کنگره ملی شهدای استان فارس

دوشنبه 24 آذر 1404
20:59
بهرام اکبری باصری

بهرام اکبری باصری

فرزند غضنفر

تاریخ تولد
۱۳۴۴/۰۶/۳۰
تاریخ شهادت
۱۳۶۲/۰۵/۰۲
محل شهادت
حاج عمران عراق
تحصیلات
سیکل
محل تولد
فارس - آباده - شهید اباد تیره ایل خواص (عشایری)
وضعیت تأهل
مجرد
مسئولیت
رزمنده
نحوه شهادت
ترکش
نوع خدمت
بسیج
عضویت
بسیجی
بسم الله الرحمن الرحيم
زندگينامه شهيد بهرام اکبري باصري : شهيد بهرام اکبري باصري در سال 1346 در طايفه عشايري ايلخاهي باصري و در خانواده اي مؤمن و خداشناس ديده به جهان گشود . تحصيلات ابتدايي را در روستاي شهيدآباد از توابع شهرستان صفاشهر گذراند و پس از آن براي ادامه تحصيل به شهرستان صفاشهر رفت و تا دوران دبيرستان به تحصيل در آن شهر مشغول شد . شهيد بهرام اکبري باصري فردي بسيار ساده زيست و بي پيرايه بود و همواره در انجام تکاليف ديني و مذهبي بسيار پايبند و معتقد بود . دوران دبيرستان ايشان مصادف با حرکتهاي انقلابي مردم بر عليه رژيم طاغوت شد و در همين زمان بود که برادر خود را در يکي از تظاهرات (شهيد عبدالرحيم اکبري باصري) از دست و اين سبب شد که بيشتر به حقانيت نهضت امام خميني (ره) اعتقاد يابد . با شروع جنگ تحميلي رژيم بعث بر عليه نظام نوپاي جهموري اسلامي ايران ايشان نيز به نداي امام خميني و حسيني رهبرش لبيک گفت و قلب کوچکش در تب و تاب دفاع از اسلام و مستضعفان عالم مي تپيد و سرانجام روح بلند و خدايي شهيد بهرام اکبري باصري در تاريخ 2/5/1362 در منطقه حاج عمران به ديدار حق شتافت تا به آروزي ديرينه اش و ديدار برادر شهيدش نائل گردد روحش شاد و يادش گرامي باد .
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد شكيبايى پيشه سازيد و در مشكلات با هم صبر كنيد و با يكديگر رابطه داشته باشد تا رستگار شويد.آنان كه گفتند الله و بر اين ايمان استوار ماندند همانا كسانى هستند كه در جوار حق آرميده‌اند. ما ماندگان در بزم اين دنياى فانى از قافله عقب مانده و جوايى راه بسوى آنان هستيم. هر لحظه ديارى را به ديارى ديگر ترك مي‌كنيم يا اينكه معبودمان را پيدا كنيم يا اينكه به آرزويمان برسيم. خدايا شاهد باش كه چه كسانى از بين ما رفتند و از چه قشرى هستند. كسانى هستند كه هميشه دلهايشان به ياد خدا و به ذكر خدا مالامال عشق تو بودند كسانى بودند كه هميشه ذكر ياالله بر لبانشان جارى بود. عزيزانى بودند كه چهره پرفروغشان گوياى خاطره‌هاى زيادى از اسلام و جنگ بود، عاشقانى از مردان بارز و «رجال صدقوا ما عاهدوالله عليه» بودند كه به ياد خدا وظايف را انجام مى‌دادند و در نيمه‌هاى شب ناله‌هاشان از سنگرهايشان بگوش مى‌رسيد كه مى‌گفتند خدايا از شر اين مفسدان به تو پناه آورده‌ايم. چه بسيار عزيزانى كه اينگونه جانفشانى كردند. حيف كه آنان نشناخته رفتند در اين صحراى عطرآگين كربلاى ايران آرزوى رفتن داريم چرا كه گفتيم يا الله و بر اين گفته مى‌مانيم تا اينكه به شهادت برسيم و از خون سرخمان سفره رنگينى پهن خواهيم كرد و منتظر آن منجى عالم خواهيم نشست، تا اينكه ما را در جوار حق جاى دهد. ما منتظران شهادت از همه چيزمان گذشته‌ايم و با خداى خود عهد و پيمان بسته‌ايم كه تا آخرين لحظات مرگ اسلام و قرآن و امام امت را يارى كنيم و يك لحظه از پا ننشينيم. شما اى مردم شهيدپرور اين را بدانيد كه با ريختن خون بهترين جوانان درخت اسلام بيشتر رشد و نمو مى‌كند. پس شما بايد در مقابل اين مشكلات صبر كنيد كه خداوند با صابرين است و يك لحظه از كارهايتان غافل نباشيد كه دشمن سوءاستفاده ميكند و بر اين اسلام ضربه مى‌زند پس هميشه بيدار و هوشيار بايد.