپيده جدش را به دوش گرفت و يا آن درس شجاعتي که از جدش حسين آموخته بود زير بار حکومت ظالمانه و طاغوتهاي اين زمان نرفت و اسلام عزيز را که مي رفت تا اينکه از ذهنها فراموش شود دوباره در دلها زنده گرداند و ؟؟؟ که صحنه کربلا دوباره تکرار شده و اين ؟؟؟ مستضعفان و اين قلب تپنده امت مسلمان اين حسين زمان اين پرچمدار توحيد خميني عزيز جمله اي هل من ناصر ينصرني خودش را براي ياري کردن اسلام بلند کرده و کمک مي طلبيد ديگر براي امت مسلمان حجت تمام شده و جاي هيچ گونه عذر و بهانه اي نمانده است امروز بايد مثل سرور شهيدان حسين عليه السلام کمر همت ببنديم و از تمام ماديات بگذريم و مردانه وارد ميدان شويم و در دو جبهه يکي جبهه داخل بر عليه منافقين و ديگر در جبهه خارج عليه کفار بجنگيم و از خون امام حسين عليه السلام که در حدود 14 قرن پيش به زمين ريخت رفاع کنيم و دل حضرت زهرا را خوشحال نماييم اي حسين تو شاهد باش و در روز قيامت پيش جدت پيغمبر (ص) ما را شفاعت کن که ما فقط براي دين اسلام وارد جنگ با کفار و منافقين شديم و خون خودمان را فداي راه خدا نموديم اي حسين تو شاهد باش که هميشه در دلمان مهر و محبت شما خاندادن رسول الله بوده و در روز قيامت نگذار که ما از صف شما دور بمانيم اي حسين تمام شهدايي که در روز عاشورا از صدر زين به زمين افتادند در آن دم جان دادن نگاه و مي ديدند که سر آنها به روي زانوي نازنين شما است اي حسين عزيز اي عزيز زهرا اي سيد و آقاي شهيدان ما هم اين انتظار را داريم که اگر اين سعادت نصيب ما شد و خداوند نعمت شهادت را نصيب ما کرد زمانيکه مي خواهد جان از بدن ما خارج شود اين چشم ناقابل ما هم به جمال نوراني و دل آراي تو روشن شود در آن زمان که بميرم در آرزوي تو باشم ... بدان اميد دهم جان که خاک کوي تو باشم ...در آن سراي قيامت که سر ز خاک بر آيم ...به آرزوي تو خيزم به جستجوي تو باشم . چه خوش است به خون غلطيدن و روي نازنين حسين را ديدن چه خوش است به خون غلطيدن و امام زمان را مشاهده نمودن چه خوش است به خون غلطيدن و پيغمبر و فرزندانش را نظاره کردن چه خوش است به خون غلطيدن و حوريان بهشتي را ملاقات کردن و بهتر از همه چه خوش است به خون غلطيدن و به وجه الله نظر نمودن و چه خوش است که به خون غلطيدن و خداوند گناهان ما را آمرزيدن و اما در پايان وصيتي هم دارم به پدر و مادر و برادران و خواهرانم و همسرم که توجه داشته باشند که ما از خدا هستيم و به سوي او باز مي گرديم طبق آيه اناالله و انا عليه راجعون هميشه در فکر خدا و ذکر خدا و ياد خدا باشند و تا مي توانند عمر خودشان را در خدمت به اسلام و مسلمين صرف کنند و خداي ناکرده از خدا غافل نشوند و درباره من هم هيچگونه ناراحتي به خودشان راه ندهد و بدانند که نه تنها چيزي را از دست نداده بلکه اگر خداوند شهادت اين حقير را قبول کند براي روز قيامت خودشان سندي در دست دارند و بدانند که اسلامي را که همچون حسين ابن علي عليه السلام و فرزندانش مثل علي اکبر و علي اصغر و برادر رشيدي مثل ابوالفضل و برادر زاده عزيزش مثل حضرت قاسم و ديگر اصحاب با وفايش جانشان را برايش فدا مي کنند ديگر وجود همچون ملتي در برابر آنها ارزشي ندارد و با صبر و استقامت براي اسلام خادمي خوب باشند و يک وصيت هم به آنها درباره فرزندانم مي کنم و آن اين است که با تمام توان سعي کنند که با عطوفت و مهرباني با آنها رفتار نمايند و بکوشند که با ديانت بارشان بياورند و نگذارند حالا که پدر بالاي سر آنها نيست به کوچه و خيابان بروند و با افراد ناصالح آشنا شوند و آنها را از راه دين منحرف کنند و به بيراهه بکشانند چون بچه اگر از بچگي به دين و مذهب علاقه پيدا کند ديگر موقعي که به رشد برسد ايمان در قلب او محکم شده و کسي ديگر نمي تواند او را از اسلام منحرف کند و اميدوارم که پدر و مادر و برادران من چنين خدمتي درباره فرزندان من بکنند و در اين راه هم از خداوند ياري بخواهند و موضوع ديگر اينکه از تمام بستگان مخصوصاً پدر و مادرم که در طول زندگي بسيار حق به گردن من دارند مي خواهم که مرا حلال کنند و از کليه دوستان و رفقا و آشنايان و هر کسي که اين حقير را مي شناسد اگر در طول عمر از من رنجشي ويا يک ناراحتي ديده اند مرا عفو کنند و از خداوند بزرگ طلب بخشش بنمايند . خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار 8/11/62 والسلام عليکم و رحمة الله و برکاة حميد پسنديده