پدر و مادرم، سلام گرم مرا بپذيريد. اين بنده حقير خود را كه هميشه دل شما را مى‌آزرد و از كارهاى شما سرپيچى مى‌كرد ببخشيد. پدر و مادر بخدا قسم تا زمانى كه در بدنم احساس گرمى مى‌كنم هرگز آن زحمات گرانقدر و پرمهرتان كه در شب‌هاى تاريك و سرد در بيابانها و كوهها كشيديد فراموش نخواهم كردو بر شما اين مژده را بدهم كه در قيامت پيش خدا و ائمه اطهار و فاطمه زهرا(س) روسفيد هستيد. چرا كه فرزندتان را به يارى فرزندشان فرستادى. آرى پدر و مادر رنج كشيده‌ام. افتخار كنيد كه لااقل 2نفر از فرزندانتان را در راه اسلام، ابراهيم‌وار قربانى كرديد و خود را در اين دنيا سربلند و در قيامت پيش 14 معصوم و پيش خدا روسفيد كرديد. و شما اى خواهرانم رسالت زينب‌وارتان را ادامه دهيد كه همانا در پيش زينب خود را سربلند كرديد و به شما اين پيام را مى‌دهم كه سياهى چادر زنان و رعايت حجابتان رنگين‌تر از خون سرخ من است. پس حجاب را رعايت نماييد. اما برادرانم به واقع جانگداز كربلا بنگريد و حقايق را بازگو كنيد و بدانيد حسين قافله‌سالار شهيدان اسلام عزيزان خود را قربانى كرد و در آخر على اصغر را به ميدان آورد. پس بدانيد هنوز بايد خون بدهيم و بايد راه شهيدانمان را ادامه دهيم و پيام به شما اين است كه نگذاريد مسلسلم به روى خاك بيفتد و به دور بنگرد و بر خود بگويد آيا كسى هست كه مرا بدوش بكشد تا باز سينه مزدوران را بشكافم. پس شما رسالت اين كار را بر عهده برگيريد و اسلحه بر زمين افتاده‌ام را برگيريد و آنچنان بر دشمن بتازيد تا اينكه به حسين آن سالار كاروان شهيدان برسيد. در آخر از تمام كسانى كه مرا مى‌شناسند و اقوام و تمام دوستان و آشنايان مى‌خواهم كه مرا حلال كنند و از همه شماها كه پدر و مادر و ديگر خويشاوندان را همراهى كرديد تقدير و تشكر مى‌نمايم و از شما مى‌خواهم كه در دعاهايتان ما را فراموش نكنيد و در پيش خدا سربلند باشم. خدايا تا مرا نبخشيدى از اين دنيا مبر. خداحافظ.
خدايا طول عمر با بركت به امام عزيزمان و سلامتى به ياران امام، فقيه عاليقدر منتظرى
و دو بازوى امام، خامنه‌اى و رفسنجانى عطا فرما.
والسلام‌20/4/1362
2%%
بسمه تعالى
سلام به رهبر انقلاب اسلامى اميد و نورچشم مستضعفان جهان امام خمينى و با سلام به اميد امت و امام آيت‌الله منتظرى و با درود به روان پاك شهداى جبهه‌هاى حق عليه باطل در غرب و جنوب كشور اسلاميمان.
موقعى كه مى‌خواستم به جبهه بروم احساس مى‌كردم اگر بمانم از پيش بخود ضربه زدم و خويشتن را تباه كردم يك حالت تنهايى غريبى داشتم و اگر خداوند نبود نمى‌دانستم چه كنم بسيار دوست داشتم و دارم كه كنار دوستان شهيدم آرام و آهسته به خاك بخوابم. «ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»آنانكه در راه خدا كشته مى‌شوند را مرده نپنداريد ، بلكه آنان زنده هستند و نزد پروردگارشان روزى مى‌خورند. اى اماما از فرزندانتم، عاشقى از عاشقانتم و رزمنده‌اى از رزمندگانتم و گناهكارى از روسياهان به درگاهتم. آنقدر گناهانم زياد گشته كه زبانم به سخن گفتن ذكر از گناهانم شده و حالم پريشان گشته و قلبم چادر سياه برتن گرفته و عزادار شده، مهدى موعود را از من روسياه ناراحت كرده و حال كه عازم جنگ عليه كفار بعثى و صهيونيست متجاوز هستم خوشحال هستم كه خداوند به اين بنده ذيل و گنهكارش نعمت داده كه در اين موقعيت حساس كه مصادف با ماه مبارك رمضان بخصوص 19 رضمان كه ضربت خوردن مولايم على‌بن ابيطالب است عازم جبهه شوم.بارالهى مهدى و اين پير جماران را از من راضى و خشنود بگردان و من را در اين راه مستدام بدار. خدايا به هنگامى كه در رزم قرار مى‌گيرم آنچنان قدم‌هايم را استوار و مشتهايم را گره‌دار كه تا آنجا كه چشمم نظاره‌گر دشمن مزدور است بتازم و آن را به خاك و خون كشم و سپس به فوز عظيم شهادت نايل آيم چراكه تشنه ديدار برادرم هستم و ساير اقوامم.
پيامى به پدر و مادرم دارم اين است كه پدر و مادرى كه سالهاى سال براى من زحمت كشيديد و من را تا اين روز رسانديد از شما خواهشم مى‌كنم كه فرزند حقيرتان را ببخشيد چون هيچگونه خدمتى درباره شما نكردم و به برداران و خواهرانم و ساير اقوامم مى‌گويم كه هميشه پيرو خط امام باشند تا هرچه زودتر اسلام به پيروزى نهايى برسد. والسلام عليكم و رحمة‌الله و بركاته
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار- به اميد پيروزى هرچه زودتر اسلام بر كفر-بهرام اكبرى